به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، ابراهيم کارخانهاي متولد شهر کنگاور از توابع استان کرمانشاه است که نمايندگي مردم شهر همدان و فامنين در دورههاي هفتم و نهم را بر عهده داشته است.
وي داراي مدرک کارشناسي ارشد علوم و فنون هستهاي و دکتراي شيمي تجزيه است و در حال حاضر رياست کميته هستهاي مجلس را برعهده دارد.
نماينده مردم همدان در مجلس دانشيار پايه ?? و عضو هيئت علمي دانشگاه بوعلي سيناي همدان است و مدتي رئيس دانشکده علوم پايه و قائم مقام دانشگاه بوعلي سينا بوده است. معاون دانشجويي و معاون اداري و مالي اين دانشگاه و معاون حوزه معاونت علمي و فناوري رئيس جمهور و رئيس سازمان ملي استاندارد ايران نيز از ديگر مسئوليتهاي کارخانهاي است.
اين نماينده مجلس در گفتوگويي مفصل راجع به لزوم دستيابي به انرژي هستهاي و مذاکرات ايران با ?+? سخن گفت.
وي معتقد است که توقف غنيسازي ?? درصد از سوي ايراني ارزشي معادل لغو تمام تحريمهاي يک جانبه و همه جانبه غرب عليه ايران اسلامي دارد.
کارخانهاي در سخنان خود خاطراتي را از دوران تعليق غنيسازي ايران در سال ?? مطرح ميکند و به ماجراي جابجايي و اخراج تعدادي از دانشمندان هستهاي ايران پس از توافقنامه ژنو ميپردازد.
از اين که تشريف آورديد ممنونيم. در ابتدا اگر صحبت مقدماتي داريد، بفرماييد.
- کارخانه: مساله دانش و فناوري هستهاي مانند همه دانشهايي که خداوند خلق کرده حق همه ملتهاي جهان است البته همه دانشهاي مورد نياز بشر، مهم هستند اما اهميت مساله دانش هستهاي خصوصا در کاربردهاي صلح آميز به بهرهبرداري در عرصه انرژي برميگردد لذا در ابتدا ميخواهم غير از جنبه سياسي به اين موضوع جنبه ديني هم بدهم و جنبه ديني را براي شما بيشتر تبيين کنم.
خداوند تبارک و تعالي انرژي مورد نياز اين جهان را از طريق فرآيندهاي هستهاي تامين ميکند. در حقيقت جهاني که ما در آن زندگي ميکنيم، يک جهان هستهاي است و بشر در کل زمين در زير نور يک بمب هيدروژني زندگي ميکند و اين يعني اينکه بر فراز بام کره زمين يک بمب هيدروژني به نام خورشيد هست که براثر فرآيندهايي در آن، نور حيات به زمين ميرسد. در خورشيد چهار اتم هيدروژن با هم در يک فرآيند هم جوشي هستهاي شرکت ميکنند و يک اتم هليم به علاوه مقداري انرژي به وجود ميآيد. به اين ترتيب در خورشيد در اثر فرآيند هم جوشي مقداري از جرم تبديل به انرژي ميشود.
اگر يک گرم جرم به طور صددرصد به انرژي تبديل شود و هيچ چيزي از آن باقي نماند، معادل ?? ميليارد کيلوکالري گرما آزاد ميشود. ?? ميليارد کيلوکالري گرما يعني انرژي که در اثر انفجار ?? هزار تن TNT آزاد ميشود.پس مي توان گفت که در حقيقت يک گرم ماده انرژي فشردهاي است که معادل با انرژي حاصل از انفجار ??هزار تن TNT است.
جرم کره زمين چقدر است؟ اگر هر گرم معادل ?? هزار کيلوکالري گرما باشد، چقدر انرژي در زمين هست؟ پس ببينيد در جهان چه قدرتي هست که ميتواند اين انرژي را در داخل اين جرم متراکم نگه دارد و هر زمان که اراده کند اين انرژي مي تواند آزاد شود. اينجاست که هر انسان عاقلي در برابر قدرت لايزال و لايتناهي خداوند سر تسليم فرود مي آورد. انيشتين در واقع خداشناس بود، ميدانست که در درون يک گرم ماده ??هزار کيلوکالري گرماست و اين جهان چه قدرتي دارد و بر همين اساس خداشناس بود. بنابراين اگر نگاهي به مباحث علمي داشته باشيم جاذبه بيشتري دارد؛ چون مسائل صرفا سياسي هستهاي زياد مطرح ميشود، ولي اين موضوع را بايد از جنبه علمي هم مورد توجه قرار داد.
در نتيجه در خورشيد واکنش هم جوشي هستهاي صورت ميگيرد و در اين بمب هيدروژني، هليم آزاد ميشودو در هر ثانيه ? ميليون تن از جرم خورشيد کم شده و به انرژي تبديل مي شود. لذا خداوند انرژي جهان هستي را از طريق فرايندهاي هستهاي تامين ميکند. بشر هم در دراز مدت ميبايست انرژي مورد نيازش را از طريق هستهاي تامين کند که تامين اين انرژي به دو صورت انجام ميشود: يکي شکافت هستهاي که نماد آن در شکافت اورانيوم است و ديگري فرآيندهاي جوش هستهاي يا همجوشي هستهاي که نماد آن در واکنشي است که در خورشيد يا بمبهاي هيدروژني اتفاق ميافتد.
از آنجا که معادن اورانيوم در جهان محدود است، لذا در يک زماني اورانيوم به پايان ميرسد، پس اورانيوم نميتواند بصورت دراز مدت انرژي بشر را تامين کند و تا زماني که معادن آن موجود است، انرژي بشر را تامين ميکند. اما بالاخره به اتمام مي رسد. اما فرآيند همجوشي هستهاي که در آن هيدروژن به هليوم تبديل مي شود، تا ابديت ميتواند انرژي مورد نياز جهان را تامين کند.
به اين صورت که در آب معمولي به ازاي هر ???? مولکول، يک مولکول آب سنگين وجود دارد که معمولا طي فرآيندهاي خاصي آن را جدا ميکنند، مثل کاري که در تاسيسات آب سنگين اراک رخ ميدهد. در آنجا آب سنگين را از آب معمولي تفکيک کرده و سالانه ?? تن آب سنگين توليد ميکنند. فرق آب سنگين و معمولي هم اين است که در آب معمولي دو اتم هيدروژن معمولي با يک اکسيژن است ولي در آب سنگين دو اتم سنگين هيدروژن که به آن "دوتريوم" ميگويند با يک اتم اکسيژن قرار دارد؛ آب سنگين و سبک همراه يکديگرند منتها به نسبت يک بر ????، يک مولکول آب سنگين و هفت هزار مولکول آب معمولي.
** يک گالن آب اقيانوس معادل ??? گالن بنزين انرژي دارد
اگر مقدار هيدروژن سنگيني که در آب سنگين وجود دارد را از يک گالن آب اقيانوس، استخراج کنند و آن هيدروژن سنگين را در فرآيند هم جوشي هستهاي وارد کنند، معادل ??? گالن بنزين انرژي آزاد ميشود لذا آينده انرژي جهان از اين طريق تامين مي شود؛ از طريق آب اقيانوسها. بشر اکنون روي اين کار ميکند، آمريکا، اروپا و روسيه ساليان سال است که روي مساله جوش هستهاي يعني "فيوژن" کار ميکنند تا بتوانند راکتوري بسازند که سوخت آن هيدروژن سنگين باشد و به اين ترتيب اگر موفق شوند اين کار را از طريق صرفه و صلاح اقتصادي انجام دهند، تمام آب اقيانوسها مورد استفاده بشر قرار ميگيرد.
البته اين کار اکنون انجام ميشود، منتها به صرفه اقتصادي نيست، چراکه آن هزينهاي که صرف ميشود تا اين انرژي بدست آيد بسيار بيشتر از روشهاي معمولي است. در کشور ما هم از سالهاي قبل روي مساله "فيوژن هستهاي" کار ميکردند. بايد به اين فکر باشيم که در کنار دانش هستهاي که با چرخه سوخت اورانيوم در اختيار داريم، بتوانيم به دانش هستهاي در عرصه چرخه "فيوژن هستهاي" يا همان جوش هستهاي هم دسترسي پيدا کنيم.
ما نبايد از آن غافل شويم، چون سوخت تمام نشدني جهان در آينده از طريق فرآيند "فيوژن هستهاي" تامين مي شود چون معادن اورانيوم به اتمام ميرسند اما آن چيزي که فعلا مورد نظر ماست، مساله بهرهبرداري و يا استفاده صلح آميز از انرژي است که از اورانيوم آزاد ميشود.
** اهميت علمي دستيابي به انرژي هستهاي براي مردم تبيين شود
اين يک مقدمه علمي درباره لزوم دستيابي به انرژيهاي هستهاي بود، چراکه وقتي يک مساله علمي، جنبه سياسي پيدا ميکند، اگر بخواهيم جنبه سياسي آن را درست تبيين کنيم، بايد اهميت جايگاه علمي آن مشخص شود، والا اگر ندانيم که آب سنگين اراک چه اهميتي دارد، ممکن است از نظر سياسي براي ما فرق نکند و خيلي راحت از آن بگذريم. ولي اگر بدانيم آب سنگين چقدر مهم است در مذاکرات هم با قدرت و قاطعيت بيشتري از آن دفاع ميکنيم. لذا ما نميتوانيم مسائل علمي را از مسائل سياسي آن جدا کنيم و به همان اندازه که مردم ميبايست در جريان مسائل سياسي قرار بگيرند بايد جايگاه علمي و کاربردي آنها هم براي مردم تبين شود تا فردا بتوانند از آن دفاع کنند.
کما اين که در برههاي جايگاه علمي اين مسئله براي مردم تبيين شد و بر همين اساس بود که مساله فناوري هستهاي به عنوان يک خواست عمومي ملت ايران مطرح شد و بارها ملت ايران به صورت يکپارچه و در جمعيتهاي ميليوني در خيابانها ريختند و از خرد و کلان و کارگر و کشاورز و استاد دانشگاه فرياد زدند که "انرژي هستهاي حق مسلم ماست". لذا اين مساله به يک مطالبه علمي در کشور ما تبديل شده بود.
** محرمانه نگاهداشتن مذاکرات هستهاي اصلا روش درستي نيست
بنابراين ما بايد همان روحيه مطالبهگري علمي و کاربردي را در اذهان جامعه خودمان نگه داريم. اينکه اکنون مذاکرات هستهاي را محرمانه اعلام ميکنند و حتي اين اطلاعات را در اختيار نمايندگان مجلس هم قرار نميدهند، اصلا روش درستي نيست. چراکه اگر مردم ما ?? سال در صحنه سياسي حضور داشتند و از حقوق خود در عرصههاي مختلف و در مقابل گرگهاي درنده خوي بينالمللي دفاع کردند به اين دليل بود که از اهميت مواضعي که از آن دفاع ميکردند، آگاهي کامل داشتند. لذا اگر مردم بخواهند هميشه از مساله هستهاي کشور دفاع کنند، بايد از نظر علمي و سياسي توجيه باشند.
اگر فردا دشمنان نظام حق ملت را ضايع کردند، مردم بايد از نظر علمي و سياسي توجيه باشند و به ميدان بيايند و به صورت يکپارچه مثل راهپيمايي ??بهمن، حق خود را مطالبه کنند. چراکه به فرموده مقام معظم رهبري مساله هستهاي به يک تابلوي عزت و افتخار براي ملت ما تبديل شده و دعوا و جنگ آنها با ما صرفا بر سر مساله علم هستهاي نيست بلکه آنها ميخواهند از خاکريز عزت و افتخار ما عبور کنند بنابراين بايد با قدرت تمام در مقابل زياده طلبيهاي آنها مقاومت کنيم.
يکي از مسائلي که اکنون به آن پرداخته ميشود و مساله روز جامعه است، مساله مذاکرات هستهاي است. لطفا يک تحليل اجمالي از اين مذاکرات و اينکه چگونه پيش رفته است، بيان کنيد؟
- کارخانه: مساله هستهاي تقريبا از سال ?? در کشورمان مطرح شد و مقداري شتاب گرفت. در آن سالها به علت جوسازي شديدي که عليه فعاليت هستهاي ما صورت گرفت عملا اروپا و آمريکا و سازمان ملل در مقابل فعاليتهاي هستهاي ملت ايران موضعگيري شديدي انجام دادند. در آن زمان سه کشور اروپايي مسئول مذاکره با ايران بودند که "خاوير سولانا" مسئول تيم مذاکرات بود. ما آن موقع تحت عنوان "راستي آزمايي" از تمام فعاليتهاي خود دست برداشتيم و فعاليتهاي ما در اصفهان، نطنز و اراک متوقف شد, ولي بعدا ديديم عليرغم اينکه فعاليت هستهاي را متوقف کرديم و به خاطر اعتمادسازي عقبنشيني ميکنيم، ميبينيم که آنها با قدرت بيشتري به سمت ما ميآيند.
در همان زمان وقتي اين عقب نشيني را ديدند مساله موشکها را مطرح کردند و بعد مسئله نانو تکنولوژي و فيزيک هستهاي را مطرح کردند و اين نشان داد که مساله اينها صرفا هستهاي نيست و آنها به دنبال شکست انقلاب هستند و مساله هستهاي را بهانه قرار دادند. بر همين اساس مقام معظم رهبري دستور صادر کردند، همين دولتي که اين عقب نشيني را انجام داده بايد فعاليتها را مجددا شروع کند.
** در سال ?? حاصل دسترنج کارمان را جلوي چشممان به اسارت گرفتند
من يادم هست، در همان اوايل مجلس هفتم که يک بازديد از تاسيسات هستهاي نطنز داشتيم و در جمع آن عزيزان هم شهيد احمدي روشن و بسياري از جواناني که بنيانگذاران فعاليت هستهاي ايران بودند، حضور داشتند، ديديم چند تا کانتينر در داخل محوطه بود که آنها گفتند روزي از طرف آژانس انرژي اتمي به اينجا آمدند و تمام ابزار آلات ساخت سانتيريفيوژها را از جلوي دست ما که داشتيم، کار ميکرديم، برداشتند و داخل اينها قرار دادند و لاک و مهر کردند، يعني در حقيقت حاصل دسترنج کار خودمان را، در سرزمين خودمان و در جلوي چشممان به اسارت گرفتند.
به نظرم شهيد احمدي روشن بود که گفت بچهها در آن روز مثل روز عاشورا گريه ميکردند و بعد گفت، آن روزي که به دستور رهبري لاک و مهرها را شکستيم و حاصل دسترنج عزت و افتخار خود را از چنگال آنها آزاد کرديم، پر شورترين و پرنشاط ترين روزي بود که ما در نطنز به خود ديديم.
** براساس توافقنامه ژنو، پيشرفت هستهاي ايران متوقف شد
در نتيجه ده سال قبل، در رابطه با عقبنشيني از فعاليتهاي هستهاي تحت عنوان راستي آزمايي، اقدام کرديم و الان ميبينيم که دوباره و با گذشت ده سال، همين مساله در حال تکرار است. بنا به توافق نامهاي که در ژنو صورت گرفت، عملا پيشرفت هستهاي جمهوري اسلامي ايران و خلاقيت و ابتکار بچههايي که با روحيه بالنده آنها، دستاوردهاي هستهاي به منصه ظهور ميرسيد، متوقف شد و اين ضربهاي است که بر پيکره پيشرفت هستهاي کشور ما وارد شد و جلوي خلاقيت، نبوغ و کار آمدي آنها گرفته شد.
بر اساس توافقنامهاي که صورت گرفت، آنها موافقت کردند از ????? سانتريفيوژي که نصب شده بود، فقط ???? سانتريفيوژ به فعاليت خود در همان سطح ادامه دهند لذا فعاليت ????? تا متوقف شد. البته قبل از توافقنامه ژنو از تعداد ????? سانتريفيوژي که داشتيم، ????تا فعال بود و ????? تا کار نميکرد و بعد از توافق آنها گفتند همان ????تا کار کند ولي بقيه را که نصب شدهاند، کار نياندازيد. به اين ترتيب در سايت نطنز عملا حدود ???? سانتريفيوژ کار مي کنند که اورانيوم زير ? %توليد ميکنند. اينها نسل يک سانتريفيوژ هستند و اجازه تعويض هم به ايران داده نشده و حتي اجازه ساخت سانتريفيوژ هم از ايران سلب شده است.
اين يعني روزمرگي که دائما هم زيرنظر و رفت و آمدهاي بازرسان آژانس انجام ميشود. تصور کنيد که افرادي در اين سايت در حال کار هستند و بازرسان آژانس دائما رفت و آمد کرده و افراد را سين جيم ميکنند، پس قطعا روحيه خلاقيت، ابتکار و کار آمدي از اينها گرفته ميشود.
در فردوي اراک هم ?? آبشار وجود دارد که ? تاي از آنها اورانيوم ??% توليد ميکنند و ?? زنجيره آن غيرفعال است که بر اساس توافقنامه آن ? تا نبايد ??% توليد کنند، بلکه ?.? % توليد ميکنند و ارتباط زنجيرههاي آنها با يکديگر هم قطع شده است.در اراک هم هر چند فعاليتهاي ساختماني ميتواند، ادامه پيدا کند اما بنابر توافقنامه ژنو فعاليتهاي فني آن کاملا متوقف هست.
** در مقدمه توافقنامه بر دسترسي ايران به غني سازي تاکيد شده در حالي که براساس NPT ما حق دستيابي داريم
بر اساس توافقنامه در مقدمه آن اشاره به حق هستهاي جمهوري اسلامي ايران بر اساس NPT شده و مساله دسترسي جمهوري اسلامي ايران به غني سازي مورد تاکيد قرار گرفته است؛ در حالي که ميدانيم هر کشوري که عضو NPTباشد، حق دارد به چرخه غنيسازي سوخت هستهاي دست يابد و هيچ کسي و به هيچ دليلي نميتواند جلوي فعاليت او را بگيرد يعني غنيسازي به عنوان يک حق مسلم در NPT براي همه کشورهاي عضو شناخته شده است. در حالي که در آن مقدمه اشاره به دسترسي به مساله غني سازي اورانيوم شده است؛ يعني در آن مقدمه حقي کمتر از NPT براي ملت ايران قائل شدند. چون NPTحق دستيابي را به همه کشورهاي عضو به عنوان يک حق مسلم داده است.
در NPT حق انرژي هستهاي آمده و اختلاف تعبيري هست که برخي ميگويند اين به معناي داشتن چرخه سوخت هستهاي نيست.
- کارخانه: نه، آن چه از مفاد آن برداشت ميشود، دستيابي به چرخه کامل سوخت است. مساله دسترسي نيست، اينکه کشوري اورانيوم غني شده را از جاي ديگر تهيه کند، امتياز نيست. اما آنچه که در NPT مورد تاکيد قرار گرفته مساله دستيابي است. توليد اورانيوم غني شده در ماده ? معاهده مورد تاکيد قرار گرفته، نه دسترسي به آن که بتوان آن را از جايي ديگر تهيه کرد.
مطلب ديگري که در مقدمه به آن اشاره شده، اين است که جمهوري اسلامي ايران بايد نگرانيهاي گذشته را مورد بررسي قرار دهد. اين به مسائلي که در سال ?? اتفاق افتاد، برميگردد، يعني از اين جايي که هستيم، بايد به تمام نگرانيهاي سال ?? تاکنون برگرديم. اين يک مساله بسيار مهمي است.
** در توافقنامه ژنو خود را در مقابل ??-?? کشور قرار داديم
نکته ديگري که در اين توافقنامه وجود دارد، اين است که ?+? و کشورهاي عضو اتحاديه اروپا و آژانس بينالمللي انرژي اتمي، مسئول نظارت بر اجراي تعهدات ايران شناخته شدهاند؛ يعني آنها ضامن اجراي تعهدات ايران شدهاند. به اين ترتيب ما خود را در مقابل ??-?? کشور قرار داديم. اما متاسفانه در اين توافقنامه هيچ گونه ضمانت اجرايي براي اينکه ?+? به تعهداتش عمل کند، ديده نشده است و همه ضمانتها يک طرفه است. اين يکي از ايرادات بزرگي است که در توافقنامه وجود دارد.
نکته ديگر که در توافقنامه اشاره شده، اين است که رضايت شوراي امنيت سازمان ملل در رابطه با قطعنامههاي که اين شورا در چند سال گذشته عليه ما صادر کرده، مدنظر قرار گيرد. در واقع به جاي اينکه در يک جبهه وارد مذاکره شويم، عملا در چندين جبهه قرار گرفتيم. از يک طرف حاصل بازرسيهاي آژانس در شوراي حکام مورد بررسي قرار ميگيرد و اين شورا هر تصميمي که بگيرد، جنبه بينالمللي به خود ميگيرد و خود به خود بعنوان يک معاهده بينالمللي محسوب ميشود. لذا اين هم يک جبهه است. در حاليکه ما سابقا در يک جبهه قرار داشتيم و آن آژانس بود. اما الان آژانس نتايج بازرسيهاي خود را به شوراي حکام ميدهد و شورا هر تصميمي که بگيرد، جنبه حقوق بينالمللي پيدا ميکند.
از طرفي بنا به مفاد توافقنامه، ما کشورهاي اتحاديه اروپا را به عنوان ناظر مطرح کرديم و از طرف ديگر در قالب ?+?، حتي روسيه و چين را که اصلا مقابل ما نبودند، در يک طرف مقابل قرار داديم درحالي که آنها قبلا مدافع ما بودند. وقتي آن کشورها را در قالب ?+? توجيه ميکنيم، هر تصميمي که ?+? بگيرد يعني روسيه و چين هم هستند. در حالي که قبلا بين آنها يک شکافي وجود داشت. از سوي ديگر ميبينيم که قطعنامههاي شوراي امنيت به قوت خود باقي است و مطرح شده که آنها هم بايد مورد بررسي و حل و فصل قرار گيرد. بنابراين ما در اين توافقنامه عملا چندين جبهه براي خود درست کردهايم.
نکته ديگر که اين توافق قرار دارد، اصل "همه يا هيچ" است يعني يا هيچ توافقي صورت نميگيرد يا اينکه بايد روي همه مفاد آن توافق حاصل شود؛ يعني تمام مفاد اين قطعنامه را به صورت يک بستهاي در نظر گرفتند که تمام اجزاي آن به هم مربوط است، مثل ماشيني که اگر يک قطعهاش نباشد، کار نميکند. اما نکته قابل تامل اين است که چون جمهوري اسلامي ايران متعهد شده در ? ماهه اول همه تعهداتش را انجام دهد، در اين ? ماهه اول اصل همه يا هيچ تقريبا ناديده گرفته شده و به اين ترتيب جمهوري اسلامي ايران نمي تواند از اين اصل استفاده کند.
پس اصل همه يا هيچ در ? ماهه اول به آن صورت ديده نشده، اما از گام مياني به بعد و در گام نهايي کاملا پررنگ به عنوان يک اصل مسلم ديده شده است. لذا به نظر مي آمد که تيم مذاکره کننده بايد خيلي دقت ميکرد و همين اصل را در ابتدا مطرح ميکردند و اين يکي از ايراداتي است که به اين توافقنامه وارد ميشود.
** ?+? بسياري از تعهدات ژنو را نقض ميکند
نکته ديگر اين است که ايران ميبايست در ? ماهه اول تعهدات خود را انجام ميداد و الان هم بخش قابل توجهي از آن را انجام دادهايم و تيم مذاکره کننده هم دائما ميگويد، آژانس اعلام کرده ايران وظايف خودش را خوب انجام داده است؛ خب، بايد هم ما را تاييد کنند و خوشحال باشند، ولي آيا طرف مقابل و کشورهاي اروپايي و آمريکايي هم به تعهدات خود درست عمل ميکنند؟ الان که در ميز مذاکره هستيم، مي بينيم که آنها بسياري از تعهدات را نقض ميکنند و تحريمهاي جديدي را عليه ما اعمال کردند. موضوعات جديدي را تحت عنوان حقوق بشر و تروريسم مطرح ميکنند در واقع اين موضوعات را پا به پاي توافقات هستهاي مطرح ميکنند تا فردا که مساله هستهاي تمام شد، اين شيطنتهاي آنها در قالب ديگري همچنان ادامه پيدا کند. اين حرکت شيطنت آميزي است که اينها عليه ما انجام ميدهند.
همچنين در حالي که ايران به تعهدات خودش بسيار سخاوتمندانه عمل ميکند، طرف مقابل هيچ اقدامي نکرده و تنها مجوز آزادشدن چند قسط از پولهاي بلوکه شده ايران را صادر کردهاند و هنوز يک دلار وارد سيستم بانک مرکزي ما نشده است؛ يعني ما تعهدات خود را به صورت عملياتي و نقدي انجام داديم ولي آنها هنوز در اين رابطه هيچ اقدامي انجام ندادهاند. لذا تيم مذاکره کننده بايد قدرتمندانه وارد ميدان شود. نه اينکه فقط بگويند: "ما به توافق مي رسيم". بله؛ ميرسيم. اما به چه بهايي؟ آيا صرف توافق مهم است يا آنچه که توافق روي آن صورت ميگيرد، مهم است؟
يکي از مواردي که آنها مطرح کرده بودند، مساله صادرات نفت خام ما بود که ما ميتوانيم در همين سقفي که نفت صادر ميکنيم به همان کشورهايي که نفت از ما خريداري ميکنند، صادر کنيم. آنها در توافق عنوان کردهاند برنامه خود را که هر ? ماه يکبار بگويند، سطح صادرات را پايين بياوريد، فعلا و به طور موقت متوقف ميکنند. يعني ما تعهدات خودمان را قطعي انجام ميدهيم، اما آنها تعهدات خود را موقتي و حتي در مواردي اصلا انجام نميدهند. البته اين موضوع مساله مهمي نيست چراکه ما در سختترين شرايط که ورود کشتيهاي نفتکش خارجي به بنادر نفتي ايران متوقف شده بود و بيمههاي خارجي را کلا لغو کرده بودند، موفق شديم عليرغم خواست آنها يک ميليون و سيصد هزار بشکه نفت صادر کنيم. حالا که آنها ظاهرا مقداري کوتاه آمدهاند، ما ميتوانيم کمي بيشتر هم صادر کنيم.
** تحريم سبب شد به يک خوداتکايي در عرصه کشتيهاي نفتکش دسترسي پيدا کنيم
نکته ديگر که به عنوان يک امتياز در مقابل تعهدات کاربردي ما مطرح کردند، مساله ورود کشتي خارجي است، شما مي دانيد که در ?? تيرماه ???? ورود کشتيهاي خارجي بطور ناگهاني به بنادر ايران ممنوع شد، آنها برنامهاي داشتند که جمهوري اسلامي ايران نتواند در تيرماه ?? يک قطره نفت صادر کند. يک مرتبه صادرات نفت ما به حدود ??? هزار بشکه تقليل يافت؛ چون تحريم بيمهاي را اعمال و ورود نفتکشهاي خارجي به خليج فارس را تحريم کردند و يک مرتبه در مقابل يک عمليات ايضايي خطرناک قرار گرفتيم.
ولي بلاخره با تمهيداتي در آن زمان وزارت نفت انجام داد، توانستند ظرف مدت ? ماه سريعا ناوگان کشتي نفتکش ايران را ترميم کنند و توانستيم يک ميليون و سيصد هزار بشکه را توسط کشتيهاي خودمان صادر کنيم. يعني تحريم آنها باعث شد که ما به يک خوداتکايي در عرصه کشتيهاي نفتکش دسترسي پيدا کنيم و در رابطه با مساله بيمه کشتيهاي نفتي موفق شديم که بيمهاي داخلي را در ايران تعريف کنيم و تمام کشتيها را بيمه کنيم که الان حتي اگر بيمه خارجي را قطع کنند، اين بيمه داخلي دچار مشکل نمي شود.پس مي بينيم که مساله نفتکشها، حمل و نقل دريايي، بيمه و صادرات نفت چيز خيلي مهمي نيست که اروپا و آمريکا آنها را به عنوان امتياز تلقي کنند.
** امتياز غرب براي تحويل هواپيما مربوط به بوئينگ ??? است که به ندرت در ناوگان هوايي ما پيدا ميشود
يا درباره قطعات هواپيماهايي که تنها به ايمني و حفاظت پرواز مربوط مي شود، نه همه قطعات؛ آن هم مربوط به بوئينگهاي ??? است که در سال ?? وارد ايران شده و اکنون چنين هواپيماهايي به ندرت در ناوگان هوايي ما پيدا ميشود. وانگهي ??سال است که مشکلات ايمني و پرواز هواپيمايي را خودمان حل کرديم. مگر تا به حال تحريم نبوديم؟ سي سال است که ناوگان هوايي ايران کاملا فعال است. پس ما توانستيم که با خوداتکايي مشکلات داخلي خود را حل کنيم و اين امتياز خاصي نيست.
يا در رابطه با تحريم قطعات خودرو، اول شوکي وارد شد و مقداري توليد خودرو کاهش يافت ولي بعد با روحيه خود اتکايي، توليدات داخلي در کشور پا گرفت و در همان موقع که کاملا تحريم بوديم، دوباره توليدات خودرو در کشور ما پا گرفت و به دو برابر اوايل تحريم افزايش يافت و اگر تحريم ادامه پيدا ميکرد اکنون از نظر ساخت قطعات خودرو به خودکفايي کامل رسيده بوديم. ولي در عمل ديديم که کارخانههاي پژو فرانسه تظاهرات کردند و براي آن ها مشکل ايجاد شده بود و بالاخره قرار شد که قطعات خود را وارد ايران کنند که اين هم امتيازي محسوب نميشود.
نکته ديگر در توافقنامه مساله صادرات پتروشيمي است. ما در طول دو سال گذشته حدود ?? تا ?? ميليون تن صادرات پتروشيمي داشتيم و اين در حالي بود که تحريم بوديم ولي بالاخره کشورهاي خريدار به پتروشيمي ما نياز دارند و از ما ميخرند لذا محصولات پتروشيمي چيزي نيست که با تحريم آنها روي دست ما بماند.
همچنين در رابطه با دانشجويان و بدهيهايي که به سازمان ملل داريم که به نفع خود آنهاست. لذا در برابر اين مسائلي که امتيازي محسوب نميشود، ما آمديم تعهداتي که حاصل عزت، افتخار و بالندگي اين ملت بوده را متوقف کرديم و با توقف آنها يک ضربهاي بر پيکره فناوري هستهاي ايران در ابعاد فني و انساني وارد شد.
** همان روزي که بازرسان آژانس براي نظارت بر اجراي توافقنامه وارد نطنز شدند مديرعامل غني سازي برکنار شد
کما اينکه ما ميبينيم کساني را که بنيانگذاران اين افتخارات بودند، در همين فاصله از کار برکنار کردند؛ اينها کساني بودند که در کنار شهداي ما شبانهروز کار کرده و اين افتخارات را بوجود آوردند و همرزمان آن دانشمندان شهيد هستهاي ما بودند. لذا سزاوار نبود الان که اين مساله ما مورد بغض و کينه دشمنان اين انقلاب قرار گرفته، اينها را از کار برکنار کنيم.
نکته بسيار دردناک اين است که همان روزي که بازرسان آژانس براي نظارت بر اجراي توافقنامه وارد نطنز ميشوند، مديرعامل غني سازي را برکنار ميکنند. آيا اين کارها واقعا ملت و عزيزان ما در عرصه فناوري هستهاي خوشحال ميکند يا دشمن را؟ از يک طرف دنبال اين هستند که بر پيکره فناوري هستهاي ايران ضربات سختي را وارد کنند و به گفته اوباما اگر بتوانند، اين فعاليتها را متوقف کنند. از طرف ديگر ميبينيم ضمن اينکه اين فعاليتها را متوقف کرديم، نيروهاي انساني ارزشمند را که در چرخه اول فعاليتهاي هستهاي دخيل بودند، از کار برکنار کردند. اينها واقعا دردناک است.
** خاوير سولانا گفته بود: باور نميکردم ايران اين چنين سخاوتمندانه در رابطه با فعاليتهاي هستهاي خود مذاکره کند
در يک مطلب از قول خاوير سولانا خواندم که گفته بود: من باور نميکردم که جمهوري اسلامي ايران اين چنين سخاوتمندانه در رابطه با فعاليتهاي هستهاي خود مذاکره کند. ما اشتباه کرديم، اگر ده سال پيش و در سال ?? در مقابل جمهوري اسلامي ايران کوتاه مي آمديم، امروز ايران اين طور نبود که ????? سانترفيوژ ساخته باشد و از قدرت فناوري هستهاي بسيار بالايي برخوردار باشد و امروز که ايران را متوقف کرديم، کار بسيار بزرگي صورت گرفته است.
نمايندگان مجلس و آحاد مردم با اصل توافق مشکلي ندارند؟ چراکه طوري نشان ميدهند که منتقدين مذاکرات کلا با گفتوگو و مذاکره مخالفند.
- کارخانه: خير؛ ما از همان سال ?? هميشه گفتيم که با مذاکره موافقيم. چون به دنبال ساخت سلاحهاي هستهاي نيستيم و با منطق قوي مذاکره ميکنيم تا آنها هم بررسي کنند که دنبال ساخت سلاح نيستيم. نه اينکه صورت مساله را پاک کنيم. مثلا همين مساله غنيسازي که در ابتداي توافقنامه به آن اشاره ميشود و دسترسي را به عنوان حق معرفي ميکنند، در گام نهايي اين مسئله با ده شرط مطرح ميشود که دسترسي به آن بسيار بسيار کار مشکلي است.
همچنين غني سازي ?.?% که هيچ ارتباطي با فعاليتهاي غير صلح آميز هستهاي ندارد، پس چرا مطرح ميکنند که انباشت آن مشکل دارد؟ اگر ميليونها تن اورانيوم زير ?% وجود داشته باشد، هيچ ارتباطي با سلاح هستهاي ندارد. لذا اين يکي از آن ظلمهايي است که به ملت ما وارد ميشود و تيم مذاکره کننده نبايد زير بار اين برود.
در رابطه با فعاليتهاي هستهاي نطنز آنچه که مهم است، اين نيست که بگوييم فعاليتهاي هستهاي در نظنز نبايد تعطيل شود، وقتي مقام معظم رهبري ميفرمايند، فعاليتهاي هستهاي ما به هيچ عنوان تعطيلبردار نيست، به اين معني نيست که آن فعاليتها ادامه داشته باشد ولي پاسخگوي نيازهاي کشور نباشد. وقتي ما ميگوييم فعاليتهاي نطنز تعطيلبردار نيست، يعني در نطنز بايد آن تعداد سانتريفيوژ بچرخد که بتواند سوخت مورد نياز نيروگاههاي ما را در دراز مدت تامين کند. نه اين که آنها مطرح کنند که فقط ???? سانتريفيوژ ميتواند، گردش کند. مثل اينکه بگويند شما با چند سطل آب کشاورزي کنيد. وقتي براي تامين سوخت يک نيروگاه با همين سانتريفيوژهاي نسل يک احتياج به ??هزار سانتريفيوژ داريم، اينکه ميگويند ? يا ? هزار سانتريفيوژ داشته باشيد، يعني هيچ؛ يعني سايت هستهاي تعطيل.
درباره فردو هم همين طور است، در فردو بايد بتوانيم سوخت ?? درصد مورد نياز و حتي در موارد صلح آميز درصدهاي بالاتر و سوخت زيردرياييها را تامين کنيم. منتها آنها ميتوانند بگونهاي بررسي کرده و نظارت کنند که ايران دنبال ساخت سلاح هسته اي نيست. اين نظارت هم کار سادهاي است. دوربينهاي آنها در بخش نهايي اين سوخت ??% را عينا ميبيند و ميتوانند لاک و مهر کنند. لذا نيازي نيست که اينها نطنز را تعطيل کرده و جلوي ?.? درصد را بگيرند و فعاليتهاي ديگر را کمرنگ کنند که ما دنبال ساخت سلاحيم! لذا همه اينها بهانه است.
وزير خارجه در همان اوايل گفت که جلوگيري از کاهش صادرات نفت ايران موقتي است و تعهدات غني سازي ما هم موقتي است و اگر به توافق نرسيم دوباره ادامه ميدهيم. ولي بعضي از کارشناسان معتقدند وقتي ما اورانيوم ?.? يا ?%را اکسيد و رقيق کرديم، ديگر راه انداختن آن زمانبر است. ارزيابي شما در اين زمينه چيست؟
- کارخانه: اينها ميگويند اگر به توافق نرسيديم، کارمان را متوقف ميکنيم اما اين جور که نشان ميدهند، دنبال توافق هستند. چون در اين مدت طرف غربي به هيچ کدام از تعهدات خود عمل نکرده، پس اگر با همين روند جلو بروند، آنها به اهداف خود رسيدهاند.
** اگر بخواهيم ??? کيلو اورانيوم ?? درصد توليد کنيم، حدود دو تا سه سال طول ميکشد
قبل از توافق ??? کيلو اورانيوم با غناي ??% داشتيم که بر اساس توافقنامه نيمي از آن را اکسيد و نيمي را بايد به ?.?درصد برسانيم که تقريبا ? ماه زمان ميبرد تا تمام اين ??? کيلو را اکسيد يا رقيق کنيم اما اگر بخواهيم همين ميزان را توليد کنيم، حدود دو تا سه سال طول ميکشد. البته اکنون زنجيرههاي آبشارها قطع شده است که طي چند روز ميتوان اين اتصالات را دوباره فعال کرد، اما آن مقدار اورانيوم ??% که رقيق شده و حاصل حداقل يک سال و نيم کار است، ديگر بر نميگردد.
برخي ميگويند ايران براي دسترسي به اين چرخه و پيشبرد خوراک نيروگاه نيازي به اورانيوم ??% ندارد و با درصد پايينتر هم ميتواند کار کند. اين موضوع صحت دارد؟
- کارخانه: ما اصلا قصد توليد اورانيوم ??% را نداشتيم. سوخت راکتور تهران رو به پايان بود و از آنجا که داروي ???هزار بيمار از طريق راکتور تهران تامين ميشد، بايد سوخت تهيه ميکرديم. ما به آنها گفتيم شما اين سوخت را در اختيار ما قرار دهيد, اما وقتي قرار ندادند، مجبور شديم خودمان وارد کار شده و ظرف مدت خيلي کوتاهي موفق شديم که اورانيوم ??% را توليد کنيم. کاربرد اورانيوم ??%در راکتور تحقيقاتي تهران است، و در حال حاضر سوخت به آن تزريق شده و حدودا ? تا ? سال ديگر سوخت داريم اما بعد از آن به سوخت ??% نياز پيدا ميکنيم.
قرار بود راکتور اراک جايگزين اين راکتور شود؟
- کارخانه: راکتور تهران در گذشته متعلق به دانشگاه تهران بود و بعدا به سازمان انرژي اتمي تعلق يافت. عمليات ساخت اين راکتور در سال ?? شروع شد و سال ?? به بهرهبرداري رسيد. معمولا عمر راکتورها حدود ??سال است. بنابراين بايد راکتور ديگري طراحي ميکرديم تا کار راکتور تهران را انجام دهد. در ضمن راکتور تهران با قدرت ?? مگاوات مربوط به فناوري دهه ?? بود ولي ما اکنون در دهه ?? قرار داريم و نميتوانيم راکتوري با قدرت ده مگاوات بسازيم. کما اينکه آمريکاييها گفته بودند، قدرت راکتور اراک را به ?? مگاوات برسانيد در حاليکه اين ده مگاوات مربوط به دهههاي گذشته است.
راکتور اراک طراحي شد تا قدرت آن ?? مگاوات باشد و بتواند راديو ايزوتوپهاي قويتري را که در راکتور تهران توليد نميشد، توليد کند. لذا اين راکتور طراحي شده تا وقتي عمر راکتور تهران به سر آمد، جايگزين آن شود و نياز کشور را برطرف کند. چه فرقي بين راکتور اراک با بوشهر وجود دارد؟ راکتور بوشهر استخري است که خنک کننده آب سبک است و سوخت آن اورانيوم ?.? درصد است. اما راکتور اراک يک راکتور آب سنگين و نماد نبوغ جوانان برومند ايراني است. يک راکتور بومي شده است که نماد قدرت توليد ساخت داخل را نشان ميدهد لذا اگر بتوانيم يک راکتور را از ابتدا تا انتها طراحي و مديريت کنيم و بسازيم، ميتوانيم بگوييم که به فناوري ساخت راکتور دسترسي پيدا کرديم. الان حدود ??% عمليات راکتور اراک بوسيله همين دانشمندان ايراني انجام شده و ??% آن باقي مانده که فعلا کار آن متوقف است.
** غرب ميتواند بر پسماندهاي رآکتور اراک نظارت کند
يکي از دعواهاي غرب با ما روي مساله راکتور اراک هست. چراکه عنوان ميکنند، راکتور اراک آب سنگين است. يعني سيستم خنک کننده آن آب سنگين است و سوخت اين راکتور اورانيوم طبيعي و خالص است و وقتي اين راکتور کار کند، معمولا در دو تا سه هفته اول مقدار زيادي پلوتونيوم توليد ميکند و اين ماده جزو پسماندهاي اين راکتور است که در بمبهاي اتمي کاربرد دارد. البته در پسماند راکتور بوشهر هم پلوتونيوم وجود دارد اما پلوتونيوم رآکتور اراک بيشتر است و آنها عنوان ميکنند که اين ماده قابليت ساخت بمب دارد. در حالي که آنها همانطور که بر پسماندهاي رآکتور بوشهر نظارت دارند، ميتوانند بر راکتور اراک هم نظارت کنند و پسماند آن زير نظر خودشان باشد.
اينها بهانه است؛ ميدانند که اين پسماند ميتواند زير نظر خودشان مراحل را طي کند، اما بازهم مساله پلوتونيوم را مطرح ميکنند. آنها چند پيشنهاد دادند؛ يکي اينکه رآکتور اراک را تعطيل کنيم که ايران به هيچ عنوان زير بار آن نميرود و اين مسئله جزو خطوط قرمز ماست. بعد گفتند که قدرت آن کمتر را کنيد تا به ??مگاوات برسد و پلوتونيوم آن اندک باشد و اخيرا هم مطرح ميکنند که راکتور ديگري بسازند تا جاي اين راکتور را بگيرد و فرايند آن را طوري تغيير دهند که ديگر پلوتونيوم توليد نکند. در هرحال اين کارها بازي سياسي است و اگر اين راکتور به همين شکل به اتمام و بهرهبرداري برسد، پسماند آن زير نظر بازرسان آژانس کاملا قابل کنترل است.
** اگر رآکتور اراک را متوقف کنند در بومي شدن رآکتور گسست ايجاد ميشود
نکته ديگر اينکه اگر راکتور اراک را به طور کامل به بهرهبرداري برسانيم، توانستهايم رآکتور ???% بومي بسازيم و قدرت ساخت ديگر راکتورها را در داخل پيدا ميکنيم. اما اگر به هر طريقي اين کار را متوقف کنند و بخواهند خودشان وارد شوند تا چيز ديگري را جايگزين کنند، عملا در همبستگي که در رابطه با بومي شدن راکتور در ذهن دانشمندان ما وجود دارد، گسستگي ايجاد ميشود که غيرقابل جبران است.
** بزرگترين ضربه بر پيکره فناوري هستهاي ايجاد گسست ميان فعاليت نيروها و دانشمندان است
الان بزرگترين ضربهاي که بر پيکره فناوري هستهاي ما وارد شده اين نيست که فکر کنيم ? تا آبشار از کار افتاده و با بستن آنها مساله به حالت قبلي برميگردد، بلکه اين گسستي که در ميان نيروها و دانشمندان صنعت هستهاي بوجود آمده، ضربه کمي نيست. اين نيروها سرگشته شدهاند. آن زمان که جوانان ما مشغول ساخت سانتريفيوژ و نوآوري و خلاقيت بودند، جلوي آنها را گرفتند و آنها يکمرتبه خلاقيت و نوآوري خود را از دست دادند. تجهيزات ما جولانگاه بازرسان آژانس شد و ديگر نميتوان در رفت و آمدهاي آنها کاري انجام داد. اين مطلبي است که خود عزيزاني که در آنجا کار ميکنند، ميگويند که با آمدن سرزده و روزانه بازرسان آژانس ديگر نميشود، کار کرد.
شما از پشت پردههاي توافقنامه ژنو خبر داريد؟ از چيزهايي که منتشر نشده و در اختيار نمايندهها نگذاشتند؟
- کارخانه: ايرادي که وجود دارد، اين است که اينها مذاکرات را محرمانه انجام ميدهند. تعجب هم اين است که محرمانه از چه کسي؟وقتي دشمنان ما يعني آمريکا و اسرائيل از تمام مفاد اين مذاکرات در جريان هستند، آيا نمايندگان اين ملت نبايد در جريان قرار گيرند؟ آيا مفاد اين توافقاتي که صورت ميگيرد براي آمريکا و اسرائيل محرمانه نيست و آنها بايد در جريان باشند ولي براي نمايندگان نه؟ اين ظلم به نمايندگان است.
اينها در رابطه با رآکتور اراک دنبال اين هستند که بگويند با ??يا ?? ميليون دلار پول، يک راکتور براي شما ميسازيم که همين کارها را براي شما انجام دهد. اما تا يک راکتور طراحي و ساخته شود در بهترين شرايط ? سال طول ميکشد. در حالي که راکتور اراک حداقل در ? ماه آينده راهاندازي ميشود. همچنين اگر ما بخواهيم معادلات خود را بر اساس خواست آمريکا و اروپا تنظيم کنيم، عملا نبايد پيشرفتي داشته باشيم، چون آنها مخالف پيشرفت ما هستند.
** اگر تحريمها را به مذاکرات هستهاي متصل کنيم، ظلم به ملت است
آنها به هيچ عنوان قابل اعتماد نيستند و نميتوان به آنها اعتماد کرد. اگر به دنبال اين هستند که فعاليتهاي ما صلح آميز باشد، ميتوانند مراحل پسماند اراک را در زير نظر خود گرفته و مديريت کنند. لذا اينها بهانه است. ببينيد اينکه ما استقلال کشور و تحريمها را کاملا به مذاکرات هستهاي متصل کنيم، ظلم به ملت است. چون ممکن است توافقات انجام بشود اما توطئهها و تحريمهاي آنها تمام شدني نيست.
** غرب پس از مذاکرات هستهاي توطئه ها را به بهانه موشکها و حقوق بشر ادامه ميدهد
پس به نظر شما اين تحريمها ربطي به بحث هستهاي ندارد؟
- کارخانه: خير؛ مهمترين تحريمها عليه ما تحريم بانکي و نفتي است که آمريکا عليه ما تصويب کرده لذا با اينکه توافقات هستهاي انجام شده، اما اين دو تحريم عينا به قوت خود باقيست. لذا مشخص است که اين تحريمها ربطي به هستهاي ندارد. در مذاکرات هستهاي چيزي نصيب ما نخواهد شد، کما اينکه ميبينيم آنها تحريمها را به همان شدت ادامه ميدهند و ناگهان تغيير زاويهاي ميدهند و به نام حقوق بشر و تروريسم و انواع موشک هاي دور برد، توطئهها را ادامه ميدهند. توطئههاي آنها عليه ايران تمام شدني نيست و حدي براي آن وجود ندارد.
** مسئوليت از حداقل سه نفر از نيروهاي اصلي غنيسازي گرفته شده است
بحث اخراج مديرعامل يکي از بخشهاي نطنز در روز بازديد بازرسان آژانس چه بود؟ ميدانيد تاکنون چند نفر از مديران انرژي اتمي بيکار شدند؟
- کارخانه: نميتوانيم بگوييم از کار بيکار يا جا به جا شدهاند. بلکه مسئوليت و امکانات از حداقل سه نفر از کساني که جزو نيروهاي اصلي در غني سازي بودند، گرفته شده است. وقتي نه اتاقي دارند و نه مسئوليتي، هيچ کاربري ندارند. يک حقوق پايهاي به آنها ميدهند لذا اينها دنبال کار ميگردند. اگر شما بخواهيد، ميتوانند در خبرگزاري شما کار کنند.(خنده)
متاسفانه از آن طرف دشمنان پيشرفت هستهاي ايران به ما فشار ميآورند و از يک طرف خودمان! کساني که بنيانگذاران و خاکريز اين حرکت بودند را کنار ميزنيم و اين ظلم مضاعف به برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران است.
تحليل شما از آينده اين مذاکرات و توافق نامهها چيست؟ آيا آنها به تعهداتشان عمل ميکنند؟
- کارخانه: اگر اينها بخواهند حقوق مسلم و افتخارآميز هستهاي ما را که دستاوردهاي هسته اي ملت است، حفظ کنند، مذاکرات به نتيجه نميرسد. چون دشمنان دنبال اين هستند که اين امتيازات را از ما بگيرند.
*جمهوري اسلامي ايران اکنون نماد خودباوري شده است.
- کارخانه: ما به جاي اينکه دنبال اين توافق باشيم، بايد دنبال قدرت ساخت داخل و نگاه به درون باشيم. تا زماني که چشم اميد ما به مذاکرات است و اينکه دشمنان تحريمها را بر ميدارند يا نه، مشکلات اقتصادي ما همچنان باقيست. مشکلات اقتصادي ما با نگاه به درون و اتکا به قدرت ساخت داخل برطرف ميشود. هر جايي که دشمن صددرصد کشورمان را تحريم کرد، ما در همان نقطه صددرصد موفق بوديم و آن را به عامل افتخار و عزت کشورمان تبديل کرديم لذا ما بايد از اين درس بگيريم.
** مشکلات اقتصادي با نگاه به درون و اتکا به قدرت ساخت داخل برطرف ميشود
دشمان ما از روز اول تا الان به هيچ عنوان نميخواستند که ايران از نظر هستهاي پيشرفت کند اما ميبينيم که عليرغم خواست آنها ايران جزو نادر کشورهاي جهان است که چرخه سوخت هستهاي را به طور کامل در اختيار دارد و آنها را به حيرت واداشته. پس تحريم ميتواند با مديريت مدبرانه موجبات حيرت دشمنان را در جهت ارتقاي قدرت و توليد ساخت داخل فراهم کند که نمونه آن پيشرفتهاي هستهاي است.
يکي از وظايف شهيد احمديروشن تهيه قطعات مورد نياز سانتريفيوژها بود. آيا بدست آوردن قطعات مورد نياز کشور در عرصههاي صنعتي در زمان تحريم مشکل است يا بدست آوردن قطعات تخصصي سانتريفيوژها؟ قطعا بدست آوردن قطعات سانتريفيوژها در زماني که ???% تحريم هستيم، کار بسيار بسيار مشکلي است. اما اين قطعات را بدست آورديم و بومي سازي کرديم و روي پاي خودمان ايستاديم. اگر ما منتظر آنها بوديم، اکنون پيشرفتهاي هستهاي ما صفر بود. اما اکنون به قله رسيديم لذا ميتوانيم در عرصههاي اقتصادي، فني و صنعتي، صددرصد تحريمها را دور بزنيم و آن را به نقطه افتخار و قوت خود تبديل کنيم. کما اينکه تا حالا هم موفق بوديم و روي پاي خودمان ايستاديم.
درباره مسائل دفاعي هم اکنون قدرت اول منطقه هستيم و آمريکايي را با ساخت پهپادها و جنگندههاي فوق پيشرفته رادار گريز به حيرت واداشتيم. لذا اگر توانستيم اين اندازه بدرخشيم به اين علت بود که نگاهمان به درون کشور بوده؛ اين خلاقيتها و ابتکارات نتيجه فکر و انديشه در داخل کشور بود و توانستيم با ظرفيتها و توانمنديهاي داخلي آنها را شکوفا کنيم.
در عرصه اقتصادي هم همين گونه است. اگر نگاه ما در عرصه اقتصادي صددرصد به درون باشد و بگوييم بايد مشکلات اقتصادي را از درون کشور و با افزايش قدرت توليد ساخت داخل اصلاح کنيم، مطمئن باشيد، همين نقطه را به نقطه عزت و افتخار کشور تبديل خواهيم کرد و به قله ميرسيم. ولي تا زماني که چشم اميدمان به دست دشمنان باشد تا دلار به ما بدهد و بخواهيم با پيشبرد مذاکرات و امتياز دادن به آنها، اقتصاد را درست کنيم، رشد نخواهيم کرد, لذا مقام معظم رهبري اين راهبردهاي سياست اقتصاد مقاومتي را عنوان فرمودند و در حقيقت اين سياستهايي است که منجر به افزايش قدرت توليد ساخت داخل و نگاه به درون خواهد شد و ما با اين راهبرد ميتوانيم، مشکل اقتصادي کشور را حل کنيم.
از مرحله دوم توافقات اطلاعي داريد؟
- کارخانه: البته توافقنامه ژنو منتشر شد و مفاد آن بيرون آمد. اما در مورد مرحله دوم آن که درباره کاربردي و عملياتي شدن توافقنامه است، چيزي به ما نگفتند. فقط من اين مساله را با آقاي عراقچي مطرح کردم و ايشان گفتند که مفاد آن را به رئيس مجلس دادهايم و شما از او بگيريد. من به دفتر رئيس مجلس مراجعه کردم و اولين نفري هم بودم که آن مفاد را گرفتم و خواندم.
** در تدوين راهبرد عملياتي شدن توافقنامه ژنو قوي برخورد نکرديم
اين مفاد کاملا منطبق با خود توافقنامه بود، منتها راهکار اجرايي آن را نوشته بودند که مثلا در مقابل اينکه ما در ? مرحله اورانيومها را اکسيد و رقيق کرديم، آنها طي ? چه کاري انجام دهند. در واقع چيزي بود که اکنون اجرا ميشود. به نظرم بعضي جاها را در حوزه کاربردي مقداري تندتر کرده بودند.آنها کوتاه نيامدهاند. يعني در تدوين راهبرد عملياتي شدن توافقنامه ژنو مقداري قويتر برخورد نکرديم که اگر خلايي در توافقنامه دور اول وجود داشت، در اينجا جبرانش کنيم. تصورم اين است که کار سخت شده و انشالله ملت ما بتواند در دورههاي بعدي از حقش دفاع کند.
** آغاز طراحي دومين نيروگاه اتمي در بوشهر
قبل از سال جديد موضوعاتي در مورد ساخت نيروگاههاي جديد کنار نيروگاه بوشهر مطرح شد، از اين موضوع اطلاعي داريد؟
- کارخانه: بله؛ اين مساله قديمي است. از قديم مطرح بوده که در کنار نيروگاه بوشهر دو نيروگاه ديگر هم احداث شود. چون بر اساس مصوبه مجلس، دولت موظف است که ??هزار مگاوات برق اتمي توليد کند که سازمان انرژي اتمي در مرحله اول اقدامات لازم را درباره مکانيابي و در مرحله دوم طراحي نيروگاه انجام داده، لذا مکان يابي انجام شده و طراحي دومين نيروگاه در بوشهر هم در دست اقدام است و اعتباري به آن اختصاص يافته تا کار شروع شود.
اين نيروگاه برق اتمي است و با سوخت ?.? درصد کار ميکند. منتها ساخت نيروگاه ?? مگاواتي اراک پيش مقدمه ساخت نيروگاه دوم بوشهر است. چون ساخت هر نيروگاه ? مرحله يا فاز دارد که در تمام نيروگاهها مشترک است؛ هر نيروگاهي به سوخت، خنک کننده، کندکننده، غلاف سوخت، سيستم حفاظتي و... نياز دارد. بنابراين اگر بتوانيم ???%يک نيروگاه را بومي سازي کنيم، ميتوانيم نيروگاههاي ديگر را هم بسازيم.
** بايد براي تيم هستهاي چارچوب تعيين کنيم
چه خطوط قرمزي بايد در توافقات مورد توجه قرار گيرد؟
- کارخانه: ما بايد براي تيم هستهاي چارچوبي تعيين کنيم تا مذاکرات را در اين چارچوب انجام دهند. به نظر من يکي از خطوط قرمز اين است که ساخت، توسعه و بکارگيري آن تعداد از سانتريفيوژ که بتواند سوخت مورد نياز کشور را در عرصه هستهاي تامين کند، براي ما آزاد باشد.
همچنين تاسيسات هستهاي نطنز بايد فعال باشد. مقام معظم رهبري هم فرمودهاند که نطنز نبايد تعطيل شود. لذا نطنز بايد در حدي که نياز کشور را تامين کند، فعال باشد والا اگر در حدي فعاليت کند که به درد کشور نخورد، ارزش ندارد.
** تاسيسات هستهاي فردو و اراک نبايد تعطيل شود
خط قرمز ديگر اين است که به هيچ عنوان تاسيسات هستهاي فردو و اراک نبايد تعطيل شود. يعني امکان غنيسازي بالاي ?% به هر ميزاني که مورد نياز کشور و با هر غنايي در راستاي اهداف صلح آميز باشد، بايد توليد شود. لازمه اين کار اين است که زنجيره آبشارها امکان اتصال پيدا کنند.
متاسفانه بزرگترين امتيازي که به آنها داديم اين بود که ارتباط آبشارها را قطع کرديم. اگر آنها تمام تحريمها را برميداشتند و ميگفتند از شما هيچ چيز نميخواهيم، فقط اين يک کار را انجام دهيد تا مطمئن شويم شما دنبال ساخت هستهاي نيستيد و کنترل دست ماست، همين بود که ارتباط آبشارها را قطع کنيم. در واقع رفع تمام تحريمها ميتواند در مقابل اين يکي عملياتي شود، ولي ما در مقابل آن چه امتيازي گرفتيم؟
** بايد به بهاي شکست تمام تحريمها از غنيسازي ?? درصد دست ميکشيديم
همچنين بزرگترين برگ برنده ما در مقابل آمريکا و اروپا غنيسازي ??% بود که بايد به بهاي شکست تمام تحريمها، از آن دست ميکشيديم، نه اينکه در مقابل يکسري موارد جزيي، آن را از دست بدهيم. متاسفانه در اين جا نتوانستيم از اين اهميت علمي استفاده کنيم. لذا اين خط قرمز ماست؛ ما بايد بتوانيم هر زماني که نياز داشتيم اتصال را برقرار کرده و سوخت بالاي ?%مورد نيازمان را تامين کنيم. اگر اين موضوع خدشهدار شود، عملا يک خط قرمز مهم هستهاي خود را از دست دادهايم. به نظر من مهمترين مساله بازدارنده که ميتواند طرف مقابل را وادار کند که تحريمها را بشکند، همين غني سازي ??% است.
خط قرمز سوم مساله اکتشاف، استخراج و تخليص اورانيوم در حد مورد نياز تاسيسات هستهاي کشور است. اگر اين خطوط را رعايت کنند آن موقع آمريکا و اروپا دچار سردرگمي ميشوند.
همين که بتوانيم ??% را متوقف کنيم، براي تمام خواستههاي اروپا و آمريکا کفايت ميکند. اما متاسفانه ما خيلي ساده از آن گذشتيم. اگر ايستادگي ميکرديم و ميگفتيم که ??% را زماني متوقف ميکنيم که شما تمام تحريمها بشکنيد، باور کنيد در نهايت قبول ميکردند. اصلا نقطه عطف و کانون اين جريان همين است.
از اينکه وقتتان را در اختيار ما گذاشتيد، ممنونيم.
مرجع : تسنيم