هزينه بالاي ۱۹ عمل جراحي چارهاي براي پدر نگذاشته است؛ پدر کارگري که آگهي فروش «کليه» خود را بر در و ديوار شهر نصب کرده تا شايد بتواند دختر خردسالش را بدون درد و بيماري کنارش ببيند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، اين روزها شنيدن اينکه هزينه بالاي يک عمل جراحي باعث شود تا خانواده اي نتواند عزيزش را روانه بيمارستان کند کم و بيش در بين دوستان و اطرافيان به گوش ميرسد.
کساني که به دليل ناتواني در پرداخت هزينههايي که به قول مسئولان «ديگر کمرشکن نيستند» کمرشان زير بار هزينه خم ميشود و حاضرند نهتنها خانه و فرش زير پا، بلکه از جان خودشان هم بگذرند و جان خود را فداي بيمارشان کنند تا بلکه چند صباحي هم که شده بيشتر کنارشان باشد.
حکايت، حکايتي واقعي است از فداکاري پدري که حاضر است به خاطر زندگي بخشيدن به دختر 5 سالش از جان خودش بگذرد.
آقاي ق. پدر کارگري است که هرچند ابايي از فاش کردن نامش ندارد اما براي اينکه غرورش بيش از اين له نشود از عنوان کردنش خودداري مي کنيم.
به گفته او دختر 5ساله اش «پريسا» از ابتداي تولد با ناراحتي قلبي سر کرده اما به دليل هزينه هاي بالاي عملش تاکنون نتوانسته او را درمان کند.
يکبار هم که حالش بسيار وخيم شده در بيمارستان امام خميني(ره) تهران بستري مي شود اما به دليل هزينه هاي بالاي عمل، او را به خانه برمي گرداند و چشم اميد به دست خيرين، دوستان و فاميل مي بندد؛ا ميدي که تاکنون به سرانجام نرسيده است.
به گفته پزشکان معالج، «پريسا» بايد 19 بار عمل جراحي سنگين شود چون علاوه بر پوسيده بودن رگهاي خوني قلب، پنج سوراخ قلب هم بايد بسته شوند.
هزينه هر عمل جراحي 15 تا 16 ميليون تومان تخمين زده شده که پرداخت اين هزينهها، براي پدر شدني نيست!
آقاي ق. که نااميد از همه جا مي شود چاره اي جز فدا کردن جان خود براي فرزندش نمي بيند. او که اکنون در شهر جوانرود کرمانشاه زندگي ميکند و آگهي فروش «کليه» خود را بر در و ديوار شهر نصب کرده تا شايد با فروش کليه اش بتواند بخشي از هزينه هاي عمل فرزندش را بدهد.
وي با اميدي مي گويد: «بيمارستان هر روز پيگيره و منتظر تماس ماست تا پريسا را براي بستري ببريم اما پولش را ندارم.»
وي ادامه مي دهد: « دو بچه ديگه هم دارم که آنها پسرند. يک کارگر سادم که 53 سالمه ولي درآمد آنچناني ندارم. روزمُزدم و مگه چقدر ميتونم دربيارم. دوبارم کمرمو عمل کردم و نمي تونم خيلي کار کنم پس چارهاي ندارم جز اينکه کليهمو بفروشم.»
اين پدر از جان گذشته مي گويد که بيمه روستايي دارد اما بازهم در پرداخت اين هزينه هاي بالا کمک چنداني نمي کند.
دستآخر هم بعد از خدا باز هم چشم اميدش را به دستان خيريني مي بندد که شايد بتوانند کمکش کنند و فرزند خردسالش را به زندگي عادي برگردانند.
بيمار ناتوان به مددکار اجتماعي بيمارستان مراجعه کند
رضا رضايي مديرکل بودجه معاونت درمان وزارت بهداشت در اين باره به فارس گفت: بعد از طرح تحول سلامت مردم هزينههايي که پرداخت ميکنند بسيار کم شده، در بخش بستري 6 درصد و در بخش روستايي 3 درصد شده است. بنابراين هزينهها آن چنان نيست که نتوانند پرداخت کنند يا مجبور به فروش کليه شوند.
وي ادامه داد: بيماراني هم که سقف فرانشيز را ندارند بپردازند گفتهايم که به مددکار بيمارستان مراجعه کنند و پس از بررسي انجام شده صفر تا صد درصد تخفيف به آنها تعلق ميگيرد.
رضايي گفت: ما چندين سال است که در بخش رواني، سوختگي و صعبالعلاج حمايتهاي مالي بسياري ميکنيم گاهي حتي اگر بيمارستان توان پرداخت را ندارد ما به بيمارستان بدهکار ميشويم مگر اينکه بيمار به بخش خصوصي برود.
ابلاغ دستورالعمل حمايتي از بيماران نيازمند
وي با بيان اينکه به تمام دانشگاهها دستورالعمل دادهايم که حمايت از بيماران نيازمند را داشته باشند، گفت: ابلاغ شده که اگر بيماري توان پرداخت نداشت پس از بررسي به صورت آبرومندانه به او تخفيف داده شود اما مشکلي که وجود دارد اين است که وزارت بهداشت کار بيمه هم انجام ميدهد.
رئيس اداره بودجه معاونت درمان ادامه داد: بيمهها گاهي اين هزينهها را قبول ندارند مثلاً در بخش مسموميتها ميگويند اگر فرد خودکشي کرده باشد يا خودش صدمهاي به خود زده باشد پوششي نميدهند يا در بخش رواني بستري بيش از 40 روز را حمايت نميکنند.
اما خبر خوش براي پريسا و پدرش!
اما حالا با تمام اين اوضاع و احوال و توضيحاتي که وزارت بهداشتيها دادند بالاخره سرنوشت پريسا و درمانش چه ميشود؟
خبر خوش اين است که با پيگيري هاي انجام شده معاونت درمان وزارت بهداشت قول مساعد داده است تا به پرونده «پريسا» رسيدگي کند و به اين ترتيب هزينههاي درماني وي را متقبل شود و اين دختر بچه 5 ساله را به صورت رايگان تحت عمل جراحي قرار دهد.