به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، بيش از 5 سال از انتخابات سال 88 مي گذرد؛ انتخاباتي که مي توانست تير خلاصي به دشمنان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي باشد.
اما با حاشيه هايي که سران فتنه در سال 88 براي انتخابات به وجود آوردند عرصه براي جولان ضد نظام و براندازان باز شد تا اينکه با رسيدن فتنه به روز عاشورا و حتک حرمت امام حسين(ع) توسط فتنه گران، مردم مسلمان و انقلابي کشور فتنه را براي هميشه در کشور خاموش کردند.
بعد از اين جريانات در بهمن ماه همان سال براي 2 تن از سران فتنه به خاطر بر هم زدن امنيت ملي، همچنين فرماندهي اغتشاشات و بازي در پازل دشمن با عطوفت نظام در حق آنها، کمترين مجازات که همان حصر خانگي باشد در نظر گرفته شد تا شايد اين افراد با گذشت زمان متوجه اشتباهات خود شوند و به آغوش نظام بازگردند.
با روي کار آمدن دولت يازدهم، رفع حصر سران فتنه که يکي از وعده هاي انتخاباتي رئيس جمهور بود، به خواسته اصلاحطلبان تبديل شد.
آنچه که به نظر مهم مي رسد اين است که هدف جريان اصلاحات از پيگيري مداوم رفع حصر سران فتنه چيست؟
اين خواسته در حالي است که به اذعان بيشتر فعالان سياسي کشور، اين 2 نفر به طور واقعي سران فتنه محسوب نمي شود و افراد ديگري نيز در اين فتنه دخالت داشته و آتش آن را گرم مي کردند.
در اين خصوص مي توان به بخشي از گزارش کميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي اشاره کرد که اين گزارش در جلسه علني چهارشنبه 7 دي ماه 1390 درباره رسيدگي به حوادث پس از انتخابات دوره دهم رياستجمهوري 22 خرداد 1388 که منجر به شکلگيري جريان فتنه شد، قرائت شد.
در بخشي از اين گزارش آمده است: صحنهگردانان نظام سلطه، با شکل دادن جبهه گستردهاي از هيچ اقدامي براي وارد آوردن يک ضربه کاري به رهبري نظام فروگذاري نکردند و براي ايجاد هماهنگي در ميان اين طيف وسيع، جلسات و حلقههاي متعددي شکل گرفت که نقش اتاق فکر فتنه را ايفا ميکردند.
در ادامه اين گزارش آمده است: از جمله قديميترين اين جلسات جلسه صبحانه 22 است که از سال 86 به صورت هفتگي با حضور طيف کثيري از اصلاح طلبان و با هدف اقناع خاتمي جهت پذيرفتن کانديداتوري و زمينهسازي براي حضور در انتخابات تشکيل ميشد.
نکته قابل توجهي که مي توان به ان اشاره کرد اين است که موسوي و کروبي پس از رسيدن خاتمي به رياست اصلاحطلبان به هيچ وجه از چهره هاي شاخص اين جريان نبودند و به لحاظ نظري نيز قرابت قابل توجهي در سال 88 و چند سال قبل از آن با اصلاح طلبي موجود در ايران نداشتند.
اين 2 نفر صرفاً جزء فعالان سياسي بودند که با انگيزه هايي که قابل بحث است به واکنش تند و افراطي نسبت به وضعيت موجود پرداختند؛ کاري که جريان سلطنت طلب و حتي منافقين هم براي براندازي نظام انجام مي دهند.
بنابراين تنها اشتراکي که ميان موسوي و کروبي با اصلاح طلبان در سالهاي نزديک به 88 ديده مي شد، حمله بي معيار به خطوط قرمز نظام جمهوري اسلامي بوده است.
اگر هم پذيرفته شود که اين 2 نفر از چهره هاي اصلاح طلب کشور هستند، با اين حال باز هم تلاش عجيب سران اصلاح طلبي براي رفع حصر اين نفر با گذشت 4 سال عجيب و غير قابل قبول است؛ در حالي که موسوي و کروبي به مهره هاي سوخته اي تبديل شده اند که وجاهت قانوني و مردمي در کشور ندارند.
عطوفت نظام در حق سران فتنه به گونه اي بوده است که حکم حصر اين 2 نفر در واقع صرفاً در حد ممنوعيت فعاليت سياسي اعمال شده است؛ اما رسانه هاي ضد نظام در خارج از کشور و رسانه هاي زنجيره اي در داخل کشور اين حصر را غير قابل تحمل جلوه داده اند؛ در حالي که اين حصر بيشتر به خاطر عدم اسيب به اين افراد به خاطر اقدامات آنها عليه کشور است که با گذشت 5 سال آتش نفرت مردم از اقدامات آنها خاموش نشده است.
با توجه به اين مسائل اين سوال پيش مي آيد که تلاش همگاني جريان اصلاح طلبي در ماه هاي اخير براي رفع حصر اين 2نفر چه معنايي مي تواند داشته باشد؟
اين خواسته به شکلي است که يکي از شعارهاي حاضرين در جشن انتظار و اميد که به مناسبت اولين سال انتخاب روحاني به عنوان رئيس جمهور دولت يازدهم آزادي سران فتنه مي شود و روحاني هم در جواب مي گويد بر سر وعده هاي انتخاباتي خود هستيم.
اين مسأله از چه اهميت حياتي برخوردار است که اصلاح طلبان با تمام توان سعي دارند حتي رئيس جمهور را وارد اين مطالبه زياده خواهانه کنند؛ در حالي که اصلاح طلبان مي توانند مهم ترين خواسته خود را سهم خواهي از دولت يازدهم قرار دهند و به دنبال رسيدن به جايگاه هاي قدرتي در دولت يازدهم باشند.
اهميت اين مسأله زماني روشن مي شود که ديده شده است پس از يازدهمين انتخابات رياست جمهوري، مهمترين مطالبه حزبي اصلاح طلبان بر رفع حصر سران فتنه تمرکز يافته است.
به نظر مي رسد قائله فتنه 88 تمام سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان در کشور را نابود کرده است و احيا و اعاده حيثيت اين جريان تنها در گرو زدودن و پاک کردن صحنه تلخ فتنه 88 از حافظه اجتماعي ايران است که از طريق رفع حصر موسوي و کروبي به عنوان 2 تن از سران فتنه 88 محقق مي شود.
شايد علت اصلي اين موضوع که سران فتنه تا کنون حاضر به عذرخواهي علني از ملت ايران نشده اند و يا دوري آنها از توبه کردن براي بازگشت به آغوش نظام هم احياي جايگاه اجتماعي از دست رفته اصلاح طلبان باشد.
با اين حال بارها و بارها سران فتنه در محافل خصوصي خود اقرار کرده اند که در مورد تقلب در انتخابات 88 اشتباه کرده اند و با پافشاري بر مواضع خود سعي در القاي شايعه تقلب داشته اند.
هرچند وعده هايي از سوي برخي مبني بر رفع حصر سران فتنه داده شده است؛ اما ملت ايران نخواهد گذاشت کساني که با تهمت هاي نابه جاي خود قصد هتک حيثيت نظام اسلامي را داشته اند با دهن کجي به قانون و مطالبه عمومي مردم شهيد پرور، دوباره حيثيتي براي خود دست و پا کنند.
منبع:دانا