بهنظر ميرسد برخي از مديران اسبق ورزشي روي يک داوطلب براي ورود غيرمستقيم به انتخابات رياست فدراسيون فوتبال متمرکز شدهاند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانا؛ با نزديکتر شدن به پايان مهلت اعلامي انجام ثبتنام از داوطلبان تصدي کرسي رياست فدراسيون فوتبال براي حضور در مجمع انتخاباتي ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۳، روز به روز افراد متفاوتتر و مختلفي براي ورود به جرگه داوطلبان و حضور در انتخابات گمانهزني ميشوند که بسياري از آنها در پي نشستهاي پيدرپي و برآمده از جريانات خاصي هستند.
اکنون وضعيت داوطلبان ثبتنام کرده و آنهايي که هنوز نيامدهاند، بهگونهاي است که ميتوان طيف پشت سر آنها را شناخت. از تيم مديريتي فعلي فدراسيون فوتبال گرفته که البته هنوز رئيس فدراسيون تصميم به ورود نگرفته تا تيم رئيس اسبق و البته معزول فدراسيون فوتبال، همچنين مربع ائتلافي مسئولان سابق فدراسيون براي ثبتنام در مجمع.
با اين که طبق قانون و اساسنامه، فدراسيون فوتبال يک نهاد مستقل غيردولتي بوده و وزارت ورزش و جوانان در مجمع فدراسيون حتي حق رأي هم ندارد اما گمانهزنيهايي درباره حمايت طيف دولتي و وزارت ورزش و جوانان از يک يا دو کانديداي احتمالي شنيده ميشود. اگر چه يک مقام وزارتي در گفتوگو با دانا هرگونه ورود وزارت به اين مجمع و انتخابات را رد کرده بود اما برخي اخبار قابل چشمپوشي نيست.
از سويي ديگر در عين ناباوري، برخي از مسئولان اسبق ورزشي که حواشي زيادي در دوره صدارتشان آفريدند و بين رؤساي فدراسيونهاي ورزشي و ايادي فوتبال اصلاً محبوب نيستند هم اقدام به معرفي نامزد کردهاند و احتمال آن ميرود که نامزد مورد حمايت اين ۲ مدير سابق هم طي روزهاي آتي در فدراسيون حاضر شده و اقدام به ثبتنام انتخاباتي کند.
اين در حالي است که يکي از اين افراد سابقه ورود غيرمستقيم به انتخابات فوتبال را داشته و تقريباً همه اهالي فوتبال از دخالتهاي وي در فوتبال، انتخابات فدراسيون و تعيينتکليف تيم اميد ناراضي بودهاند اما او که اکنون اساساً سمتي در فوتبال و ورزش کشور ندارد و در جاي ديگري بهکارگيري شده، هنوز ولکن فوتبال و انتخاباتش نيست و به «گاد فادر» بودن علاقه زيادي نشان داده است!
امير عابديني، رئيس اسبق فدراسيون فوتبال هم روز گذشته درباره اين جريان گفت: «فردي که در يک پست نشسته و بخشي از دولت را در اختيار دارد، تشخيص ميدهد براي فوتبال هم تصميم بگيرد.» اين اظهارنظر يعني کارهاي انجام شده خيلي فراتر از دخالت است و عملاً سرنوشت فوتبال ايران بهدست کساني افتاده که اساساً دلسوز فوتبال نبوده و بهدنبال تسويهحسابهاي شخصي در مجمع اسفندماه هستند.
شنيده ميشود حتي کانديد مدنظر اين جريان پدرخواندگي، اصلاً مايل به ورود به انتخابات و تقابل با ياران و دوستان سابق خود هم نبوده اما فشارها از سوي اين جريان باعث شده تا او وادار به ورود به انتخابات شود. در پشتپرده صحبتهايي مبني بر مطمئن کردن اين نامزد از حذف ساير رقبا در نهادهاي حقوقي شده که بيترديد روزهاي نگرانکننده و خطرناکي را پيش روي فوتبال ايران خواهد گذاشت.
در نهايت هم بايد گفت اصلاً معلوم نيست ۲ تن از وزراي اسبق ورزش و جوانان که اتفاقا بر مجمع انتخاباتي سال ۱۳۹۹ و حتي ۱۴۰۱ مؤثر بوده و مقدمات باز شدن پرونده نقض کدهاي اخلاقي در فيفا را فراهم کردند، چرا و چگونه باز هم بيخيالِ ورزش نشده و مدعي تأثيرگذاري هستند؟ گويا حضور در دولت و کميتههاي تصميمساز سياسي هم برخي را ارضا نکرده و هنوز چشمشان به فوتبال باقي مانده است!
انتهاي خبر/1020ج