قهرمان وزنه برداري ايران در دسته 85 کيلوگرم رقابت هاي المپيک اعتقاد دارد مغرور بودنش به خاطر اعتمادي است که به خودش دارد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، در روزهايي که ورزشکاران ايراني يکي پس از ديگري مسابقات خود را در المپيک ريو با باخت پشتسر ميگذاشتند و موجي از نااميدي در جامعه ايجاد شده بود، کيانوش رستمي با کسب مدال طلاي وزنهبرداري ايران را به المپيک برگرداند. او در هفتمين روز از مسابقات موفق شد در دسته 85 کيلو گرم مردم ايران را با کسب مدال طلا و رکوردشکني خوشحال کند. رستمي او ميگويد فشار زيادي را تحمل کرده تا بتواند مدال طلا را بهدست آورد. حالا اما خيالش راحت شده است؛ مانند نگاههايش به دوربين تلويزيوني در جريان مسابقه، مغرورانه به اطرافش نگاه ميکند و اميدوار است با کسب طلاي المپيک توکيو پرافتخارترين وزنهبردار ايران شود. رستمي از سختيهاي رکوردشکني و کسب طلا در ريو حرف زده است. صحبتهاي وي را در ادامه ميخوانيد:
*از موفقيتت در المپيک صحبت کن. چقدر فکر ميکردي بتواني رکورد بشکني و طلاي المپيک را بگيري؟
باور اينکه بتوانيد مدال طلاي المپيک را کسب کنيد و در جهان بهترين باشيد، کمي سخت است. واقعيت اين است سطح مسابقات بسيار بالا بود و فشار بيش از حدي را تحمل ميکردم. سعي داشتم آرامشم را حفظ کنم تا به مقصودي که داشتم برسم. سطح مسابقات بهحدي بالا بود که شرط کسب مدال طلا فقط زدن وزنههاي سنگين نبود بلکه بايد رکورد دنيا را نيز تغيير ميداديد که همين امر باعث شد تا مدال طلا را کسب کنم. خوشبختانه توانستم هم رکورد بزنم و هم مدال المپيک را کسب کنم که جاي شکر فراوان دارد.
*خيليها ميگويند در مسابقات آسيايي رکب وزنهبردار چيني را خورده بودي؛ نزديک بود در المپيک هم اين قضيه تکرار شود اما هوشياريات مانع شد. چقدر درباره اين ورزشکار چيني تحقيق کرده بودي؟
فکر نميکنم وزنهبردار چيني قصد رکب زدن به من را داشت. او وزنههايي که بايد ميزد را بالاي سر برد. معتقدم از قبل هم برنامهريزي کرده بود تا جايي که ميتواند وزنههاي مورد نظرش را بزند. عموما وزنهبرداران اينگونه رفتار نميکنند. اعتقاد دارم که مهار وزنه با شانس هم خيلي دخيل است. گاهي ديدهايم که وزنهبرداران وزنهاي را انتخاب ميکنند اما توانايي مهارش را ندارند. عقيده دارم که وزنهبردار چيني کارش را به نحو احسن انجام داد اما من با مربيگري خودم توانستم به جايگاه واقعي که انتظار داشتم برسم. وزنههايم را به درستي انتخاب کردم و نتيجهاش را هم ديدم.
*وزنهبردار چيني روي سکو با توصحبت ميکرد؛ چه ميگفت؟
آن وزنهبردار فکر ميکرد که ديگر طلايش قطعي شده است که کاملا اشتباه ميکرد. اين اتفاق در بازيهاي آسيايي براي خود من رخ داد که فکر ميکردم مدال طلايم قطعي است اما اين اتفاق صورت نگرفت و من مدال نقره کسب کردم. روي سکو اما وزنهبردار چيني به من تبريک گفت؛ البته زبان انگليسي را هم درست و حسابي بلد نبود و گاهي نميفهميدم که چه ميگويد اما بيش از حد ناراحت بود.
*اولين مدال کاروان ايران را کسب کردي، چقدر فشار روي تو و کاروان ورزشي ايران بود؟
قابل توصيف نبود. شما فکر کنيد بهعنوان اولين ورزشکار بايد برويد و مدال کسب کنيد؛ قطعا فشار زيادي وجود دارد اما اعتقاد دارم که پا قدمم خوب بوده است؛ زيرا در المپيک لندن نيز اولين مدال کاروان ايران را کسب کردم و بعد از آن ورزشکاران ديگر با شايستگي تمام ادامه دادند و مدالهاي بعدي را بهدست آوردند.
*قبل از شروع مسابقه، وقتي دوربينها تصويرت را نشان ميدادند کمي مغرور به نظر ميرسيدي. واقعا اينطور بود يا از استرس چهرهات در هم شده بود؟
بسياري از ورزشکاران در مسابقات مختلف به دليل اينکه استرس ميگيرند، نميتوانند عملکرد خوبي از خود نشان دهند و همين موضوع باعث ميشود که از کسب مدال بازبمانند اما من اين گونه نبودم. تجربياتم به من کمک کرد. تمرکز بالايي داشتم و آرامش عجيبي در من حاکم بود. غرور داشتم زيرا از خودم مطمئن بودم و ميدانستم که توانايي در کنار آرامش قطعا به کسب نتيجه منجر ميشود. شرايط من ويژه بود و بايد وزنههايم را خودم انتخاب ميکردم و بعد روي سکو ميرفتم. تمام اين موضوعات را بايد انجام ميدادم و در عين حال بايد آرامشم را هم حفظ ميکردم. حواسم به ضربان قلبم بود، نميخواستم تپش قلب بگيرم اما همه چيز به خوبي پيش رفت. نميتوانم توضيح دهم که چقدر سخت بود و تا چه حد من زجرکشيدم تا اين مدال را کسب کردم.
*بعد از قهرمانيات هم يک اتفاق عجيب رخ داد؛ ابراز علاقه دختر وزنهبردار انگليسي مثل توپ ترکيد. خودت خبر از موضوع خبر داشتي؟
بله، از اين موضوع خبر داشتم و برايم جالب بود. همين که بهعنوان يک ايراني توانستم کاري را صورت دهم که براي کشورم خوب جلوه کند، جاي شکر دارد. من کسي نيستم که فردي به من ابراز علاقه کند اما اين اتفاق افتاد و در نوع خود هم جالب بود.
*رکورددار دنيا و المپيک بودن چه حسي دارد؟
حس فوقالعادهاي است. فرض کنيد بهترين هستيد. اگر رکورددار باشيد و اين رکورد را کسي نزند و ادامه پيدا کند، شما ميتوانيد هرسال خودتان را قهرمان دنيا بدانيد. قطعا از اين موضوع خشنود هستم اما اميدوارم بتوانم به اين روند ادامه دهم.
*کيانوش رستمي ميتواند در المپيک بعدي يک طلاي ديگر بگيرد و پرافتخارترين وزنهبردار ايران شود؟
قطعا هدفم همين است. ميخواهم وزنهبرداري ايران را متحول کنم. تا جايي که توان داشته باشم، تمرين ميکنم و اميدوارم نتيجه لازم را کسب کنم.
*دوستي نزديکي با بهداد سليمي داري؛ چرا آن اتفاقات براي بهداد رخ داد؟
من کمي حرفهاي به اتفاقاتي که براي بهداد افتاد، نگاه ميکنم. المپيک ميدان بزرگي است و امکان دارد که داوران هر تصميمي را اتخاذ کنند. گاهي به نفع شما است و بعضي اوقات هم به ضرر افراد رقم ميخورد. البته من نميتوانم قضاوت کنم. مسابقاتي در اين سطح حتما از داوران حرفهاي سود ميبرد. به شخصه بهعنوان يک وزنهبردار بارها وزنههايم در مسابقات خطا گرفته شده است. زماني که داوران قبول نکنند، شما هيچ کاري نميتوانيد انجام دهيد و فقط بايد بپذيريد. به نظر من وزنهبردار بايد بهگونهاي وزنه را بالاي سر ببرد که هيچ حرف و حديثي را باقي نگذارد. اجازه دهيد مثالي بزنم؛ مسابقات سال 2014 بود. وزنه دوضرب را زدم، با اينکه درست زده بودم از من خطا گرفتند. براي بار دوم هم بيدليل خطا اعلام کردند. براي بار سوم بالاي سکو رفتم و وزنه را بهحدي نگه داشتم که ديگر خود داوران هم راي دادند که درست است؛ ديگر وزنه را رها کن و بعد از اين وزنه را رها کردم و با خنده نگاهي به داور کردم و او هم ديگر نميتوانست واکنشي نشان دهد و مجبور شد تا وزنه من را قبول کند و 3 چراغ سفيد روشن شود. زماني که درست کارتان را انجام دهيد، هيچکسي نميتواند به شما خرده بگيرد.
*انوشيرواني در سمت سرمربيگري تيمملي وزنهبرداري ابقا شد؛ باز هم ميخواهي تنها تمرين کني؟
به نظر شما من بايد چگونه عمل کنم؟آيا با همان روند قبلي بايد ادامه دهم يا نه؟ قطعا به تنهايي ادامه خواهم داد. زيرا ميدانم بايد چه کاري انجام دهم و چگونه تمرين کنم؛ بايد به بسياري از مسائل ديگر فکر کنم و براي آنها برنامهريزي دقيقي انجام دهم. من به تنهايي کار خودم را انجام ميدهم و ميدانم حامي اصليام خدا است.
*پدرت هم به تو گفته بود بعد از طلاي المپيک ازدواج کن اما ظاهرا نظرش عوض شده است!
بله من به نظر پدر و مادرم احترام ميگذارم؛ هرچه دارم از آنها است و دوست دارم بهگونهاي که آنها مايلند زندگي کنم. حرفهاي آنها قطعا مسير زندگي من خواهد بود.
منبع:شهروند