بازگشت ريکاردو ساپينتو به نيمکت تيم فوتبال استقلال يک سکه است که دو رو خواهد داشت؛ يک رو روشن و روي ديگر وهمآلود.
به گزارش خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانا؛ پس از هفتهها اتلاف وقت و بازي با اسامي بزرگ و کوچک مختلف، بالاخره مديران باشگاه استقلال شاهکار خود را با انتخاب ريکاردو ساپينتو براي هدايت آبيپوشان در فصل بيستوپنجم رقابتهاي ليگ برتر فوتبال ايران، جام حذفي و ليگ قهرمانان آسيا ۲ معرفي کردند.
پس از جدايي ميودراگ بوژوويچ و اتفاقاتي که منجر به سرمربيگري مجتبي جباري در استقلال شد، آبيها به قهرماني در جام حذفي رسيدند اما خيلي زود رؤياهاي خام جباري ترک خورد. مديران باشگاه استقلال مدعي شدند سرمربي فصل بعد، خارجي است و جباري هم گفت قائل به سمتي جز سرمربيگري نيست.
خروج جباري از ليست لايتناهي مربيان احتمالي استقلال البته کمکي به مديران نکرد؛ چرا که هر روز از کانالهاي مختلف به علي نظريجويباري و علي تاجرنيا که پيش از اين فقط توئيت زده و عکس گرفته بودند و اساساً با کار انتخاب سرمربي و مسائل نقلوانتقالاتي هيچ آشنايي نداشتند؛ مربيان متعددي معرفي ميشد.
از کلارنس سيدورف گرفته که بازي با نام او بهعنوان مشاور در حد رؤيافروشي باقي ماند تا لينکهاي ايجنتها؛ به سرانجام نرسيد تا نهايتاً اين تجاوز رژيم وحشي صهيونيستي باشد که براي مديران استقلال وقت ميخرد و آنها را با بهانهاي بسيار عالي براي عدم موفقيت مواجه ميکند؛ احتمال جدايي مربي!
با درنظر گرفتن شرايط بغرنج منطقه و حساسيت جنگ بين ايران و رژيم صهيونيستي؛ ترس از فعالسازي بند فورس ماژور يا عدم پذيرش پيشنهاد استقلال از سوي مربيان مطرح (که اساساً کس خاصي هم باقي نمانده بود)؛ مديران استقلال روغن ريخته را نذر امامزاده کرده و با ريکاردو ساپينتو به توافق رسيدند.
ساپينتو که از عقبه و بدنۀ هواداري مناسبي در باشگاه استقلال برخوردار است، طبيعتاً با بازگشت به نيمکت آبي در نقش يک منجي محبوب تيمش را ارنج خواهد کرد اما شايد اين نکته مغفول مانده باشد که ريکاردوي پرتغالي به هر قيمت ميخواست به استقلال برگردد و يک تيم را هدايت و درآمدزايي کند.
اين حجم از پيگيري يک مربي براي پيوستن به يک تيم شايد از روي علاقه باشد ولي قطعاً از روي زيرکي هم هست. وقتي يک مربي در شرايط جنگي پيشنهاد ميدهد از راه زميني به ايران بيايد يا از هيچ تلاشي براي بازگشت به نيمکت استقلال فروگذار نميکند؛ يعني چيزي فراتر از عشق و علاقه در ميان است.
شايد هواداران استقلال او را ريکاردوي شيردل بدانند و عاشق اَکتهاي سينمايي او بر لب خط طولي باشند اما بر کسي پوشيده نيست همين اخراجهاي پيدرپي و رفتارهاي او باعث شد تا استقلال در آن فصل، جام قهرماني و کورس را از دست بدهد و ارتش آبي در چند بازي هم سرمربي نداشت!
بايد اين موضوع را هم درنظر داشت که ريکاردو ساپينتو پس از خروج از استقلال، ۴ ماه محروميتي که رکن قضايي فدراسيون فوتبال برايش درنظر گرفته را هنوز طي نکرده و فعلاً محروم است. البته که تلاش مديران استقلال براي رهانيدن ساپينتو از اين مخمصه شروع شده ولي نتيجه هنوز مشخص نيست.
ساپينتو مربياي نيست که زود جا بزند، براي بازگشت به استقلال آمادهترين بود و شايد حتي براي برپايي تمرينات زودتر از موعد هم تمايل داشته باشد. بازيکنان فعلي استقلال تقريباً او را ميشناسند و دستيارانش هم مشخص است. ساپينتو با فضاي فوتبال ايران آشناست و اين از نقاط قوت اوست.
در اين ميان اما مشروعيت سرمربي به برد و نتيجه است و عقبه هواداري تا يک جا جواب ميدهد. استقلال مشکل بازيکن و باندبازي بازيکنان را دارد و هنوز نقل و انتقالات آبي شروع نشده. يک مدير تقريباً ساکت بود و مدير ديگر هم در سفر حج حضور داشت تا اهميت نقل و انتقالات به هيچ انگاشته شود.
بنابراين نميتوان از ساپينتو در اين وقت کم و شرايط خاص انتظار ويژهاي داشت اما حتماً پيکان سؤال و انتقاد به سمت مديران نشانه خواهد رفت که چرا اسامي مختلفي را اعلام کرديد، نقش سيدورف در انتخاب سرمربي چه شد، چه رقمي ساپينتو را مشتاق کرده و اين که آيا اساساً برنامهاي داشتيد يا بر اساس کانالها پيش رفتيد؟!