در ذيل توصيههاي «اليزا کاتالانو» مدير سابق تيم خاورميانه و شمال آفريقا در شوراي امنيت ملي و مشاور ارشد سابق سفير آمريکا در سازمانملل و همچنين «ايلان گلدنبرگ» مدير برنامه امنيت خاورميانه در «مرکز امنيت نوين آمريکايي» و رييس سابق تيم ايران در وزارت دفاع آمريکا آمده است:
توافق لوزان بيانکننده پارامترهاي وسيعي از توافق هستهاي احتمالي ميان اعضاي 5+1 و ايران بود؛ بخصوص در زمينه فعاليتهاي غنيسازي اورانيوم در ايران، تاسيسات بازفرآوري و غنيسازي ويژه، نظارت، بازرسي و شفافيت و همچنين لغو تحريمها. اين امکان وجود دارد که بدون تضعيف برجام، به تحريکات مستمر ايران پاسخ مناسب و درخور بدهيم. رويکردي مسئولانه ميتواند شامل مراحلي معدود، متناسب و کوتاهمدت باشد که با ايجاد فعاليتهايي نشان دهد آمريکا به تعهدات خود در مقابله با رفتارهاي تهاجمي ايران پايبند است. نکته قابلتامل ديگر اين است که اگر ايران مانع اجراي برجام شود، خود بيشتر يا دستکم به اندازه آمريکا متضرر ميشود. ما بايد بدانيم که ايران در محاسبات خود چنين ريسک مهمي را نيز مدنظر خواهد داشت. آمريکا (در مقايسه با ايران) از توانايي بيشتري براي اجراي سياستهاي خود عليه عملکرد تهاجمي ايران برخوردار است.
* تمرکز بر هنجارهاي بين المللي و پاسخهاي چندجانبه: قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمانملل تاکيد ميکند که فعاليتهاي موشکي بالستيک ايران جزو موارد نقض توافق دستکم تا هشت سال آينده ميباشد. آمريکا در واکنش به آخرين آزمايشات موشکي بالستيک ايران بايد مشخص کند که آيا اين موارد نقض ارزش انجام بحثي جدي در نيويورک را دارد يا خير. واشنگتن با تشخيص چالشهاي اقدام سازمان ملل بخصوص در مورد فعاليتهايي که موارد مستقيم نقض عناصر اصلي توافق هستهاي از سوي ايران محسوب نميشود، بايد دستکم بدنبال طولانيتر کردن ليست تحريمي اعلامشده در 17 ژانويه از اشخاص به شرکتهاي مهمتري باشد که در برنامه موشکي بالستيک ايران درگير هستند. بعلاوه بايد بر شرکاي اروپايي آمريکا به منظور مشارکت در اين تحريمها اعمال فشار شود.
در خصوص مشارکت آمريکا با شوراي همکاري خليجفارس در نشست آتي آنها در رياض که در اواخر ماه جاري برگزار ميشود نيز وعدهدهي به شرکا درباره افزايش توان دفاع موشکي بالستيک ميتواند حائز اهميت باشد. باتوجه به اينکه چندجانبهگرايي در امور تدافعي با چالشهايي همراه است، توجه و اقدام برابر بايد بر امور تدافعي دوجانبه متمرکز شود؛ چراکه اين کار ميتواند هم مکمل چندجانبهگرايي بوده و هم در کوتاهمدت بسوي آن پيش رود.
در مورد دستگيري و بازداشت ملوانان آمريکايي، آمريکا بايد از نتايج تحقيقات براي مقابله با تصوير ايجاد شده مبني بر اينکه واشنگتن به سرعت از ايران تقدير کرد، استفاده کرد؛ تحقيقاتي که احتمالا نشان خواهد داد که ملوانان ما عبوري بدونخطر (يکي از قواعد دريانوردي) داشتهاند. اگر در نتيجه تحقيقات به قانونيبودن اقدام ايران اذعان شود، احتمال ايجاد سابقهاي دردسرساز وجود دارد. همچنين نبايد به ايران اجازه داد اينگونه استدلال کند که ميتواند به ظن جاسوسي اقدام به بازداشت آمريکاييها کند، آن هم در حالي که خود پهپادهايش را بر فراز ناوهاي آمريکايي به پرواز درميآورد. فراتر از مساله عبور بيخطر ملوانان، استفاده ايران از بازداشت آنها بعنوان ابزاري تبليغاتي است که احساس مسئوليت بازيگران بينالمللي را ميطلبد.
* پاسخ به رفتارهاي تحريکآميز منطقهاي: قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل شامل ممنوعيت صادرات تسليحات متعارف به ايران تا 5 سال پس از اجراي توافق ميباشد. بيشک بزرگترين نمايش اقدامات تهاجمي ايران، ارائه مستمر تسليحات غيرقانوني به نيروهاي نيابتي خود در منطقه است. يکي از مناسبترين ابزارهاي در اختيار ايالاتمتحده، امکان رهگيري و ممانعت از به مقصد رسيدن چنين محمولههايي است. آمريکا بايد فعاليتهاي خود در اين زمينه را تقويت نمايد. باتوجه به حساسيت موجود در اقدامات ممانعتي و يکجانبه ايالاتمتحده، کار با شرکاي کليدي در منطقه براي اجراي چنين عملياتهايي بايد در اولويت قرار گيرد. غالبا نمايش قدرت در اين خصوص کفايت ميکند همانگونه که سال گذشته کشتيهاي آمريکايي در خليج يمن مستقر شده و علنا ايران را وادار کرد که کشتيهاي خود را از اين منطقه به عقب بازگرداند. نمايش عمومي اقدامات مقابلهاي فاکتوري مهم محسوب ميشود البته اگر امکان چنين نمايشي وجود داشته باشد.
ايالاتمتحده همچنين بايد با تقويت اتحاد خود با کشورهاي عربي حوزه خليجفارس و نيز اسرائيل در زمينه مبارزه عليه حمايت ايران از پروکسيهايش در غرب آسيا، توافق را مستحکمتر نمايد. واشنگتن و متحدانش بايد نيروي کار مشترک و چندمليتي تشکيل داده تا با تهديدات سپاه پاسداران ايران و نيروهاي نيابتي آن و نيز افراطگرايان سني مبارزه نمايند. چنين تلاشي بايد شامل يک مرکز اشتراک اطلاعاتي، آموزش و تمرينات مشترک باشد تا بتواند در جنگ نامتعارف شرکت کرده و در صورت لزوم، عملياتهاي مشترک را مورد هدف قرار دهد. چنين رويکردي ميتواند با برگزاري گفتگوهاي اطلاعاتي و دفاعي مستمر و عمومي و همچنين نشستهاي استراتژيک ميان واشنگتن و تعدادي از شرکاي منطقهاي درباره مبارزه با حمايت ايران از حزبالله، شبهنظاميان شيعه در عراق و حکومت بشار اسد تکميل گردد. چنين اقداماتي پس از برگزاري اجلاس سال گذشته کمپديويد، پيش بيني شده بود.
باتوجه به ثروت بادآورده براي ايران از لغو تحريمها جريان ثابتي از تجارت که در پي ورود به اقتصاد ايران هستند، ايالاتمتحده بايد به وضع تحريمهاي هدفمند بخصوص در موارد مهمتر از جمله مقامات درگير در مسائل مربوط به تروريسم بپردازد. نهادهاي آمريکايي بايد با شناسايي درست شرکتهاي همکاريکننده با سپاه پاسداران ايران و شرکتهاي وابسته به آن در بخشهايي نظير نفت، ساخت و ساز و بانکي و نيز موارد بالقوه جديد مانند حمايت از برنامه موشکي بالستيک که در معرض تحريمهاي جدي آمريکا قرار دارند، وارد عمل شوند. اگر آمريکا اين مقامات (و شرکتهاي همکاريکننده با ايران) را در زمان مناسب، هوشمندانه و تهاجمي مورد هدف قرار ندهد، شرکاي واشنگتن نيز اين ابزارها را تهديداتي توخالي ميپندارند.
* استمرار نظارت بر حقوق بشر و شهروندي: نهايتا اينکه، اتمام انتخابات اخير در ايران باب فرصت جديدي را براي ايالاتمتحده گشود که با استفاده از آن ميتوان عليه «اقدامات ظالمانه» ايران، روايت تازهاي آغاز کرد. آمريکا همواره عليه اين نوع سرکوب در سراسر دنيا صحبت کرده و در دوره پس از انتخابات ايران و بدليل بوجود آمدن وضعيت کنوني، نبايد از تکرار چنين کاري خودداري کند.
نويسنده در انتها خاطرنشان کرد: توافق هستهاي محققشده در لوزان يک توافق تاريخي بود. اجراي برجام در اين سطح، نيز دور از انتظار مينمود و حتي برخي ترديدات در خصوص تلاشهاي انجامگرفته در ماه اول اجراي توافق مطرح گرديد؛ اما اين فرآيند تا حال حاضر نيز در حال اجرا ميباشد. بااينحال، عملکرد تهاجمي تهران نسبت به همسايگانش و همچنين آمريکا تغيير چنداني نداشته و به احتمال فراوان تا سال آينده نيز ادامه داشته باشد. اين چالش توازن صحيح قوا را بر هم ميزند. واشنگتن بايد اقدامات مثبت خود همانند سالهاي گذشته را ادامه داده تا اجرايي قابلاثبات و کامل از توافق هستهاي را پيريزي نمايد. در عين حال، پاسخ به اقدامات تحريکآميز با واکنشهاي متقابل، مناسب و معنادار به ايران و جهان نشان خواهد داد که براي نقض هنجارهاي بينالمللي بايد هزينه پرداخت کرد.انفعال آمريکا در اين زمينه موجب تضعيف اصول (توافق) شده؛ اصولي که انتظار اجراي مسئولانه آن وجود دارد. تغافل واشنگتن در قبال اقدامات خصمانه ايران در اجراي توافق در راستاي منافع آمريکا نيست.
منبع:فارس