پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 227188
پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش +تصاوير
تاریخ انتشار : 1395/09/11 07:39:27
نمایش : 1990
در تمام سال هايي که سرمربي ايران است اظهارنظرهاي متفاوتي از اين مربي پرتغالي شنيده شده اما کمتر پيش آمده بود چنين صحبت هايي از زبان کارلوس شنيده شود.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، در تمام اين سال ها که کارلوس کي روش مهمان فوتبال ايران بود و تاثيرگذاري شگرفش در فوتبال ملي و باشگاهي به چشم ديده شد تاکنون چنين گفتگويي از او منتشر نشده بود تا اين که مربي محبوب پرتغالي چندي پيش در مصاحبه‌اي متفاوت با يکي از سايت هاي پرتغالي پرده از جنبه‌هاي پنهان زندگي پرفراز و نشيب خود برداشت که بي‌شک خواندنش خالي از لطف نيست. جايي که او از تمام اتفاقات قبل از مربيگري، ارتباطش با فرگوسن، ماجراهاي آفريقاي جنوبي، محمود احمدي نژاد، ماندلا و پيشنهادات وسوسه کننده اش از ساير کشورها صحبت کرد. 
 
*آيا از سفر به ايران هراس نداشتيد؟
چرا، اتفاقا مي ترسيدم. همانطور که فکر مي‌کردم غرب وحشي را در اولين سفرم به آفريقاي جنوبي خواهم ديد. در حالي به ايران رفتم که حتي تصوري بدتر از آن از اين کشور داشتم اما ترسم بيهوده بود چون ايران کشوري با مردماني خوب است که مانند مردم تمام دنيا دغدغه‌هاي ساده‌اي دارند.
 
 
*همکاري باثباتي با فدراسيون ايران نداريد، به طوري که يک روز از جدايي از تيم ملي اين کشور مي گوييد؛ اما يک روز بعد هنوز سرمربي اين تيم هستيد.
تحريم ها عليه ايران، فدراسيون فوتبال ايران را با محدوديت هاي مالي مواجه کرده و اين مسأله دستمزدها، پاداش، سفر، تدارک و تمرينات را با مشکل مواجه مي‌کند به طوري که گاهي اوقات هشت، نه يا ده ماه هيچ پولي دريافت نمي‌کنيم؛ چرا که تحريم‌ها اجازه اين پرداخت را نمي‌دهد. من نمي‌توانم قبول کنم تيم ملي ايران فقط دو بازي دوستانه براي جام ملت‌ها داشته باشد اما تيم فلسطين که خود از ايران کمک مي‌گيرد ۹ ديدار دوستانه داشته باشد و من بايد با امثال لوئيس فيليپه ويرا و خورخه خسوس (مدير و مربي وقت بنفيکا) براي کمپ و بازي دوستانه تماس بگيرم. مشکل ديگر بر سر ماليات بود، در قرارداد من ذکر شده که فدراسيون بايد ماليات مرا پرداخت کند اما آنها پرداخت نکردند و وقتي که من به فرودگاه رفتم ممنوع الخروج بودم؛ در حالي که من هيچ تقصيري نداشتم البته در حال حاضر تمام اين مسائل حل شده است.
 
 پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش
 
 
 
*آيا با رهبر ايران آيت الله خامنه‌اي ملاقاتي داشته‌ايد؟
تاکنون نه، اما افتخار ديدار با دو رئيس جمهور ايران (احمدي نژاد و روحاني) را داشته‌ام. احمدي نژاد خيلي به فوتبال علاقمند بود.
 
 
*چطور به فوتبال علاقمند شديد؟
در موزامبيک به ياد دارم که گزارش فوتبال آرتور آگوستينو را از راديو گوش مي‌کرديم و هر بار که او فرياد مي‌کشيد نمي‌دانستيم که توپ گل شده يا نه. دنياي ما حول محور فوتبال و مدرسه مي‌چرخيد. مدرسه مي‌رفتم فقط به خاطر اينکه پدر و مادرم مجبورم مي‌کردند اما بقيه اوقات فقط فوتبال بود. هيچ کار ديگري نداشتيم چون که امکانات و تفريح ديگري وجود نداشت. ما صبح و ظهر و عصر فوتبال بازي مي‌کرديم، کساني که امکانش را داشتند براي بازي به پرتغال مي‌رفتند اما بقيه مثل من به همان سطح بازي بسنده مي‌کردند البته از اين بابت شکايتي ندارم، چرا که ما ثروتي به نام زمان، محيط و محبت داشتيم که با هيچ چيزي قابل مقايسه نبود. من آزاد به دنيا آمدم و در ۸ يا ۹ سالگي به تنهايي به ساحلي که شايد حدود ۲۰۰ کيلومتر با محل زندگي‌ام فاصله داشت سفر مي‌کردم. البته گاهي اين آزادي هم هزينه داشت.
 
 
*چرا؟
تنها برادر من راجر در ۱۴ سالگي در تصادف کشته شد. او خودش رانندگي مي‌کرد و سه بچه ديگر در ماشين، او را همراهي مي‌کردند. الان قابل درک نيست که چرا بچه ۱۴ ساله بايد رانندگي کند و با ماشين به ساحل برود اما در آن زمان که کودکان از ۱۲ سالگي در مزرعه پشت تراکتور مي‌نشستند اين موضوع امري عادي بود.
 
 
*در دوران جنگ براي استقلال موزامبيک، چگونه زندگي مي‌کرديد؟
من تا ۱۲ سالگي از نامپولا خارج نشده بودم. من فکر مي کردم تمام جهان همين است و پرتغال فقط يک چشم انداز دور از دسترس بود. اولين سفر من که يک ماجراجويي بزرگ برايم محسوب مي‌شد به ژوهانسبورگ بود. من در آفريقا زندگي کردم و زندگي‌ام با سفيدها و سياهان گره خورد. من در تيم راه آهن نامپولا بازي مي‌کردم که اکثريت قريب به اتفاق اعضاي آن دورگه (سرنگرو) بودند. حتي زماني که ۱۷ سالم بود اختلاف طبقاتي وجود داشت و سفيدها طبقه بالا و دورگه‌ها در طبقات پايين تر جامعه حضور داشتند. به عنوان مثال به خاطر دارم که من اجازه پيدا نکردم که به عضويت باشگاه تنيس ناکالا در بيايم البته نه به خاطر دورگه بودنم بلکه به اين خاطر که پدرم به اندازه کافي پول نداشت که مرا به عضويت اين باشگاه در آورد.
 
 
*در سال ۱۹۷۵ براي اواين بار به پرتغال سفر کرديد، به عنوان وطني که اصلا آن را نمي شناختيد.
اين بلايي بود که سياستمداران بر سر ما آوردند. پس از استقلال موزامبيک به جمع مردم آمدند و گفتند يک ماه فرصت داريد تا انتخاب کنيد که پرتغالي هستيد يا موزامبيکي. پدر من پرتغالي و مادر من موزامبيکي است. من چگونه بايد انتخاب مي‌کردم؟ انقلابيون من را مجبور به انتخاب کردند. چه کسي به آنها اين حق را داد که انتخاب کنند که من بيشتر شبيه پدرم هستم يا شبيه مادرم؟ من يک سفيد آفريقايي هستم.
 
 
*و بعد شروع زندگي در پرتغال.
بهترين تصميم من رفتن به دانشگاه علوم و مهندسي بود. رويايي که از زمان حضورم در آفريقا داشتم اما به خاطر نداشتن پول مدام به تعويق مي افتاد. البته اگر پولي هم بود پول موزامبيک بود که در پرتغال ارزشي نداشت. قطعا من بدترين دانشجو در رشته مهندسي مکانيک بودم، يعني در حد فاجعه!
 
 پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش
 
 
 
*چگونه وارد فدراسيون فوتبال پرتغال شديد؟
در سال ۱۹۸۲ من براي کمک به دوره‌هاي آموزش مربي به مجله فني فدراسيون پيوستم. من و فريرا مقالات را در مجله منتشر مي‌کرديم. در ادامه با دکتر کاماچو ويرا کار کردم و سپس اولين پروژه انيميشني تاکتيک فوتبال در سيستم هاي کامپيوتري را پياده کرديم.
 
 
*در سال ۱۹۸۹ نام پرتغال با قهرماني جوانان اين کشور در جام جهاني شنيده شد.
پس از دو سال آموزش من دقيقا مي‌دانستم که چه مي خواهم، اين چيزي نيست که بخواهم به آن افتخار کنم اما زماني که بايد به شاگردانم تمرين مي‌دادم به ندرت فرصت پيدا مي‌کردم بچه هايم را به مدرسه ببرم. يکي از کساني که در دهه ۸۰ مرا متقاعد به کار در رده جوانان کرد خوزه آگوستو، همکلاسي ام در دوره‌هاي مربيگري بود. من در آن زمان امکان کار در تيم هاي استرويل و يا بواويستا را به عنوان مربي و دستيار ماريو ويلسون داشتم اما به توصيه آگوستو ۱۰ سال از سال ۸۴ تا ۹۴ در فدراسيون ماندم. ما فوتبال فرانسه، ايتاليا و هلند را زير نظر داشتيم. با مدرس
 
 
 
کد خبر: ۵۸۷۹۸۷۸
تاريخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۶
 
نسخه چاپي
ارسال به دوستان
 
 
در تمام سال هايي که سرمربي ايران است اظهارنظرهاي متفاوتي از اين مربي پرتغالي شنيده شده اما کمتر پيش آمده بود چنين صحبت هايي از زبان کارلوس شنيده شود.
به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران جوان؛ در تمام اين سال ها که کارلوس کي روش مهمان فوتبال ايران بود و تاثيرگذاري شگرفش در فوتبال ملي و باشگاهي به چشم ديده شد تاکنون چنين گفتگويي از او منتشر نشده بود تا اين که مربي محبوب پرتغالي چندي پيش در مصاحبه‌اي متفاوت با يکي از سايت هاي پرتغالي پرده از جنبه‌هاي پنهان زندگي پرفراز و نشيب خود برداشت که بي‌شک خواندنش خالي از لطف نيست. جايي که او از تمام اتفاقات قبل از مربيگري، ارتباطش با فرگوسن، ماجراهاي آفريقاي جنوبي، محمود احمدي نژاد، ماندلا و پيشنهادات وسوسه کننده اش از ساير کشورها صحبت کرد. 
 
*آيا از سفر به ايران هراس نداشتيد؟
چرا، اتفاقا مي ترسيدم. همانطور که فکر مي‌کردم غرب وحشي را در اولين سفرم به آفريقاي جنوبي خواهم ديد. در حالي به ايران رفتم که حتي تصوري بدتر از آن از اين کشور داشتم اما ترسم بيهوده بود چون ايران کشوري با مردماني خوب است که مانند مردم تمام دنيا دغدغه‌هاي ساده‌اي دارند.
 
 
*همکاري باثباتي با فدراسيون ايران نداريد، به طوري که يک روز از جدايي از تيم ملي اين کشور مي گوييد؛ اما يک روز بعد هنوز سرمربي اين تيم هستيد.
تحريم ها عليه ايران، فدراسيون فوتبال ايران را با محدوديت هاي مالي مواجه کرده و اين مسأله دستمزدها، پاداش، سفر، تدارک و تمرينات را با مشکل مواجه مي‌کند به طوري که گاهي اوقات هشت، نه يا ده ماه هيچ پولي دريافت نمي‌کنيم؛ چرا که تحريم‌ها اجازه اين پرداخت را نمي‌دهد. من نمي‌توانم قبول کنم تيم ملي ايران فقط دو بازي دوستانه براي جام ملت‌ها داشته باشد اما تيم فلسطين که خود از ايران کمک مي‌گيرد ۹ ديدار دوستانه داشته باشد و من بايد با امثال لوئيس فيليپه ويرا و خورخه خسوس (مدير و مربي وقت بنفيکا) براي کمپ و بازي دوستانه تماس بگيرم. مشکل ديگر بر سر ماليات بود، در قرارداد من ذکر شده که فدراسيون بايد ماليات مرا پرداخت کند اما آنها پرداخت نکردند و وقتي که من به فرودگاه رفتم ممنوع الخروج بودم؛ در حالي که من هيچ تقصيري نداشتم البته در حال حاضر تمام اين مسائل حل شده است.
 
 پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش
 
 
 
*آيا با رهبر ايران آيت الله خامنه‌اي ملاقاتي داشته‌ايد؟
تاکنون نه، اما افتخار ديدار با دو رئيس جمهور ايران (احمدي نژاد و روحاني) را داشته‌ام. احمدي نژاد خيلي به فوتبال علاقمند بود.
 
 
*چطور به فوتبال علاقمند شديد؟
در موزامبيک به ياد دارم که گزارش فوتبال آرتور آگوستينو را از راديو گوش مي‌کرديم و هر بار که او فرياد مي‌کشيد نمي‌دانستيم که توپ گل شده يا نه. دنياي ما حول محور فوتبال و مدرسه مي‌چرخيد. مدرسه مي‌رفتم فقط به خاطر اينکه پدر و مادرم مجبورم مي‌کردند اما بقيه اوقات فقط فوتبال بود. هيچ کار ديگري نداشتيم چون که امکانات و تفريح ديگري وجود نداشت. ما صبح و ظهر و عصر فوتبال بازي مي‌کرديم، کساني که امکانش را داشتند براي بازي به پرتغال مي‌رفتند اما بقيه مثل من به همان سطح بازي بسنده مي‌کردند البته از اين بابت شکايتي ندارم، چرا که ما ثروتي به نام زمان، محيط و محبت داشتيم که با هيچ چيزي قابل مقايسه نبود. من آزاد به دنيا آمدم و در ۸ يا ۹ سالگي به تنهايي به ساحلي که شايد حدود ۲۰۰ کيلومتر با محل زندگي‌ام فاصله داشت سفر مي‌کردم. البته گاهي اين آزادي هم هزينه داشت.
 
 
*چرا؟
تنها برادر من راجر در ۱۴ سالگي در تصادف کشته شد. او خودش رانندگي مي‌کرد و سه بچه ديگر در ماشين، او را همراهي مي‌کردند. الان قابل درک نيست که چرا بچه ۱۴ ساله بايد رانندگي کند و با ماشين به ساحل برود اما در آن زمان که کودکان از ۱۲ سالگي در مزرعه پشت تراکتور مي‌نشستند اين موضوع امري عادي بود.
 
 
*در دوران جنگ براي استقلال موزامبيک، چگونه زندگي مي‌کرديد؟
من تا ۱۲ سالگي از نامپولا خارج نشده بودم. من فکر مي کردم تمام جهان همين است و پرتغال فقط يک چشم انداز دور از دسترس بود. اولين سفر من که يک ماجراجويي بزرگ برايم محسوب مي‌شد به ژوهانسبورگ بود. من در آفريقا زندگي کردم و زندگي‌ام با سفيدها و سياهان گره خورد. من در تيم راه آهن نامپولا بازي مي‌کردم که اکثريت قريب به اتفاق اعضاي آن دورگه (سرنگرو) بودند. حتي زماني که ۱۷ سالم بود اختلاف طبقاتي وجود داشت و سفيدها طبقه بالا و دورگه‌ها در طبقات پايين تر جامعه حضور داشتند. به عنوان مثال به خاطر دارم که من اجازه پيدا نکردم که به عضويت باشگاه تنيس ناکالا در بيايم البته نه به خاطر دورگه بودنم بلکه به اين خاطر که پدرم به اندازه کافي پول نداشت که مرا به عضويت اين باشگاه در آورد.
 
 
*در سال ۱۹۷۵ براي اواين بار به پرتغال سفر کرديد، به عنوان وطني که اصلا آن را نمي شناختيد.
اين بلايي بود که سياستمداران بر سر ما آوردند. پس از استقلال موزامبيک به جمع مردم آمدند و گفتند يک ماه فرصت داريد تا انتخاب کنيد که پرتغالي هستيد يا موزامبيکي. پدر من پرتغالي و مادر من موزامبيکي است. من چگونه بايد انتخاب مي‌کردم؟ انقلابيون من را مجبور به انتخاب کردند. چه کسي به آنها اين حق را داد که انتخاب کنند که من بيشتر شبيه پدرم هستم يا شبيه مادرم؟ من يک سفيد آفريقايي هستم.
 
 
*و بعد شروع زندگي در پرتغال.
بهترين تصميم من رفتن به دانشگاه علوم و مهندسي بود. رويايي که از زمان حضورم در آفريقا داشتم اما به خاطر نداشتن پول مدام به تعويق مي افتاد. البته اگر پولي هم بود پول موزامبيک بود که در پرتغال ارزشي نداشت. قطعا من بدترين دانشجو در رشته مهندسي مکانيک بودم، يعني در حد فاجعه!
 
 پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش
 
 
 
*چگونه وارد فدراسيون فوتبال پرتغال شديد؟
در سال ۱۹۸۲ من براي کمک به دوره‌هاي آموزش مربي به مجله فني فدراسيون پيوستم. من و فريرا مقالات را در مجله منتشر مي‌کرديم. در ادامه با دکتر کاماچو ويرا کار کردم و سپس اولين پروژه انيميشني تاکتيک فوتبال در سيستم هاي کامپيوتري را پياده کرديم.
 
 
*در سال ۱۹۸۹ نام پرتغال با قهرماني جوانان اين کشور در جام جهاني شنيده شد.
پس از دو سال آموزش من دقيقا مي‌دانستم که چه مي خواهم، اين چيزي نيست که بخواهم به آن افتخار کنم اما زماني که بايد به شاگردانم تمرين مي‌دادم به ندرت فرصت پيدا مي‌کردم بچه هايم را به مدرسه ببرم. يکي از کساني که در دهه ۸۰ مرا متقاعد به کار در رده جوانان کرد خوزه آگوستو، همکلاسي ام در دوره‌هاي مربيگري بود. من در آن زمان امکان کار در تيم هاي استرويل و يا بواويستا را به عنوان مربي و دستيار ماريو ويلسون داشتم اما به توصيه آگوستو ۱۰ سال از سال ۸۴ تا ۹۴ در فدراسيون ماندم. ما فوتبال فرانسه، ايتاليا و هلند را زير نظر داشتيم. با مدرسان مختلف صحبت کرده و از امکانات و مراکز آموزشي مختلف ديدن مي‌کرديم تا اينکه به فکر افتادم با اقتباس مدلي مبتني بر واقعيت فوتبال پرتغال، سبک خاص فوتبال خودمان را طراحي کنم، اما در آن زمان با توجه به ميزان اندک سرمايه گذاري روي فوتبال پايه اين کار آساني نبود. در سال ۱۹۸۷ در مقدماتي جام جهاني براي ديدار با آلمان به بازيکنانم گفتم ما مي‌توانيم قهرمان جهان شويم که اين حرف باعث خنده بازيکنان شد. هنگامي که ما در فينال يورو به شوروي باختيم دوباره به آنها گفتم که ما به عنوان نايب قهرمان اروپا مي‌توانيم قهرمان جهان شويم اما اين بار ديگر کسي نخنديد و ما به رقابت‌هاي جام جهاني در رياض رفتيم.
 
 
*از قهرماني در جام جهاني در رياض چه به خاطر داريد؟
براي تيم من پيروزي به يک عادت تبديل شده بود. پس از قهرماني در جام جهاني جشن گرفتيم و سپس خيلي آرام به هتل برگشتيم. از پذيرش هتل به من خبر دادند تلفن دارم که ديدم خبرنگاري از ليسبون تماس گرفته و اين موضوع هر چند دقيقه يک بار اتفاق مي‌افتاد، ما درک درستي از موضوع نداشتيم تا زماني که به ليسبون بازگشتيم و پس از ديدن مراسم استقبال، تازه متوجه شديم چه کار بزرگي انجام داده‌ايم.
 
 
*نقطه قوت آن تيم چه بود؟
آن تيم خاص و بهترين تيم ما تاکنون بوده است. فوتبال ما در سال ۹۱ فوتبالي کاملا مدرن بود. ما آن زمان ۳-۳-۴ بازي مي‌کرديم که اصلا مرسوم نبود. من حتي فکر مي‌کنم سيستم بازي بارسلونا ريشه در سبک بازي تيم ما دارد.
 
 
*اما در سال ۹۳ حذف تلخي را در راه جام جهاني تجربه کرديد.
من پس از خروج ناگهاني آرتور جرج، سرمربي تيم ملي شدم و شايد رد کردن اين پيشنهاد راحتترين کار بود، اما رئيس فدراسيون فوتبال به من گفت يک دقيقه مي‌روم و باز مي‌گردم، وقتي برگشت به من گفت من به خبرنگاران گفتم شما سرمربي تيم ملي شده‌ايد و حالا اگر بخواهي رد کني خودت مي‌داني. ما دو روز تا بازي با يونان فرصت داشتيم و تحت فشار زيادي بوديم، اما بازي سرنوشت ساز ما مقابل ايتاليا بود. اوسيانو کروز (کمک مربي کنوني تيم ملي ايران و شاگرد کي روش در تيم ملي پرتغال) شاهد است که من دروغ نمي‌گويم. در همان برهه تمرينات تيم براي سه روز به خاطر اعتصاب بازيکنان به دليل مشکل با فدراسيون بر سر قرارداد تبليغاتي تعطيل شد. با اين حال ما مقابل ايتاليا با گل مردود دينو باجو و در واقع خارج از زمين مسابقه شکست خورديم. جام جهاني در آمريکا بود و نمي‌شد ايتاليا حضور نداشته باشد. در جام جهاني ۲۰۱۰ نيز همين اتفاق براي ما مقابل اسپانيا افتاد و گل مردود از داويد ويا دريافت کرديم. من مي‌دانم که فيفا براي جبران حذف اشتباه ايرلند مقابل فرانسه ۵ ميليون يورو هزينه کرد و اگر قرار بود همان قانون براي ما هم اعمال شود ما اکنون ثروتمندترين فدراسيون جهان بوديم!
 
*در فصل ۹۳-۹۴ با ترک تيم ملي به اسپورتينگ رفتيد، شکست ۶ بر ۳ مقابل بنفيکا را پس از ۲۰ سال چگونه مي بينيد؟
ما درست قبل از اين ديدار چرباکوف، بهترين بازيکن خود را به علت تصادف رانندگي از دست داده بوديم. از بين سه بازيکن تاثيرگذار ديگر ما هم دو بازيکن مقابل بنفيکا محروم بودند. البته اسپورتينگ با من در دو جام براي قهرماني جنگيد و در نهايت يک جام گرفت که فکر نمي‌کنم بد بوده باشد.
 
 
*آيا از تيم بزرگ ديگري در پرتغال پيشنهاد داشتيد؟
از بنفيکا پيشنهاد داشتم اما تصميم گرفتم به آمريکا بروم.
 
 پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش
 
 
 
*چرا تصميم به ترک پرتغال گرفتيد؟
من دو سال و هفت ماه در اسپورتينگ بودم و در آن زمان چيزهاي زيادي ياد گرفتم. ديدم وقتي از نامپولا به پرتغال آمدم و موفق شدم، حتما مي‌توانم در جاهاي ديگر هم موفق شوم و از اين تصميمم خوشحالم که باعث شد اکنون در آمريکا، ژاپن يا انگليس اسمي داشته باشم.
 
 
*آيا ارزش دوري از خانواده را داشت؟
من هميشه يک پدر غايب هستم و اين براي من بسيار سخت است، اما فکر مي‌کنم اينکه پدر دور باشد ولي شرايط مناسب‌تري براي زندگي فرزندانش فراهم کند بهتر است. البته من در هر کشوري که بودم آنها براي ديدار با من به آنجا مي‌آمدند.
 
 
*چرا بعد از بردن آفريقاي جنوبي به جام جهاني ۲۰۰۲ از هدايت اين تيم استعفا داديد؟
اين به خاطر شرايطي بود که شخصي به نام جومو سونو براي من ايجاد کرد. او بازيکن و مربي فوتبال بود و يک باشگاه ورزشي دارد و آن زمان در فدراسيون فوتبال آفريقا هم موقعيتي داشت. او در روزنامه سووتو، کمپيني به راه انداخت و با متهم کردن من به نژادپرستي مدعي شد که سياه پوستان را به تيم ملي دعوت نمي‌کنم که البته همه اينها در نهايت به سود من شد.
 
 
*چطور؟
چون اين موضوع باعث ديدار من با ماندلا شد. ماجرا شبيه آن چيزي بود که در فيلم "شکست ناپذير" در مورد راگبي ديده شد. من با يکي از دوستانم در خانه بودم که تلفن زنگ زد  و ديدم که طرف پشت خط خودش را ماندلا معرفي مي‌کند. من دستياري داشتم به اسم استيو که به تقليد صداي ماندلا معروف بود. بنابراين مطمئن شدم که او مي‌خواهد شوخي کند و پاي تلفن به او توهين کردم! چون من متهم به نژادپرستي شده بودم و اصلا فکر نمي‌کردم ماندلا بخواهد با من صحبت کند. اما او خود ماندلا بود و من را براي نوشيدن چاي به منزلش دعوت کرد. ماندلا از من خواست در تيم بمانم. او از روياي خود براي ديدن فرزندان سفيد و سياهش در کنار هم روي نيمکت تيم گفت. اما حملات شديد سونو به من ادامه پيدا کرد که کار را برايم غيرممکن کرد و حتي کار داشت به برخورد فيزيکي ما در حضور ماندلا مي‌کشيد که بسيار ناراحت کننده بود. به اين ترتيب با نوشتن نامه‌اي به ماندلا دلايلم براي استعفا را توضيح دادم. البته بعد از آن نيز آفريقاي جنوبي هرگز به جام جهاني صعود نکرد.
 
 
پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش
 
 
*اولين تصويرتان از فرگوسن چگونه بود؟
ما يک تفاهم سريع در بسياري از ايده‌ها و مفاهيم داشتيم. او يک فرد زيرک با نوآوري هاي بسيار بود. خلق و خوي او باعث مي‌شد حس فوق العاده‌اي از همکاري با او داشته باشم. تنها کسي را که در پرتغال مي‌توانم با او مقايسه کنم پينتو داکوستا است.
 
 
*فرگوسن دوستي‌اش را به شما اثبات کرد؟
بله، چندين بار. زماني که در رئال مادريد دوره بدي داشتم از من خواست تا در مادريد با هم ناهار بخوريم. او از من خواست به منچستر برگردم و اين در حالي بود که قرار بود به تاتنهام بروم. اما وقتي به منچستر رفتم ديدم هنوز هم کارت نام من بر روي ميزم قرار دارد.
 
 
*در رئال چهارم شديد با وجود ستارگان بسياري همچون فيگو، رونالدو، روبرتو کارلوس، بکهام و زيدان.
در رئال فقط يک ستاره داشتيم که آن هم رئيس باشگاه (فلورنتينو پرز) بود. هنگامي که جلسه با پرز آغاز شد، او گفت در فوتبال مربيان فقط کار را پيچيده مي‌کنند! من فکر کردم دارد شوخي مي کند و خنديدم اما والدانو به من گفت نخند، او جدي گفت!
 
 
*پس چرا در ادامه تيم ملي را به ادامه همکاري با فرگوسن ترجيح داديد؟
من ۱۴ سال از پرتغال، دوستان و خانواده دور بودم. بعد از آن انگيزه همکاري دوباره با دوستانم چون ناني و رونالدو برايم جذاب بود. ضمن اينکه مادايل، رئيس وقت فدراسيون به من گفت پرتغال به مربي‌اي نياز دارد که تيم را منظم و متحد کند. من مي‌خواستم پرتغال را به جام جهاني که در آفريقا، محل تولدم برگزار مي‌شد ببرم. از طرف ديگر به نظر مي‌رسيد جانشيني فرگوسن هم به تأخير افتاده باشد. در آن زمان به شوخي گفته مي‌شد الکس مي‌خواهد بر روي نيمکت منچستر بميرد! با اين حال فرگوسن با رفتن من موافق نبود. او هميشه به من مي‌گفت کار در تيم ملي يعني "يک نفر برابر يک ملت و يک کشور برابر يک نفر".
 
 
*آيا حسي بين شما و ملت بود؟
بعد از جام جهاني ۲۰۱۰ بله. من ۱۴ سال در پرتغال نبودم، پرتغال تغيير کرده بود و من هم تغيير کرده بودم و حالا درک متقابل وجود داشت. از جام جهاني زير ۲۰ سال هم ۱۹ سال گذشته بود اما جوان ها مي‌دانستند کارلوس کي روش که بوده است.
 
 
*شما هنوز هم از رسانه و فضاي مجازي فراري هستيد؟
من هرگز فيلم بازي هاي گذشته را نگاه نمي‌کنم چرا که مي‌خواهم احساس همان زمان وقوع اتفاق را حفظ کنم. براي مثال من هرگز عکس ها و فيلم هاي قهرماني در جام جهاني زير ۲۰ سال را نگاه نکرده‌ام.
 
 
*قبل از جام جهاني ۲۰۱۰ با ماموران کنترل دوپينگ درگير شديد.
در اين اتفاق چند چيز دخيل بود و من براي اولين بار در زماني اشتباه در مکاني اشتباه بودم! مأموران کنترل دوپينگ ساعت ۷ صبح و وقتي که بازيکنان پيش از بازي با کيپ ورد در حال استراحت بودند به هتل آمدند. اگر شما جاي من بوديد چه مي‌کرديد؟ سپس من در تعطيلات در موزامبيک بودم که خبر از محروميتم دادند.
 
 پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش
 
 
 
*اين ماجرا چگونه به پايان رسيد؟
من به دادگاه cas شکايت کردم. در اين راه هزينه کردم و شايد چندين سال پير شدم تا زماني که به حقم رسيدم اما بزرگترين حسرتم اين است که در زمان رياست مادايل اين پرونده بسته نشد.
 
 
*آيا از مادايل نااميد شديد؟
بله، چرا که او به من گفته بود هميشه پشت تيم و من خواهد بود. وقتي ما از آفريقا برگشتيم او قول داد که تا پايان از ما در اين پرونده حمايت خواهد کرد اما به محض جدي شدن ماجرا او پشتش لرزيد و پشت من را خالي کرد.
 
 
*آيا در اين ماجرا فشارهاي سياسي هم دخالت داشت؟
بله و خوشبختانه بسياري از کساني که عليه من توطئه کرده بودند بعدا در پرونده هاي مالي گرفتار شدند. تمام ماجراي من فقط يک "پاپوش" بود تا بر روي تخلفات اقتصادي خود بگذارند. دکتر پينتو مونتيرو و قاضي از کوويليا طي دو روز حکم محکوميت مرا صادر کردند که در کشوري که به عدالت شناخته شده خيلي عجيب است.
 
 
*شما در اين ماجرا چه چيزي را از دست داديد؟
من انساني آزاد هستم. آزاد متولد شدم و آزاد رشد کردم و مهمتر از همه مستقل هستم. مي‌دانيد چرا؟ مي‌دانيد چرا من به کسي نياز ندارم؟ من محتاج اين نيستم که فوتبال پرتغال بخواهد خرجم را بدهد. پس از ثابت شدن حقم فدراسيون فوتبال حاضر شد ۲۵۰ هزار يورو به من بدهد که اين مبلغ بعد به ۵۰۰ هزار و سپس به يک ميليون يورو رسيد، اما من رد کردم و گفتم هيچ چيز از فدراسيون نمي‌خواهم فقط اسم مرا از اين پرونده خارج کنيد و مرا از تعليق در آوريد چون در آن مدت تعليق، يک هيأت ژاپني ۱۵ نفره به خانه من آمده بودند و به من پيشنهاد ۹ ميليون يورويي براي جام جهاني برزيل دادند. من سه هفته در هتل در انتظار حل اين ماجرا بودم و به همين دليل يک قرارداد خوب را از دست دادم. شايد به نظر آسان برسد اما اين يک پرونده شرم آور بود.
 
 
*اما در خود جام جهاني ۲۰۱۰ هم مشکلاتي داشتيد.
همه چيز از تعويض دکو در ديدار با ساحل عاج شروع شد. او افتضاح بازي کرد و فکر کنم تمام کشور هم اين را ديدند. او از آسيب ديدگي برگشته بود و ديگر توان بازي نداشت. در نهايت و در ديدار مهم با اسپانيا من تصميم گرفتم که دکو بازي نکند و هنوز هم مي‌دانم که او در آن زمان مصدوم بود و آمادگي نداشت.
 
 
 پشت پرده زندگي خصوصي کارلوس کي‌روش
 
 
 
*آيا پس از آنکه رونالدو شما را مسئول حذف از جام جهاني دانست با او صحبتي داشتيد؟
پس از شکست از اسپانيا و حذف از جام جهاني اين رفتار رونالدو به عنوان کاپيتان تيم طبيعي بود. من هرگز رو در رو با او صحبت نکردم. در سفري که به مادريد داشتم با سيمون و جيمز ديدار داشتم اما رونالدو متأسفانه نمي‌توانست کنار ما باشد.
 
 
*براي شما در بانک اسپريتو سانتو چه اتفاقي افتاد؟
در يک کلمه مي گويم: دزدي.
 
 
*دقيقا چه اتفاقي افتاد؟
در اين بانک ۷۲۵ هزار دلار از سرمايه ام بدون آگاهي و اجازه من منتقل شد، پولي که براي دوران بازنشستگي‌ام پس انداز کرده بودم.
 
 
*حرفه خود را در آينده چطور مي بينيد؟
من در حال حاضر روز به روز برنامه ريزي مي کنم. يک سري مسائل قراردادي است و من به آنها تعهد دارم اما در کنار آن مسائل مربوط به خانواده و دوستان هم مهم هستند. البته بعضي اوقات مديريت اين دو مسأله در کنار هم برايم دشوار است. من در اين فوتبال روزي را ديدم که رونالدو ۱۳۰ ميليون قرارداد بست که بر اساس واقعيات جهان نيست. روزي که ديگر نتوانم با اين مسائل کنار بيايم از فوتبال کنار خواهم رفت.
 
 
*پس از بازنشستگي به پرتغال خواهيد رفت يا موزامبيک؟
"پروژه خورشيد" هميشه ايده من از بچگي بود و اگر بتوانم اين پروژه را در موزامبيک به پايان برسانم خوشحال مي شوم. من پنگوئن نيستم که بتوانم در برف و سرما زندگي کنم!
 
 
*آيا در موزامبيک پروژه املاک و مستغلات و کار اقتصادي انجام مي دهيد؟
در مجلات و رسانه ها خيلي چيزها در مورد جزيره و هتل من در موزامبيک نوشته‌اند، اما اين طور نيست. پروژه‌هاي من اجتماعي است، من در نياسا در شمال موزامبيک در زمينه ورزش و استعدايابي سرمايه گذاري کرده‌ام و فعاليت هايم در راه حفاظت از ميراث فرهنگي، حفاظت از فيل ها و کمک به مردم است. من حتي يکي از افرادم را در راه مبارزه با قاچاقچيان چيني که درختان صد ساله را قطع مي‌کردند از دست دادم. زندگي من در جنگل به دو شکل مي‌گذرد؛ جايي که حيوانات با دهان بسته از سوي انسان‌ها آسيب مي‌بينند و حيوانات با دهان باز به انسان‌ها آسيب مي‌رسانند.
 
منبع: 11 نيوز
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html