راه شناخت اصلح کدامست؟ اين سؤالي است که معمولاً در آستانه انتخابات مختلف، براي بسياري از افراد جامعه به يک دغدغه جدي تبديل ميشود. البته در قانون و در کلام بزرگان، از مواردي مانند؛ تقوا، تدين، تعهد، صداقت، شجاعت، بصيرت، علم، تجربه، تخصص و عملگرايي بهعنوان مهمترين معيارهاي تعيين اصلح نام برده شده است، اما بسياري از اين مؤلفهها جنبه دروني داشته و بهراحتي قابل ارزيابي نيستند.

به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از
جهانبين نيوز؛ راه شناخت اصلح کدامست؟ اين سؤالي است که معمولاً در آستانه انتخابات مختلف، براي بسياري از افراد جامعه به يک دغدغه جدي تبديل ميشود. البته در قانون و در کلام بزرگان، از مواردي مانند؛ تقوا، تدين، تعهد، صداقت، شجاعت، بصيرت، علم، تجربه، تخصص و عملگرايي بهعنوان مهمترين معيارهاي تعيين اصلح نام برده شده است، اما بسياري از اين مؤلفهها جنبه دروني داشته و بهراحتي قابل ارزيابي نيستند، پس راهکار چيست؟
بهنظر ميرسد، براي رفع اين مشکل و تسهيل در کار شناخت کانديداي اصلح، ميتوانيم ضمن کمک خواستن از افراد معتمد و مورد اطمينان براي شناخت کانديداها، از زاويهاي ديگر به موضوع بپردازيم، به اين معنا که علاوه بر توجه به معيارهاي فوق، ميزان گرايش فرد به شاخصههاي نامطلوب و نامتعارف را مبناي قضاوت قرار دهيم.
بديهي است که هرچه کانديداها از صفات سلبي کمتري برخوردار باشند، با اطمينان بيشتري در فهرست افراد منتخب ما قرار خواهند گرفت.
افرادي که بويي از عملگرايي نبردهاند و در طول فعاليتهاي خود در مناصب مختلف، همواره به شعار دادنِ بدون عمل اکتفا کردهاند و همچنين افرادي که دائماً ميکوشند تا ضعف مديرتشان را در پوششي از شعارهاي زيبا و رنگارنگ و آمارسازيهاي کاذب و اغراقآميز پنهان نموده و با طرح وعده و وعيدهاي ناشدني و خارج از حدود اختيارات، مردم را بفريبند، اين اشخاص قادر به سازندگي نيستند و لايق اعتماد مردم نيستند.
کساني که حاضرند براي تأمين هزينههاي انتخاباتي و کسب موفقيت در اين رقابت که ميتواند مسابقهاي براي خدمت به مردم و جلب رضايت الهي باشد، ذليلانه زير دِين صاحبان قدرت و ثروت و ساير افراد فرصتطلب و فاسد رفته و با پذيرش تعهد براي اجابت خواستههاي غيرقانوني و نامشروع آنها، از پولهاي کثيف اين گروه براي فريب افکار عمومي استفاده نمايند و عزت و شرف مردم را خدشهدار نمايند، خود فرومايگان بيمقداري هستند که به هيچ وجه نبايد مورد اعتماد واقع شوند.
صرفنظر از اينکه هزينههاي نامتعارف تبليغاتي (حتي اگر کاملاً مشروع و حلال باشد)، نوعي اسراف تلقي ميشود، اصولاً استفاده ابزاري و بيش از حد از قدرت پول براي جلب نظر افکار عمومي، نوعي فريبکاري و روش مذموم و ناپسندي است که توهين به شعور اجتماعي محسوب ميشود و لذا نميتواند جايگزين توانائيهاي مديريتي و شايستگيهاي فردي کانديداها شود، بنابراين کساني که سعي ميکنند، از اين طريق نواقص و کاستيهاي فکري، ذهني و عملکردي خود را تحتالشعاع قرار دهند، از ديگر افرادي هستند که انتخاب آنها به صلاح کشور و جامعه نيست.
در همين راستا، بيشک کساني که با آگاهي از مشکلات معيشتي افراد جامعه سعي ميکنند تا به شکل فريبکارانه و با ترفندهاي مختلف ازجمله؛ واگذاري تسهيلات و اعطاي هداياي ناچيز و ارائه خدمات موقتي و بيارزش يا دادن وعدههاي توخالي و خارج از حدود اختيارات، از نياز آنها براي کسب رأي بيشتر سوءاستفاده کنند، در واقع ناجوانمردانهترين و تحقيرآميزترين شيوه را براي کسب رأي مردم برگزيدهاند و رأي دادن به آنها خلاف اخلاق و ارزشهاي ديني و اجتماعي است.