در مدت چند ماهي که از حضور محمدرضا داورزني در وزارت ورزش مي گذرد، ورزش در حوزه هاي مختلف همچون هميشه با چالش هايي مواجه بود که پرس  و جو براي رفع از آنها در نهايت به معاونت تحت مديريت وي ختم مي شد. اين چالش ها طي دو سه ماه اخير به واسطه حساسيت هاي حضور تيم ملي فوتبال در رقابت هاي انتخابي جام جهاني که به صعود مقتدرانه ملي پوشان کشورمان منجر شد، ادامه اختلافات ميان کارلوس کي روش با دبير کل فدراسيون فوتبال، انتخاب و به قول وزارت ورزش «ترميم» هيات مديره پرسپوليس و استقلال و بحث هاي مربوط به اسپانسر آنها، و ... همراه با مسائل مربوط به حوزه هاي غيرفوتبال به خصوص در رابطه با انتخابات فدراسيون ها و در راس آنها تيراندازي و ژيمناستيک و البته انتقادات عليه تکواندو بيشتر و بيشتر شد. 

داورزني اگر چه در مقاطع مختلف به پرسش هاي مطرح در هر يک از اين زمينه ها پاسخ داد اما در اولين گفتگوي اختصاصي که از مدت زمان حضورش در وزارت ورزش و با خبرنگار مهر داشت، خيلي چالشي تر به اين موضوعات پرداخت. وي در اين گفتگو به مواردي اشاره کرد که از نظر مي گذرانيد:

* از فوتبال شروع کنيم و اتفاقات اخير اين رشته؛ فدراسيون ها هميشه با مشکلات داخلي مواجه هستند که بعضا عواقبي حتي در عرصه بين الملل به همراه دارد. از جمله اين فدراسيون ها فوتبال است و از جمله اين مشکلات، اختلافات و حاشيه هايي که بعضا يک سرِ آن مربوط به کارلوس کي روش مي شود؛ مثل کنار گذاشتن عليرضا اسدي که همين هفته گذشته انجام شد. در مجموع اين را مي خواهم بپرسم که وزارت ورزش چه ورود تاثيرگذاري مي تواند به اينگونه موارد داشته باشد؟

- من از شما اين سوال را دارم «آيا اينکه وزارت ورزش به امورات داخلي فدراسيون فوتبال ورود داشته باشد منطقي است؟» يا «منطقي اين است که وزارت ورزش براي تصميم گيري راهگشا در مورد مشکلات کنار فدراسيون قرار بگيرد؟»؛ اين اتفاقي است که افتاده و خواهد افتاد.

مجموعه وزارت ورزش اعم از وزير، شخص من و ساير دوستان کنار فوتبال هستيم. اين را بدانيد تصميماتي که در فدراسيون هاي مختلف و در رابطه با مسائل متفاوت اتخاذ مي شود، در داخل فدراسيون و توسط مسئولان مربوطه آن انجام مي شود. مسئوليت توسعه و پيشرفت هر رشته با فدراسيون مربوطه است. در فدراسيون ها ، اعضاي مجمع هستند که براي تصميم گيري در مورد يک موضع با هم همفکري مي کنند و طبيعتا در برخي موارد اختلاف نظر پيدا مي کنند، بعضا اين اختلاف نظرها منجر به تنش هايي در سطح کشور مي شوند.

اين گونه حاشيه ايجاد مي شود و موضوع تبديل به «آتش بر نيستان» مي شود. در مورد فوتبال اما اطمينان داريم دوستان مان در مجموعه فدراسيون تصميمات درستي خواهند گرفت اما با توجه به مسائل و مشکلاتي که در درون خانواده فوتبال وجود دارد و البته بيش از هر کسي خود فدراسيون و مسئولانش آن را رصد مي کنند، وزارت ورزش در کنار فدراسيون است. وزارتخانه نسبت به موضوع اين رشته بي تفاوت نيست، نمي توانيم بي خيال تصميمات در فوتبال و حتي ساير رشته ها شويم چون آنکه بايد در نهايت در مجلس پاسخگو باشد وزارت ورزش و شخص وزير است.

* وزارت ورزش مشخصا در مورد اختلاف کي روش و اسدي چه ورودي داشته است؟

- وزارت ورزش از پيش از عيد و در مقاطع حساس از جمله رقابت هاي ليگ برتر، ليگ قهرمانان و تنش هاي پيش آمده در رابطه با آنها، بازي تيم ملي در ايام عيد و ... همواره کنار فدراسيون بود تا اين فدراسيون در تصميم گيري ها راحت تر عمل کند. مي خواستيم در همه تصميمات يک  تدبير استوار باشد تا در نتيجه آن آرامش در فوتبال حاکم شود. در مورد تصميم اخير اتخاذ شده در فدراسيون فوتبال و در رابطه با دبير کل اين فدراسيون نيز همين گونه عمل کرديم. اين تصميمي بود که دوستان مان پيش از اين درباره آن بررسي کرده بودند.

اختلاف نظرها و سليقه ها ميان دبيرکل فدراسيون فوتبال و سرمربي بحث جديدي نبود و از چند سال قبل استارت خورده بود. تصميمي که تاج در اين زمينه گرفت بهترين تصميم و به جا بود، البته تعابير مختلفي مطرح است مبني بر اينکه در رابطه با اين موضوع يک نفر ديگر (کارلوس کي روش) تصميم گيرنده است. همه ما مي خواهيم ورزش کشورمان در بخش هاي مختلف عزت خود را حفظ کند و اجازه ندهيم تصميمي گرفته شود که به جايگاه آنها خدشه وارد کند به همين دليل در کنار فدراسيون بوديم و حتي در خصوص اين تصميم – انتخاب ساکت به عنوان سرپرست دبيرکل- با آقاي تاج صحبت کرديم، البته آقاي اسدي از زحمتکشان ورزش و فوتبال ما هستند.

ما هم انتظار داريم دوستانمان در فدراسيون به همه اين موارد توجه داشته باشند. اين را هم متذکر شوم که واقعا برخي تصميم گيري ها در هر زمينه اي براي مديران اجرايي سخت است، چون هر جور تصميم گرفته شود افراد بيرون از آن يک برداشت ديگر دارند. اين تصميم -جابه جايي عليرضا اسدي- قبل از اين قرار بود گرفته شود. دقيقا با بحث هاي مطرح شده در رسانه ها و اظهارنظرهاي صورت گرفته تداخل پيدا کرد و به همين دليل ابهام را ايجاد کرد که اين تصميم به دليل اختلاف با کي روش و موضوعات اخير بود. در صورتي که طبق صحبت هايي که من با تاج داشتم، اين تصميم هيچ ارتباطي با موضوعات اخير و بيانيه ها نداشته است. دوستان ما در برخي امور بهتر است وارد ديتيل نشوند و اجازه دهند افراد مسئول در مورد آن تصميم گيري لازم را داشته باشند، چون گاها کشيده شدن برخي موضوعات به رسانه ها تاثير منفي در تصميم گيري ها دارد.

* سراغ تيم ملي فوتبال برويم؛ آيا وزارت ورزش براي حضور فوتبال در جام جهاني، رويکرد و برنامه حمايتي ويژه اي دارد؟ البته پيش از اين سرپرست معاونت مالي وزارتخانه در گفتگو با خبرنگار مهر از موافقت دولت براي کمک ۱۰ ميليارد توماني به فوتبال خبر داده بودند. برنامه اي غير از اين در دستور کار است؟

- رويکرد وزارت ورزش اين است که بر اساس تعامل با فدراسيون ها  و در ابتداي هر سال با آنها تفاهم نامه مالي امضا کند، در اين تفاهم نامه ميزان منابع مالي که بايد توسط فدراسيون ها تامين شود و ميزان منابع مالي که بايد از دولت و توسط وزارت ورزش به آنها برسد، مشخص مي شود. سقف بودجه ما محدود است. وزارت ورزش هم منبع آزادي ندارد تا از آن در جايي خارج از آنچه مشخص و تعريف شده استفاده کند، صندوق ذخيره ارزي و ريالي هم نداريم. بنابراين بر اساس منبع مالي محدودي که داريم از ابتداي سال ميزان تخصيص هر فدراسيون مشخص مي شود، به همين دليل تاکيد مي کنيم فدراسيون ها تعهدي را براي دولت ايجاد نکنند و قبل از انجام هر کاري اعم از ميزباني، برگزاري مسابقه، اعزام و... اول منبع آن را تامين کنند.

درعين حال از موضوع فوتبال غافل نيستيم و اينکه براي خوش درخشيدن تيم ملي در جام جهاني بايد حمايت هاي لازم صورت بگيرد. ضمن اينکه تيم هاي ديگري هم هستند که قبل از اين در مسابقات خود موفق بوده و روي سکو رفته اند و حالا بايد براي رويدادهاي آتي مهيا شوند و کسب مدال در بازي هاي ۲۰۱۸ اندونزي و المپيک ۲۰۲۰ توکيو. اين را مي خواهم بگويم که دولت بايد فوتبال را براي موفقيت در جام جهاني ساپورت کند. هيچ وقت منابع و مصارف با هم هماهنگ نيستند و هميشه هزينه بيشتر و درآمد کمتر است. براي وزارت ورزش اينکه درخواست هاي فدراسيون ها را از منابع موجود خود تامين کند اصلا امکان پذير نيست، مگر اينکه از طرف دولت و براي ورزش، منابع مازادي تامين شود، يعني دولت اهتمام ويژه اي به ورزش داشته باشد تا اينگونه در مواردي که تيمي به حمايت و ساپورت بيشتري نياز دارد بتوانيم از آن استفاده کنيم.

* مشخصا به سوال من پاسخ نداديد؛ کمک ويژه وزارت ورزش به فدراسيون فوتبال براي حضور در جام جهاني روسيه چيست؟

- در شرايط موجود براي اينکه به فوتبال کمک شود بايد از منابع ساير فدراسيون ها کم شود که اين درست نيست، اما تلاش وزارتخانه اين است که منابع مازادي جدا از منابع جاري تامين کند تا از آن براي اينگونه موارد استفاده شود، اما خب انتظارهايي هم وجود دارد، الان که تيم ملي فوتبال به جام جهاني رسيده و سطح انتظارات را خيلي بالا برده عنايت ويژه اي صورت بگيرد، اين موضوع از طرف معاونت مالي وزارتخانه هم مطرح شد، ه آقاي آقازاده به دنبال کمک ويژه دولت به فوتبال هستند. البته ما در برخي رشته ها با مشکلاتي مثل بدهي مواجه هستيم که وزارت ورزش بايد به آنها هم کمک کند.

* از خيلي وقت پيش بحث ترميم هيات مديره دو باشگاه پرسپوليس و استقلال توسط وزارت ورزش مطرح بود. حدود سه هفته پيش هيات مديره استقلال معرفي شد اما معرفي هيات مديره پرسپوليس تا به امروز به تاخير افتاده است. چرا؟

- البته که وزير ورزش به عنوان رئيس دو باشگاه وظيفه تصميم گيري در اين زمينه را بر عهده دارد اما در کل اقدامات و بررسي ها در اين زمينه با حوصله و درايت انجام شد تا بهترين تصميم گرفته شود. هيات مديره استقلال در ميان فصل قبل و شروع فصل جديد معرفي شد، هيات مديره پرسپوليس هم به همين زودي ها با مسئوليت خود آقاي سلطاني فر معرفي مي شود. وي در حال بررسي گزينه ها براي ترميم هيات مديره پرسپوليس است. در نظر داشته باشيد گزينه هاي هيات مديره بايد ترکيبي از عوامل مديريتي، فوتبالي و اقتصادي باشند. طبيعي است جور کردن اين افراد و هماهنگ کردن آنها  کار سختي است، اما نه اينکه غيرممکن باشد، فقط اينکه زمان مي برد. 

* اين موارد قطعا براي انتخاب هيات مديره باشگاه استقلال هم وجود داشته؛ چرا در مورد پرسپوليس هنوز منجر به نتيجه گيري نشده است؟ اين موضوع ابهام برانگير نيست؟

-  شک نکنيد وسواسي که شما به عنوان خبرنگار داريد، شخص وزير و مجموعه وزارت هم دارند و چه بسا بيشتر. به خصوص که وزارت ورزش و شخص وزير ورزش هستند که بايد به نهادهاي نظارتي پاسخگو باشند. به همين دليل بررسي ها در مورد گزينه هاي موردنظر براي هيات مديره پرسپوليس را با وسواس و حساسيت پيگيري مي کنيم. بعضا در مورد يک فرد بررسي هاي لازم انجام مي شود، اما در ميانه يا پايان کار مشخص مي شود که وي بنا به دلايلي مثل بازنشستگي منع قانوني دارد. اين گونه مشکلات در رابطه با انتخاب هيات مديره استقلال وجود داشت و در رابطه با هيات مديره پرسپوليس هم با آن مواجه شديم. مثلا در مورد يک فرد، بررسي و رايزني انجام شده اما بعد متوجه شديم که وي در جايي ديگر مديريت مي کند و بر همين اساس حضورش در هيات مديره منع قانوني دارد. همکاري با اين افراد در صورتي بدون مشکل خواهد بود که مشغوليتشان در بخش خصوصي باشد. در کل به همين زودي هيات مديره پرسپوليس هم مشخص مي شود.

* «ورود و نقش جهانگيري به تصميماتي که بعضا وزارت ورزش در مورد دو تيم پرسپوليس و استقلال اتخاذ مي کند»؛ اين موضوعي است که اخير مطرح شده است. موضوع را تائيد مي کنيد؟

- واقعا تعجب مي کنم! اين صحبت نشات گرفته از کجاست؟ پرسپوليس و استقلال مديرعامل دارند، تا الان هم هيات مديره نصف و نيمه اي داشته اند. بعد از درگذشت آقاي پورحيدري و استعفاي يکي دو نفر ديگر از اعضاي هيات مديره استقلال، دوستان ديگري کنار آقاي افتخاري بودند و تصميمات لازم را اتخاذ مي کردند. در پرسپوليس هم افرادي مثل طاهري، کاشاني و گرشاسبي امور را زير نظر داشته و دارند. اساسا وزارت ورزش در امور داخلي باشگاه ها دخالت نمي کند، الان نقش وزارت ورزش وسواس در انتخاب هيات مديره است، بعد از آن اين اعضاي هيات مديره هستند که بايد تصميم گيري هاي لازم را انجام دهند. در کل نقش و دخالت افرادي خارج از هيات مديره در تصميم گيري هاي امور باشگاه اشتباه است. حتي دخالت مقامات مسئول در امور باشگاه و تصميم گيري براي آنها هم اشتباه است چون اساسا فرم برنامه ريزي و کاري که در دو باشگاه پرسپوليس و استقلال انجام مي شود به گونه اي است که امکان چنين ورودي وجود ندارد، اول اينکه دولت هيچ بودجه اي به پرسپوليس و استقلال نمي دهد، خوشبختانه از محل اسپانسر و مارکتينگ به اين دو باشگاه خوب کمک شد و آنها حضوري خوب در ليگ گذشته داشتند.

* خصوصي سازي سرخابي ها تا به امروز در چند مرحله مطرح اما بدون نتيجه رها شده است. وزارت ورزش برنامه جدي در اين زمينه دارد. اصلا خصوصي سازي اين دو باشگاه امکان پذير است؟

- همان طور که اشاره کرديد پيش از اين بحث هايي براي خصوصي سازي اين دو باشگاه مطرح شد اما در نهايت دولت به اين نتيجه رسيد که شرايط خصوصي سازي در چهارچوب هاي مورد نظر نمي گنجد. از طرفي دو باشگاه در شرايط و موقعيتي نيستند که دولت بتواند آنها را رها کند به خصوص با وسواسي که مردم و تماشاگران نسبت به اين دو تيم دارند. طبيعي است به طور کلي هر زمان حال پرسپوليس و  استقلال خوب باشد، حال تيم ملي فوتبال خوب است و زماني هم که تيم ملي فوتبال در شرايط خوبي قرار داشته باشد، يعني ورزش کشورمان اوضاع خوبي دارد و در اين صورت هم شادي و نشاط و غرور ملي را در ميان مردم شاهد هستيم. بنابراين براي کشور اوضاع و حال و احوال پرسپوليس و استقلال و چگونگي اداره آنها خيلي مهم است.

يک سوال مطرح است اينکه «اگر اين دو باشگاه خصوصي شوند بهتر است يا ادامه موقعيت فعلي شان که نه دولتي به حساب مي آيند و نه خصوصي؟»؛ فعلا متولي سرخابي ها دولت است اما بايد آنها در چهارچوب خود قرار بگيرند. دولت هيچ تمايلي به تيمداري ندارد اما به اداره خوب اين دو باشگاه حساسيت دارد. وزارت ورزش هم نمي خواهد به واسطه اين دو باشگاه براي خودش گرفتاري ايجاد کند اما حساسيت اين دو باشگاه که دولت هم متولي آن است، وزارت ورزش را مجاب کرده که براي آنها وقت بگذارد و به درست اداره شدن آنها توجهي ويژه داشته باشد. درعين حال دنبال راهکارهايي هستيم براي اينکه به اين دو باشگاه کمک شده و بار آنها از دوش دولت و وزارت ورزش برداشته شود.

* يعني خصوصي سازي پرسپوليس و استقلال همچنان در دستور کار است؟

- قطعا همين طور است به خصوص که باشگاه داري اصلا در شأن وزارت ورزش نيست، مسئوليت ما اداره ورزش کشور است نه فقط سرخابي ها؛ بنابراين دنبال راهکار هستيم که ببينيم چگونه مي توان ضمن حفظ استقلال اين دو تيم، تصميمي اتخاذ کنيم که در برنامه ريزي و اجرا بتوانند هدفمند و درست اداره شوند. طبيعتا خصوصي سازي در دستور کار است اما براي ما آنچه بيشتر اهميت دارد اين است که ببينيم چگونه خصوصي شود؟، نظرات زيادي مطرح است مثل اينکه دو تيم را به دست اهالي و پيشکسوتان آنها بدهيم يا به دست مردم بسپاريم. برخي هم اداره دو تيم به شکل تعاوني يا شرکت هاي سهامي را مدنظر داشتند، در کل بگويم دولت و وزارت ورزش به دنبال راهکاري است براي خصوصي سازي شدن پرسپوليس و استقلال تا بار آنها از روي دوش ما در جهت تامين منافع عمومي و منافع ملي کشور برداشته شود. 

* فکر مي کنيد حداکثر چه زمان نتيجه گيري قطعي در اين زمينه مشخص شود؟

- فعلا مسئوليت پرسپوليس و استقلال به دوش دولت است تا راهکار لازم انديشيده شود. بايد پيش برويم تا ببينيم به کجا مي رسيم.

* دربي سرخابي ها در آلمان با صحبت هاي ضد و نقيض زيادي همراه بود و زمان انجام آن دستخوش تغييراتي شد. بالاخره برگزاري اين بازي ها مصوبه قانوني دارد يا خير؟

- سفر برون مرزي هر يک از تيم ها در شوراي برون مرزي بايد مورد تائيد قرار بگيرد. شوراي برون مرزي هر دو هفته تشکيل جلسه مي دهد که يکي از موضوعات مورد بحث در آن در رابطه با همين اعزام هاي برون مرزي است. در سال اقتصاد مقاومتي به تمام تيم ها به طور رسمي اعلام شد که اعزام برون مرزي صرفا نبايد براي اردو باشد، بلکه بايد حتما با ديدار تدارکاتي همراه باشد. از طرف درآمد و هزينه ها را طوري تنظيم کنند که بار مالي زيادي براي کشور نداشته باشد. چراکه گاهي براي تيم هاي ما دعوتنامه هايي ارسال مي شود که در آن همه هزينه ها برعهده ميزبان است، اين با اعزامي که در آن و  حتي براي ديدار با تيم ملي کشور ميزبان بايد هزينه کرد، خيلي متفاوت است.

در مورد دربي پرسپوليس و استقلال در آلمان هم بايد بگويم دو باشگاه برنامه اي داده بودند که قصد داشتند بر اساس آن مشارکتي با بخش بازرگاني صدا و سيما داشته باشند و ضمن برپايي اردو، ديدار تدارکاتي هم انجام دهند. آنها نوعي خلاقيت و نوآوري در انجام اين بازي داشتند که بيشتر در بخش بازرگاني تعريف مي شد. برنامه اي ارائه شده بود تا بر اساس آن اکثريت هواداران درگير اين بازي باشند و از راه دور در آن حتي در چينش بازيکن مشارکت داشته باشند. اين يک بيزينس پلن براي دو باشگاه بود که کليه عوايد اين بيزينس پلن به خود آنها (دو باشگاه) مي رسد. صدا و سيما هم با توجه به اينکه بايد منافعش حفظ شود و هزينه بازرگاني، تبليغات و ... تامين شود، روي اين موضوع کار کرد. اين طرح در شوراي برون مرزي که نمايندگان امنيتي و وزارت امور خارجه هم حضور دارند، تصويب شد.

* پس دليل اينکه گفته مي شد وزارت امور خارجه اصلا در جريان اين بازي نيست،چه بود؟ 
- البته موضوع برگزاري اين بازي و تائيد آن در شوراي برون مرزي، براي الان نيست مربوط به چند ماه پيش مي شود. بايد هماهنگي هاي لازم انجام مي شد تا زمان و محل برگزاري آن قطعي مي شد. چند گزينه به عنوان محل برگزاري مطرح شد، با در نظر گرفتن اينکه در هر شهر ميزبان بايد يک پروتکل امنيتي لحاظ شود، مذاکراتي هم صورت گرفت. به هر حال چون مدل بازي يک مدل خاص بود و تازگي در آن وجود داشت، تا حدي در مورد نحوه برگزاري، شرايط امنيتي و ... با ابهاماتي همراه بود به خصوص با توجه به بحث هاي مختلفي که در مورد داعش، اروپا و ... مطرح بود. 

ابهامات در اين مورد بود که آيا براي اين موارد فکري شده يا نه؟ آيا به مسائل امنيتي توجه شده است؟ اصلا اين کار براي دو باشگاه سودآور است يا زيان آور؟ درآمدزايي دارد يا ضرر مالي را موجب مي شود؟ همه اينها مدنظر بود و بر اساس آنها موضوع در شوراي برون مرزي تصويب شد، سپس مذاکره با صدا و سيما صورت گرفت. مکاتبات لازم هم با وزارت امور خارجه انجام شد. دوستانمان در وزارت امور خارجه لابي هاي لازم را با آلمان انجام دادند. فقط کافي است ۴۰ - ۳۰ درصد هواداران در اين بازي و راي گيري هاي آن شرکت کنند و اين گونه به کمک باشگاه خود مي آيند.

* يک سوال ديگر در مورد پرسپوليس و استقلال؛ آيا وزارت ورزش در جريان شکايت بازيکنان خارجي از اين دو تيم است؟ چه کمکي براي بستن پرونده سرخابي ها در فيفا بابت همين شکايت ها انجام شده است؟

- طبق آخرين اطلاعات و بر اساس اظهارات مديرعامل استقلال، اين تيم در اين زمينه مشکلي ندارد. پرسپوليس هم به دنبال حل مسائل و مشکلات است. وزارت ورزش در اين امور دخالت نمي کند اما فدراسيون فوتبال بر اساس وظايف و ماموريتي که دارد، در اين زمينه برنامه اي را دنبال مي کند تا باشگاه ها بتوانند مسائل خود را با فيفا حل کنند، البته برخي از مسائل در دادگاه عالي ورزش (CAS) مطرح است. پرونده برخي مسائل هم در فيفا باز است. صحبت هايي مطرح است که فوتبال ايران بيش از ۵۰ پرونده در فيفا دارد که البته فقط مربوط به پرسپوليس و استقلال نمي شود و کل باشگاه ها را شامل مي شود. طبيعي است وزارت ورزش اين موضوع را دنبال مي کند که فدراسيون فوتبال پيگيري هاي لازم را براي حل و فصل مسائل و نتيجه گيري اين پرونده ها انجام دهد. اين نشان مي دهد که وزارت ورزش در کنار فوتبال است.

* خودِ وزارت ورزش هم اقدامي در اين زمينه انجام داده است؟

- مسئوليت اينکه تکليف تيم ها با بازيکنان خارجي‌شان چه شد و مسائل ديگري از اين دست برعهده ما نيست. ما روي اين موضوعات رصد و نظارت لازم را داريم اما به دنبال اين نيستيم که ورود کنيم و تصميم گيري داشته باشيم، چون اساسا فدراسيون فوتبال بايد آن را انجام دهد. اما وزارت ورزش هم نظارت لازم را دارد تا شأن و منزلت فوتبال و ورزش کشورمان در محافل بين المللي حفظ شود، نه اينکه مطالبات بازيکنان خارجي و کلا پرونده هاي مربوط به آن ها- نه فقط در فوتبال - انعکاس بدي در محافل بين المللي داشته باشد. به هر حال بازيکنان خارجي که به ايران مي آيند بايد بدانند وعده وعيدهايي که داده مي شود و قراردادهايي که منعقد مي شود، به موقع بايد انجام و پرداخت شود.

* در رابطه با هيات مديره پرسپوليس صحبت هايي مطرح است مبني بر اينکه زادمهر و گلزاده، دو عضو پيشين اين هيات به خاطر داشتن گرين کارت کنار گذاشته شدند. درست است؟

- نه؛ من تازه به وزارت ورزش آمده بودم که زادمهر تمايل خود را براي رفتن اعلام کرد. دوستان ديگري هم بودند که اصرار داشتند بروند. طبيعي است که در کل بايد قانون رعايت شود، البته انتخاب هيات مديره قبلي در زمان من و ديگر مسئولان فعلي وزارت ورزش انجام نشد، آن زمان ما اينجا نبوديم اما طبيعي است اگر يک نفر که بازنشسته يا دوشغله بوده يا به هر دليل قانوني ديگري نمي توانسته عهده دار مسئوليتي شود، بايد تصميم گرفته شود که در مورد آنها قانون رعايت و اعمال شود. اگر هم هر يک از اعضاي هيات مديره، ملزم به رعايت قانون بودند،  بايد خود قانون را رعايت مي کردند، اما تا آنجا که من خبر دارم عمدتا دوستان خودشان به دليل مسائل و مشکلاتي که داشتند درخواست استعفا دادند و بعضا هم پيگير آن بودند.

* در ميان اعضاي هيات مديره استقلال که اخيرا معرفي شدند، نام حسن زماني هم وجود دارد. وي در دوره قبلي هم عضو هيات مديره آبي ها بود و اتفاقا اختلافات زيادي هم با مديريت باشگاه (افتخاري) و حتي عليرضا منصوريان داشت. به همين دليل اينگونه تصور مي شد که به خاطر اين مسائل، وي از هيات مديره برود اما بر خلاف انتظارات در فهرست جديد هم نام وي وجود داشت. آيا موضوع خاصي مانند ارتباط خانوادگي با وزير يا مثلا اعمال فشار باعث عضويت دوباره حسن زماني در هيات مديره استقلال شده است؟

-  اين گونه به موضوع نگاه نکنيد. پرداختن دوباره اين موضوع در رسانه ها خود باعث ايجاد حاشيه مي شود. طبيعتا بايد بپذيريم که همه ما در هر جايي بايد نقش خودمان را ايفا کنيم. وقتي افراد به حريم هم ورود مي کنند ايجاد تنش مي شود حتي از روي دلسوزي حرفي زده شود. اين حرفها اگر خارج از حوزه مسئوليتي عنوان شود، سيستم را دچار چالش مي کند. تلاش وزارت ورزش اين است دوستان در هر دو باشگاه در جهت وحدت و همدلي و هم افزايي کار کنند تا باشگاه بتواند وظايف خود را انجام دهد. هر جايي به حاشيه ورود شود، درعمل هم مشکلاتي را به همراه خواهد داشت. بعضا يک بازيکن از روي دلسوزي حرفي را مطرح مي کند، اما به يک نفر ديگر برمي خورد يا سرمربي تيم اظهارنظري مي کند که باعث دلخوري هيات مديره مي شود و بعضا صحبت هاي اعضاي هيات مديره باعث برخوردن به بازيکن و سرمربي مي شود. در حالي که بايد توجه داشت کار تيمي انجام دادن نيازمند همدلي است، طبيعي است اختلاف نظر در يک باشگاه وجود دارد، اما نبايد اجازه دهيم مشکل ساز شود.

* دوباره مي پرسم؛ چه فاکتوري باعث انتخاب دوباره حسن زماني به عنوان عضو هيات مديره استقلال شد؟

- به هر حال ملاک هايي مد نظر بوده و براي ترميم هيات مديره بررسي هاي انجام شده است. اينکه مي گوئيد مواردي مثل سفارش کردن و روابط خانوادگي باعث حضور دوباره زماني درهيات مديره شده را قبول ندارم.

به گزارش خبرنگار مهر، زمان تعيين شده براي گفتگو با معاون توسعه ورزش قهرماني و حرفه اي وزارت ورزش رو به اتمام بود در حاليکه سوالات پيرامون فوتبال هنوز تمام نشده بود و سوالات غيرفوتبال هم باقي مانده بود. بنابراين با در نظر گرفتن وقت باقي مانده چند پرسش از موضوعات روزِ غير فوتبالي به اين شرح مطرح شد تا از پاسخ معاون وزير در مورد آنها مطلع شويم.

* واليبال يکي از فدراسيون هايي است که به لحاظ مديريتي بلاتکليف است. در اين رابطه شنيده شده که توسط شخصِ شما رايزني هاي صورت گرفته براي اينکه سردار مصطفي آجرلو، رياست اين فدراسيون را عهده دار شود. چه توضيحي در اين زمينه داريد؟

- من اين کار را انجام مي دهم؟ آجرلو؟ واليبال؟ فوتبال؟ .... اينها چه ارتباطي با هم دارند؟ البته از ورود ايشان به انتخابات و انجام ثبت نام براي کانديدا شدن استقبال مي کنيم، اما اينکه من به دنبال راهکاري براي انجام اين کار باشم را الان از زبان شما مي شنوم. در آينده نزديک مقدمات برگزاري مجمع انتخابات فدراسيون واليبال را برگزار مي کنيم، اما بنده در مورد اين موضوع و اينکه چه کسي کانديدا شود با هيچکس نه صحبت داشته ام و نه رايزني.

* در مورد صحبت هاي مطرح شده پيرامون پسرتان و اينکه گفته مي شود به عنوان پيمانکار رفت و آمدهاي زيادي به فدراسيون تکواندو دارد، چه صحبتي داريد؟

- بله؛ اين يکي را شنيده ام، پسر من در رستوران تکواندو مشغول به کار است و مسئوليتي دارد! ببينيد پسر من با چند نفر از دوستان خود مشارکت داشته و اشتغالي را براي حدود ۴۰ - ۳۰ نفر ايجاد کرده است، اما نه در رستوران تکواندو کار مي کند و نه با اين رستوران کاري دارد. اصلا اين موضوع را نمي پذيرم، دوستاني که اين صحبت ها را مطرح مي کنند شخصا به فدراسيون تکواندو مراجعه کنند و خود ببينند پيمانکاران اين فدراسيون چه کساني هستند. من از همه دوستان علاقه مند و مشتاق در اين زمينه دعوت مي کنم از نزديک ببينند کار پسر من چيست.

* حتي گفته مي شود اينکه شما عملکرد تکواندو را با وجود خيلي از انتقادات وارده، تحسين مي کنيد بي ربط به اين موضوع يعني همکاري پسرتان با فدراسيون نيست؟!

- ارزيابي فدراسيون هاي ورزشي بر اساس نظر يک فرد مثل من انجام نمي شود، وزارت ورزش براي ارزيابي فدراسيون ها پارامترها و ساختاري را تعريف کرده که آنها را در موارد مختلف مورد بررسي قرار مي دهد. هيچ پارامتري به پسر من ارتباط ندارد. تکواندو سال گذشته در بين فدراسيون ها اول شد. اين موضوع ربطي هم به پسر من نداشته است؛ اظهارنظر من هم به اين موضوعات ارتباطي ندارد. ۳۷ سال از فعاليت من در ورزش مي گذرد، اين حرف توهين به جامعه تکواندو است، چون باعث مي شود زحمات جماعتي که خوب کار مي کنند زير سوال برود.

* مجبورم براي برطرف شدن يکسري از ابهامات، دوباره يک سوال فوتبالي مطرح کنم؛ شما ارتباط ميان تکواندو و فعاليت هاي پسرتان را رد مي کنيد. اما صحبت هاي زيادي هم در مورد اسپانسر سرخابي ها مطرح است و اينکه شما به خاطر مديريت اسپانسر آنها که همزمان با واليبال هم همکاري دارد، تاکيد به ادامه همکاري و تمديد قرارداد داشتيد؟

- اينجا که پسر من نيست؛ اينکه شيرازي مسئول اسپانسر سرخابي ها همزمان در واليبال هم هست چه ربطي دارد؟ شيرازي قبل از همکاري با سرخابي ها با واليبال همکاري داشت (۳۰۶۰) بعدها با ۳۰۹۰ هم وارد همکاري شد که البته ما هم خبر نداشتيم و بعدا متوجه شديم. به اين واسطه وي با پرسپوليس و استقلال قراردادي داشته و بر اساس آن در حال کار است، اين قرارداد دوطرفه است. بر اساس اين قرارداد، محل اختلاف و مرجع آن مشخص است و به ما (وزات ورزش) هم ارتباطي ندارد.

امضاکننده اين قرارداد هم نه وزارت ورزش است نه من و نه شخص وزير؛ در يکي دو سال گذشته هم اين مدل اسپانسر بهترين مدلي بوده که براي دو باشگاه درآمدزايي داشته است. از اين به بعد هم اين باشگاه است که براي چگونگي ادامه همکاري تصميم مي گيرد. به من و وزارت ورزش هم هيچ ارتباطي ندارد. باشگاه بايد منابع خود را از اسپانسر تامين کند، اما به ما ارتباطي ندارد که اين اسپانسر کيست يا چيست؟ هر کسي مي خواهد باشد. مگر واليبال فقط يک اسپانسر داشت؟ اصلا بخش عمده منابع واليبال از اسپانسري غير از ۳۰۶۰ تامين مي شود. نمي شود همه چيز را به هم ربط داد. بخشي از سامانه هواداري اپراتور همراه اول است که هواداران با ارسال عدد مشخص حمايت خود را اعلام مي کنند، آنها در فدراسيون از فدراسيون و در باشگاه از باشگاه اعلام حمايت مي کنند. همه اعداد و ارقام در اين زمينه در همراه اول مشخص است، جدا از اين مگر باشگاه ها مي توانند خارج از قاعده و قانون عمل کنند، دستگاه نظارتي وجود دارد و موضوعات را کنترل مي کند، اين مسائل هم جزو آن مسائلي است که بايد به خدا واگذار کنيم.

* در خبرها داشتيم که وزارت ورزش خواستار تعيين تکليف وحيد مرادي در فدراسيون قايقراني شده است. حتي شخصا شنيده ام که از طرف وزارت ورزش به رئيس اين فدراسيون اخطار داده شده که يا بايد ظرف مدت زمان مشخص تکليف مرادي را مشخص کند يا خودش برکنار مي شود. قضيه چيست؟

- توجه کنيد برخي از افراد بازنشسته قانونا در برخي پست ها اجازه فعاليت ندارند، اما حضورشان براي برخي از مسئوليت ها بلامانع است. مرادي و امثال آن به عنوان افراد زحمتکش ورزش مي توانند با ورزش همکاري کنند اما اينکه در ورزش چه پستي داشته باشند، مهم است، آيا مرادي مي خواهد به عنوان دبيرکل صحبت کند يا به عنوان کارشناس و فرد فني که در آسيا هم مسئوليت دارد، کنار فدراسيون باشد. در اين صورت مانعي براي همکاري نيست، اما باز هم اين سوال مطرح است که «آيا از فدارسيون قايقراني امکان پرداختي به مرادي وجود دارد؟»؛ پاسخ منفي است. از منابعي که دولت تامين مي کند امکان انجام اين کار وجود ندارد، اما مرادي مي تواند با قايقراني در چارچوب مقرراتي که بابت افراد تحصيلکرده و فني ورزش وجود دارد، همکاري داشته باشد. به هر حال از سرمايه هايي مثل مرادي که سابقه ۳۰ سال حضور درعرصه هاي مختلف ورزشي آن هم به صورت تاثيرگذار را دارند نمي توان گذشت، اما همکاري با آنها بايد در چهارچوب قانون باشد. امثال مرادي بايد خود اين موضوع را لحاظ کنند،

* مدت زمان زيادي از ارسال اساسنامه کميته ملي المپيک و پارالمپيک به هيات وزيران گذشته است. وزارت ورزش در جراين پروسه بررسي اين دو اساسنامه قرار دارد؟ 

- اساسنامه پارالمپيک در حال تصويب در کميسيون اجتماعي دولت است. اساسنامه کميته ملي المپيک هم در حال بررسي در هيات وزيران است، در مورد اين اساسنامه برخي نظرات اصلاحي مطرح بوده که در حال انجام است، مقدمات آن تقريبا تمام شده است، ضمن اينکه پيش نويس اساسنامه کميته ملي المپيک علاوه بر هيات وزيران بايد توسط کميته بين المللي المپيک هم تصويب شود تا نهايي شود. در کل مشکلي نيست. روند کار طبق روال در حال انجام است و مشکلي نيست.