به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار، نشريه تخصصي نظامي «وار ايز بورينگ» با اشاره به روياروييهاي اخير شناورهاي ايراني با کشتيهاي آمريکايي در خليجفارس، به گزينههاي آمريکا براي پيروزي در نبرد احتمالي با ايرانيان پرداخته است.
اين نشريه آمريکايي نوشته است: ارتش آمريکا براي پيروزي در نبرد با قايقهاي پرشمار ايراني، به استفاده از آتش سنگين بالگرد توپدار آپاچي روي آورده است. اين بالگردها حداقل 4 سال است که براي چنين رويارويي تمرين ميکنند.
در آوريل 1988 (سال 1367) نيروي دريايي آمريکا در بزرگ ترين نبرد دريايي خود پس از جنگ جهاني دوم، با شناورهاي نظامي ايران درگير شد.
ملوانان آمريکايي براي درگيري با ناوشکنها و زيردرياييهاي بزرگ شوروي آموزش ديده بودند ولي شناورهاي آمريکايي، تسليحات مناسب براي رهگيري قايق هاي تندرو و چابک ايراني را که حالا به راکت مجهز شده بودند، نداشتند. ايرانيها از نفربرهاي دريايي کوچک هم به عنوان مين گذارهاي مرگ آور بهره ميبردند که نيروها و شناورهاي آمريکايي راه مناسبي براي مقابله با آن نداشتند.
پنتاگون با در نظر گرفتن اين نقطه ضعف، سريعاً بالگردهاي مسلحشده بلک هاوک و پرنده کوچک را به همراه نيروهاي يگان ويژه 160 (که حالا نامش به هنگ 160 نيروهاي ويژه عمليات هوابرد تغيير يافته) به خليجفارس فرستاد. اين بالگردها از روي عرشه ناوشکنها و عرشه بازطراحي شده شناورهاي پشتيباني نفتکشها پرواز ميکردند.
مهارت مانند عضله است و به تمرين نياز دارد؛ از همين رو بود که در دهه 90 و دهه اول قرن جديد، نيروهاي آمريکايي، تمرينات خود را بر روي آب ادامه دادند.
سال 2011 بود که «محمدرضا رحيمي» معاون اول رئيسجمهور وقت ايران، تهديد کرد که مسير تنگه هرمز به روي کشتيهاي خارجي بسته ميشود و از همان هنگام، مانورهاي رقابتي ايران و آمريکا در منطقه کليد خورد.
از سال 2012 پنتاگون آپاچيها را به مأموريتهاي دريايي خليجفارس وارد کرد. آپاچي با تجهيز به موشک هدايت شونده هل فاير، راکتانداز هايدرا و مسلسل سنگين 30 ميليمتري ميتواند به راحتي با قايقهاي کوچک ايراني مقابله کند؛ قايقهايي که با تاکتيک ازدحام و در شمار بالا به شناورهاي آمريکايي حمله ميکنند.
گرچه ارتش آمريکا سال 2011 اکثر نيروهاي خود را از عراق خارج کرد، ولي اعزام نيرو به کشورهاي مجاور ايران از جمله کويت و بحرين ادامه يافت. واحدهاي نيروي زميني ارتش هم ارسال بالگردهاي بلک هاوک و آپاچي به کويت را کماکان ادامه دادند.
اينجا بود که ارتش آمريکا با مشکلي ديگر مواجه شد و آن هم نبود تجربه پرواز عملياتي بر روي دريا در ميان بسياري از خلبانان بود.
فرماندهان آمريکايي براي ايجاد آمادگي در ميان نيروهاي خود، با فرمانده گارد ملي ارتش مستقر در کاروليناي جنوبي که اتفاقا به تازگي از کويت بازگشته بود ملاقات کردند و نتيجه اين شد که خلبانان آپاچي با همراهي خلبانان گارد ملي، پرواز بر روي آبهاي آزاد را تمرين کردند.
اين تمرينها بر روي خليج مکزيک و سواحل کاليفرنياي جنوبي انجام گرفت و خلبان ها با چگونگي نشست و برخاست در ساحل و پرواز از روي عرشه آشنا شدند.
در اين ميان تيپ 36 هوابرد گارد ملي تگزاس براي آموزش بيشتر وارد کويت شد و در آنجا به نيروهاي آمريکايي مستقر، نحوه پرواز عملياتي بر روي آب را آموزش داد.
سال 2013 بود که تيپ 4-22 پس از نهايي شدن آموزشها در آمريکا، وارد کويت شد و در اولين گام، يگان آپاچيهاي اين تيپ در بازسازي صحنه نبرد با ايران، به سمت جزيره «فيلچا» در فاصله 20 کيلومتري سواحل کويت در خليج فارس رفتند و در آنجا با همراهي آپاچيهاي نيروي هوايي امارت متحده عربي، به اهداف موجود شليک کردند و پس از اتمام عمليات، بر روي هاورکرافت يواساسهارپر فري فرود آمدند.
در ادامه اين مقاله آمده است: سپاه پاسداران در چند جزيره خليج فارس، پستهاي فرماندهي دارد که شناورهاي مسلح به راکت و اژدر از آنها دفاع ميکنند.
بالگردهاي مدرن و قابل آپاچي هم مانند هر پرنده آهنين ديگري، در صورت برخورد به موانع جدي، مجبور به فرود يا محکوم به سقوط ميشوند.
نظاميان ايراني در خلال جنگ 8 ساله و پس از روبرو شدن يا بالگردهاي ميل-24 ارتش بعث عراق که بدنهاي زرهي داشتند، به فکر تکيه بر توان داخلي براي توليد سلاحي غيرقابل تحريم براي دور کردن اين ارابههاي شيطان افتادند.
روزهاي جنگ و استفاده از همه امکانات موجود در کنار نوآوري رزمندگان سپري شد و در روزهاي پس از جنگ، ايرانيان با استفاده از نقاط قوت دوشپرتاب «استينگر» که درسش را در والفجر 8 پس داده بود و نمونه بادوام و کارآمد شرقي يعني «ايگلا»، دوشپرتاب خود را ساختند.
خانواده دوشپرتابهاي ايران ميثاق نام دارد و تاکنون 2 نمونه از آن در رسانهها به نمايش درآمده است.