پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 117814
بدون اتکا به آمريکا و جهانخواران بايد استقلال اقتصادي ايران را حفظ کنيم
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 1604

به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، حضرت امام خميني(ره) بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي از جمله شخصيت‌هاي کم‌نظير تاريخ است که با انقلاب اسلامي ايران تحولي شگرف و عميق را در تاريخ بنا نهاد که ابعاد آن شايد همچنان براي برخي ناشناخته باشد.

در يک نمونه از اعترافات صاحب‌نظران شهير و بزرگ در جهان به تاثيرات عميق و گسترده انقلاب اسلامي ايران به رهبري روح‌الله کبير، پيتر برگر از  بزرگترين جامعه‌شناسان و از مهم‌ترين نمايندگان پيش‌بيني‌ کننده سکولاريزم در دهه‌هاي شصت و هفتاد ميلادي و پيش از انقلاب اسلامي که سکولاريزم را به عنوان روند قطعي و حتمي جهان مي‌دانست، تاکيد مي‌کند با حرکت [امام]خميني، روحاني ايراني، ديگر تز "آخرين خاکريز" خود مبني بر سرنوشت محتوم سکولاريزه شدن جهان را غيرقابل قبول و ناتوان از قانع‌کنندگي مي‌داند.  وي همچنين تاکيد مي‌کند که اين حرکت بزرگ انقلاب اسلامي در ايران حتي مي‌تواند روند جهان را  معکوس کرده و حرکت‌هاي ديني را به جوامعي مانند آمريکا نيز بکشاند.

هابرماس، فيلسوف مشهور معاصر نيز بعد از انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني تاکيد مي‌کند: "سنت‌هاي مذهبي و اجتماعات ديني از اهميت سياسي تازه‌اي که تاکنون بي سابقه بوده برخوردار شده اند. اين حقيقت دست کم براي آن دسته از ما که از منطق عرفي رايج در جريان اصلي علوم اجتماعي پيروي مي کرده‌اند و بر اين باور بودند که تجدد با سکولاريزه شدن، با کم شدن عقايد و روش‌هاي مذهبي و نفوذ آنها در عرصه سياست و در زمينه کلي اجتماع، ملازمه تام دارد، کاملا دور از انتظار است."

با اين حال تقريبا کمتر کسي است که بر اين امر اذعان نداشته باشد که انديشه و مکتب امام خميني(ره)، انديشه‌اي نيست که صرفاً مربوط به يک تاريخ و زمان گذشته بوده و براي امروز جامعه و کشورمان بي‌ثمر باشد؛ به همين دليل گروه سياسي خبرگزاري تسنيم بر آن است تا برخي مسائل مبتلابه امروز در جامعه را در چارچوب انديشه و مکتب امام(ره) ارزيابي کرده و سخنان امام را در اين باره بازنشر دهد.

آنچه در ذيل مي آيد، گزارشي درباره نظرات و سخنان امام درباره مسئله "استقلال" است:

 استقلال آزادي و جمهوري اسلامي از ناب ترين شعار هاي انقلاب اسلامي ايران و از ابتدايي  ترين فرياد هاي مردم است که از آغاز نهضت مبارزه با طاغوت ستمشاهي از حنجره ي مردم مسلمان ايران به گوش جهانيان رسيده است. اين سه شعار، همچون سه اصل ناب نشان‌دهنده‌ي مسير واقعي و هدف والاي انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني (ره) بوده و به نوعي نشان‌دهنده‌ي هدف مردم از اين حرکت عظيم و تاريخ‌ساز است.امام خميني در تعريف استقلال به عنوان اولين و شايد مهمترين اصل اين شعار و هدف انقلاب اسلامي ابواب بسياري را گشوده است ايشان شعار استقلال را قبل از عزيمت به ايران و در زمان تبعيد تشريح نمودند.

حضرت امام (ره) درباره مسئله استقلال مي‌فرمايند:

"درد مملکت ما اين است که استقلال ندارد. نه استقلال فرهنگ دارد، نه استقلال ارتش دارد، نه استقلال اقتصاد دارد. اقتصادش وابسته است. يک کار صحيح نمي‌‏کنند اين‌ها. يک اقتصاد وابسته‏اي که مونتاژ است ـ به اصطلاحشان ـ بايد از خارج بياورند بخرند؛ ما مصرف [کننده] هستيم. بياوريم مصرف کنيم. همين... جفت کنيم اينجا، يک مملکت مصرفي هستيم. يک زراعتي اين ايران داشت، يک زراعت و کشاورزي ايران داشت که محتاج نبود به خارج؛ يعني صادر مي‌‏کرد، صادرکننده بود. يعني يک مملکت يک ناحي? آذربايجانش ممکن بود ايران را اداره بکند، يک ناحي? خراسانش يا فارسش ممکن بود که ايران را اداره بکند؛ حالا رسيده به آنجايي که خود اين‌ها در حساب مي‌‏گويند که سي روز يا سي و سه روز... براي مملکتمان [غذا] داريم، باقي‏اش را بايد دستمان را دراز کنيم به غير (صحيفه امام جلد 5 1357.8.27 دانشجويان و ايرانيان مقيم خارج)

ايشان کسب استقلال و حفظ آن بر عهده? همه اقشار جامعه مي‌دانند و تنها به يک گروه و يا يک تفکر بسنده نمي‌کنند.
"اين نهضت را نگه داريد آقايان. تکليف همه است. تکليف من آخوند است، تکليف آن آقاست، تکليف شماي بازاري يا کارگر يا دانشمند است اين. همه، همه تکليف داريم که اين نهضتي که در ايران پيدا شده دامن به آن بزنيم. با اين نهضت شما مي‌‏توانيد استقلال خودتان را بگيريد، و مي‌‏توانيد آزادي براي خودتان تهيه کنيد. و شما و ما الآن مسئول خداي تبارک و تعالي هستيم، و مسئول نسلهاي آتيه هستيم که يک همچو نهضتي پيدا شد و نتوانستيد، عُرضه‌‏اش را نداشتيد که از آن استفاده بکنيد، عُرضه داشته باشيد که استفاده کنيد از اين نهضت. اين نهضت را نگذاريد بخوابد، نگذارند آنهايي که رؤساي امور هستند، احزاب هستند، علما هستند، طلاب هستند، بازاري هست، دانشگاهي هست ـ عرض مي‌‏کنم ـ دادگستري هست، وکلاي دادگستري هست، آن قشرهايي که در مملکت هستند نگذارند که بخوابد اين اعتصابات، و نگذارند بخوابد اين نهضت زنده‏اي که الآن در ايران هست. اگر خداي نخواسته اين نهضت بخوابد تا آخرالابد زير بار ظلم هستيم. واين دفعه اگراين شمشير اين مردکشيده بشود، تمام نسل‌هايتان را قطع خواهد کرد."

(صحيفه امام جلد 5 29/8/1357، دانشجويان و ايرانيان مقيم خارج)

امام استقلال را در مرحله اول در سه حوزه مطرح مي‌سازد که اين سه حوزه بسته به نوع اهميت بيان شده است. اگر ملتي بخواهد به معناي واقعي کلمه مستقل شود بايد در اين سه حوزه به استقلال مطلق دست يابد. "اگر در فرهنگ، ما وابستگي داشته باشيم، در اساس مسائل وابستگي پيدا مي‌‏کنيم. مع‌‏الأسف تبليغاتي که در طول تاريخ بايد بگوييم شده است، از آن وقتي که اين خارجي‌ها راه پيدا کردند به کشورهاي شرقي، تبليغاتي که شده است اسباب اين شده است که شرقي‌ها اين گمان را پيدا کردند که هر چه کمال هست در غرب است. و اين اسباب اين شده است که خودشان را بکُلّي در مقابل غرب و در مقابل شرقي که نظير اوست و در مقابل امريکا و اين‌ها باختند. در هر جناحي که مي‌‏رويد مي‌‏بينيد که در آن جناح، صحبت هِي از غرب است؛ صحبت هِي از خارج است. اگر يک دوايي در اينجا، در خود ايران هم پيدا بشود، باز به اسم دواي خارج به خورد ايراني‌ها مي‌‏دهند. اگر يک پارچ? خوبي هم ايران خودش تهيه کند و ببافد، باز بايد با اسم فاستوني انگليسي به مردم بفروشند! هر چيزي را که شما مي‌‏رويد سراغش مي‌‏بينيد که هي صحبت از اين است که بايد ما از آن‌ها [بگيريم] بايد از آنجا بيايد. از گويندگان سابق ـ که حالا مرده است، و آن وقت يا بعضي وقت‌ها رئيس مجلس بود يا در مجلس سنا"

معمار کبير انقلاب خط دشمن را در وابستگي فرهنگي نشان مي‌دهد که غرب براي نابودي ما دست به وابستگي فرهنگي و ارزش گذاري فرهنگ غرب مي‌کند و از طرفي با گرفتن عزت نفسان ما را ملتي بدون ارزش و غرور‌هاي ملي و فقط مردماني تهي و خالي از هر گونه ماهيت و هويت ملي باقي خواهند ماند.
تبليغات دامنه‌‏دار وابسته‌‏هاي به آن‌ها و خود آن‌ها در ايران منتشر شده است، اسباب اين شده است که ما ديگر به خودمان هيچ اعتماد نکنيم؛ استنادمان به خارج باشد؛ استقلال فکري و مغزي نداشته باشيم. اگر ما بخواهيم مستقل باشيم، بايد از هم? جهات خودمان را مستغني کنيم، و از حالا در صددش برآييم. از حالا بايد؛ حالايي که مملکت شده است مال خودتان و دست اجانب کوتاه شده است، و اميد است تا آخر کوتاه باشد، و اين خيانتکار‌ها هم رفتند و اين ريشه‌‏هاي گنديده‏‌شان مانده است. ما بايد به اين مملکت که مال خودمان شده است حالا مثل خان? خودمان بايد خدمت کنيم. و از الآن درصدد اين برآييم که خودمان را مستغني کنيم از اين غرب و شرق.
(صحيفه امام جلد 10 11/08/1358دانشجويان دانشکد? علوم و دانشکد? عالي ادبيات و زبانهاي خارجي)

حضرت روح الله با بررسي استقلال نظامي به عنوان دومين آيتم استقلال اهميت حفاظت و حراست از کيان ايران اسلامي را در الويت بعدي بر مي‌شمرند و بيان مي‌کنند: اگر يک ملت پنجاه هزار نفري باشند و مستقل باشند، يک ملت پنجاه هزار نفري باشند و خودشان اداره بکنند مملکتشان را، هيچ قدرتي نمي‌‏تواند بر آن‌ها تحميل کند اين را؛ اما اشکال سر اين است که اين‌ها از باطنِ خودِ مملکتْ فساد را ايجاد مي‌‏کنند. او خارج نشسته مي‌‏گويد که ما دخالت نمي‌‏کنيم در مملکت! دخالت نکردن به اين معنا که مستقيماً شما بفرستيد يک نظامي را بدون اينکه [بهانه‌‏اي] باشد و با توپ و تفنگ بفرستيد ايران را بگيرند، خوب اين حالا نيست؛ اما مستشار‌ها را به عنوان اينکه اين‌ها خدمتگزار به ملت هستند، اين‌ها مي‌‏خواهند تربيت کنند ـ مثلاً ـ ارتش را، مي‌‏خواهند چه بکنند فرستاديد؛ از آن طرف هم در تمام شئون اين مملکت شما دخالت داريد و تصرف داريد.
صحيفه نور جلد 5 3/9/ 1357 نوفلوشاتو دانشجويان و ايرانيان مقيم خارج

يا در جايي ديگر امام در سال 57 و پيش از انقلاب اسلامي، با اشاره به ضرورت استقلال نظامي مي‌فرمايند: ارتشِ خودِ مملکت با استقلال مخالف است! ارتش خود مملکت هم فرماند? اولش عبارت از شاه است به حَسَب قواعد ارتشي، و به حَسَب واقع فرماندهش عبارت از کار‌تر است! واقع مسئله اين است. با مستشارهايي که حالا آمده‏‌اند ما استقلال داريم؟ مگر استقلال با يک لفظ درست مي‌‏شود؟ عرض کردم که الفاظ در زمان ما معاني خودش را از دست داده است اصلاً. الفاظ خيلي الفاظ خوشگلي است، خيلي بَزک کرده است، لکن محتوا ندارد! لفظ «استقلال»، محتوا ندارد. ما استقلال داريم! اگر من بروم استقلال مملکت از دست مي‌‏رود! مملکت تجزيه مي‌‏شود! آن مردک [3] هم مي‌‏گويد که از باب اينکه آزادي تندي به مردم داده، سريع آزادي داده است، از اين جهت صداي مردم در آمده! اصلاً الفاظ معناي خودش را از دست داده. لفظ يک لفظي است، معنا معلوم نيست اين باشد! يک چيز ديگر معنايش است! ما استقلال داريم؟! هر جايش را دست بگذاري استقلال نداريم، وابسته‏‌ايم. اين ارتش که در رأس هم? [قدرت] هاست نسبت به مقاصد شاه و هميشه به اين ارتش مي‌‏نازد، اين ارتشش که اينطور است نه در خدمت مردم [و]، ملت است، و در خدمت امريکاست؛ براي اينکه منافع او را [تأمين کند] مي‌‏کُشد ملت خودش را که منافع او... تحقق پيدا بکند!
صحيفه امام جلد 5 29/8/1357

حضرت امام با برشمردن اهميت استقلال اقتصادي بار ديگر تاکيد مي‌کنند که اگرما استقلال اقتصادي نداشته باشيم تمامي حوزه‌هاي ديگر استقلال کشور ما تحت الشعاع قرار مي‌گيرد. ايشان در بيان استقلال اقتصادي مي‌گويند: ما بايد زحمت بکشيم تا در همه جناح‌ها خودکفا باشيم. امکان ندارد که استقلال به دست بيايد، قبل از اينکه استقلال اقتصادي داشته باشيم. اگر ما بنا باشد که در اقتصاد احتياج داشته باشيم، در چيزهاي ديگر هم وابسته خواهيم شد.
صحيفه امام جلد 10 11/08/1358

يا در بخشي ديگر حضرت امام خميني (ره) عمق فاجعه را بر مي‌شمرد و با اشاره به وضع موجود مي‌فرمايند: وضع مملکت ما در اين مدت، و خصوصاً در اين پنجاه سال اخير، يک همچو وضعي شده بود. و ما بايد از اين خارج کنيم خودمان را. ما اگر بخواهيم که يک مملکت مستقل باشيم، بايد همه چيز، در همه چيزمان، جدّيت کنيم که خودکفا باشيم. مريض ما ديگر خارج نرود. چيزهايي که ما خودمان مي‌‏توانيم درست کنيم، خودمان درست کنيم، و هر چيز را مي‌‏توانيد درصدد [باشيد] وقتي «انسان» باشد، مي‌‏تواند درست کند؛ مي‌‏تواند همچو کاري را بکند. لکن وضع را اين طوري به بار آورده بودند که ما باورمان آمده بود که چيزي نداريم؛ ما چيزي نمي‌‏دانيم؛ بايد ما از خارج بگيريم؛ بايد همه چيز از خارج بگيريم. و اگر واقعاً اين طور است، که يک مصيبتي است. و اگر اين طور نيست، و ما را اين طور تربيت کردند که باورمان بيايد، اين هم يک مصيبت ديگري است.
صحيفه امام جلد 10 11/08/1358

امام روح الله استقلال را مقدمه‌اي براي رسيدن به آزادي و آن را مسير رسيدن به جمهوريتي مي‌دانند که با اسلام ناب عجين است و استقلال و آزادي به عنوان مقدمه نمي‌تواند در تضاد با اسلام ناب باشد و منتج به جمهوريتي شود که اسلام را ناب را به عنوان مهد تفکر و زندگي و ممات خود برگزيده است. ايشان در پيامي تاريخي به کنگره? انقلاب اسلامي در سال 1358 به ترسيم اهميت استقلال مي‌پردازد و شايد در اين پيام است که حجت بر تمامي مسئولين و امت مسلمان پايان مي‌يابد: در رأس برنام? ملت و دولت بايد استقلال همه جانب? کشور، از قواي انتظاميه گرفته تا قواي تقنينيه و قضاييه و اجراييه [باشد]. و از پيوستگي‌هاي زمان طاغوت به قدرتهاي شيطاني احتراز و دست آنان را از اين سفر? يغماي عهد سلطنت شيطاني قطع نماييد. و اميد آن دارم که مجلس شوراي اسلامي و دولت انقلابي اسلامي تصفي? کامل از عناصر ضد انقلاب و ضد اسلام را به طور قاطع و انقلابي شروع نمايند.
صحيفه جلد 12 28/11/58 کنگره انقلاب اسلامي

حضرت امام در بررسي استقلال تعامل را هم منکر نمي‌شوند و بيان مي‌دارند که اصل استقلال با تعامل به هيچ وجه در تضاد نيست زماني که ما شخصيتي مستقل باشيم آن زمان است که مي‌توانيم در برابر زورگويان تمام قد بايستيم ايشان تعامل با کشور‌ها را بر اساس حسن نيت و انسانيت هدف اصلي اسلام در جهت ارتباط با تمامي مردمان جهان مي‌دانند در اين باره امام مي‌فرمايند:
اسلام پيشرفته‏‌ترين حکومت را دارد و به هيچ وجه حکومت اسلام با تمدن مخالفتي نداشته و ندارد. اسلام خود از پايه‌‏گذاران تمدن بزرگ در جهان بوده است. هر کشوري که به قوانين اسلام عمل نمايد بدون شک از پيشرفته‏‌ترين کشور‌ها خواهد شد. ما اميدواريم که با پيروزي خود، اين مطلب را به جهان ثابت کنيم. ما با حفظ استقلال با تمام کشور‌ها روابط دوستانه خواهيم داشت.
صحيفه جلد5 20/9/57

با اين حال امام باز متذکر مي‌شوند که نبايد در برابر مستکبر با موضع ضعف مقابله کرد و برخورد ارباب و رعيتي به هيچ وجه قابل قبول حکومت اسلامي نيست: بار‌ها تذکر داديم که بايد ايراني بسازيم که بتواند بدون اتکا به امريکا و شوروي و انگلستان ـ اين جهانخواران بين المللي ـ استقلال سياسي، نظامي، فرهنگي و اقتصادي خويش را به دست گيرد و روي پاي خود بايستد و هويت اصيل خويش را به جهان عرضه کنند. افسوس که هنوز عده‌‏اي از روشنفکران نمي‌‏توانند دست از غرب و يا شرق بکشند؛ و اين دو را سر مشق کارهاي خود قرار داده‌‏اند. اميدواريم با تحول فرهنگ حاکم اسلامي، اين گروه به خود مشغول و از مردم بريده به خود آيند و اصالت خويش را دريابند و از وابستگي نجات پيدا کنند.
صحيفه جلد9 18/4/58

و يا در جايي ديگر امام اشاره مي‌کنند که: اين کشور ما که قيام کرد، از اول هم که قيام کرد، جمهوري اسلامي و استقلال کامل و «نه شرقي و نه غربي» را اعلام به دنيا کرد و از اول اعلام کرد به دنيا که ما نه تحت حمايت امريکا و نه تحت حمايت شوروي و نه تحت حمايت هيچ قدرتي نيستيم؛ ماييم و تحت عنايات خداي تبارک و تعالي و پرچم توحيد که‌‌ همان پرچم امام حسين ـ عليه‌‏السلام ـ است. وقتي اين اعلام را شما به دنيا کرديد و معلوم است پشت سر اين اعلام، دنيا بر ضد شما خواهند قيام کرد، از اول بايد توجه به اين معنا بکنيد که ما هم همانطوري که سيدالشهدا در مقابل آنهمه جمعيت و آنهمه اسلحه‏‌اي که آن‌ها داشتند، قيام کرد تا شهيد شد. ما هم همينطور، ما هم براي شهادت حاضريم. الآن هم مي‌‏بينيد که در عين حالي که عده‏اي از بزرگان جمعه را از بين بردند، آنهايي که الآن هستند، تمام با روي گشاده اعلام مي‌‏کنند که ما تا مرز شهادت اين پست را داريم و حاضريم. همه بايد اينطور باشند.
صحيفه سجاديه جلد 17

حضرت امام (ره) تا اخرين لحظات بر اصل استقلال نظام و عدم وابستگي به غرب تاکيد داشتند و اين شرط پيروزي براي جمهوري اسلامي سبب شد تا ما بتوانيم در اوج دشواري‌ها از پس تمامي تحريم‌ها و سختي‌ها با سرفرازي استقلال خود را حفظ کنيم.

مرجع : خبرگزاري تسنيم
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html