پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 183706
پيام ژئوپلتيک ديدار پوتين با رهبر انقلاب
تاریخ انتشار : 1394/09/03 11:43:30
نمایش : 1921
آمريکايي‌ها بيش از هر چيزي، از اين پيوند بين روسيه و ايران، که سبب شده است سيستم موازنه‌ي قدرت قديمي و نظم سنتي-آمريکايي در منطقه‌ي غرب آسيا (که هميشه به نفع آمريکا و متحدان منطقه‌اي او تصوير مي‌شد) دچار تغييرات عظيمي شود، نگران‌اند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغارٰ بسياري از انديشمندان حوزه‌ي سياست خارجي برآن‌اند که جهان دستخوش تغييرات عمده‌اي در حوزه‌ي ژئوپليتيک شده است. ظهور قدرت چين در شرق آسيا، برزيل در آمريکاي لاتين، آلمان در اروپا، هند در جنوب آسيا، روسيه در شرق اروپا، و ايران در منطقه‌ي غرب آسيا سبب شده است تا نظم پيشين، که براي چندين دهه نظمي آمريکايي بود، دستخوش تغييرات عمده‌اي شود. براي مثال، ظهور چين در شرق آسيا تا حدي اهميت دارد که سبب شده است آمريکا در همين هفته‌ي گذشته از بيم سيطره‌ي نظم چيني در آسياي شرقي، موافقت‌نامه‌ي ترانس‌پاسيفيک (TPP) را با يازده کشور حاشيه‌ي اقيانوس آرام امضا کند.

نظم سنتي و آمريکايي در منطقه‌ي مهم غرب آسيا که از سال ۱۹۷۳ (يعني جنگ اعراب و اسرائيل) با حضور آمريکا براي بقاي موجوديت رژيم صهيونيستي تأسيس و سبب حضور و دوام چهاردهه‌اي در اين منطقه شده نيز اکنون فروپاشيده است. «نظم آمريکايي براساس تغيير رژيم در کشورهايي که واشنگتن علاقه‌ي چنداني به آن‌ها نداشت پايه‌ريزي شده بود.»۱ ويژگي مهم نظم آمريکايي، «پراکندگي خصومت» و «ايجاد تنش و درگيري» در اين منطقه بوده است. حمايت از صدام، جنگ کويت، يورش به افغانستان و پاکستان و عراق، جنگ‌طلبي عليه لبنان، حمايت از کشتار مردم بي‌گناه غزه، حمايت مالي و نظامي از گروه‌هاي تروريستي در سوريه و حمايت از حمله‌ي وحشيانه به مردم مظلوم يمن، نشان‌دهنده‌ي اين است که نظم مورد نظر آمريکا، نظمي مبتني بر درگيري و تشديد اختلافات قومي و مذهبي و سياسي بوده است. اين همان چيزي است که خبرگزاري «شينهوا» اين‌گونه آن را بيان کرده است: «اکنون هرجا اسمي از آمريکا برده مي‌شود، ما شاهد خشونت و کشمکش، فقر و آوارگي هستيم.»۲

حال اما آمريکايي‌ها در ايجاد «نظم مبتني بر جنگ و درگيري» نيز دچار ناتواني شده‌اند. اين ناتواني تا حدي بوده است که حتي سياست‌مداران جنگ‌طلبي چون زبيگنيف برژينسکي نيز با جنگي جديد مخالفت کرده‌اند؛ آنجايي که وي خطاب به سناتورهايي که در مخالفت با توافق هسته‌اي غرب با ايران، به رهبران ايران نامه نوشتند، گفت: «مانع‌تراشي در مقابل توافق با ايران، بازي سياسي نيست، بلکه بازي با آتش است.» او اضافه کرد: «سناتورها بايد از خودشان بپرسند که آيا وقوع جنگ ديگري مي‌تواند منافع آمريکا را تأمين کند.»۳

همه‌ي اين‌ها يعني آنکه جهان آن‌گونه که مقامات آمريکايي تصور مي‌کردند، پيش نرفته است. بنابراين «سنگ‌بناي نظم فعلي بايد تغيير کند و زيربناي نظم آمريکايي به زيربناي نظم غيرآمريکايي تبديل شود.»۴ کنت شورتگن، کشورهاي عضو گروه بريکس را در حال قدرت يافتن بيشتر و پايان دادن به سلطه‌ي چهارصدساله‌ي غرب براي تعيين سرنوشت جهان دانسته و پيوستن کشورهاي روبه‌توسعه در آينده به اين گروه را يکي از اتفاقات مهم و تأثيرگذار سال‌هاي آتي خوانده است. شورتگن اين اتحاد اقتصادي را موجب شکل‌گيري اتحاد بزرگ سياسي عليه بلوک غرب برشمرده است.۵
در مقابل نظم مبتني بر درگيري آمريکايي‌ها، نظم مبتني بر «مردم‌سالاري» جمهوري اسلامي قرار دارد. نظمي که در آن «خواست مردم»، «حفظ استقلال و عزت» کشور و «روابط صميمانه» اولويت اساسي دارد و اساساً بر همين مبناست که سياست‌هاي ايران با آمريکا در منطقه، ۱۸۰ درجه با يکديگر اختلاف دارند. چراکه مدل نظمي که اين دو کشور براي حل مشکلات و بحران‌هاي منطقه در نظر گرفته‌اند، با يکديگر تفاوت دارد. يکي خواهان ادامه و شايد افزايش خصومت‌ها و تنش‌ها و درگيري‌هاست و ديگري خواهان استقلال و عزت و روابط دوستانه‌ي کشورها با يکديگر. تجربه‌ي حوادث سال‌هاي اخير در منطقه نشان داده است آن نظمي که جواب‌گوي حل بحران‌هاي منطقه‌اي است، نظم و منطق جمهوري اسلامي است. اين مهم در ناگزيري غرب از دعوت از ايران۶ براي حل مسئله‌ي سوريه، به‌دليل قدرت و منطق مستدل ايران، خود را نشان داده است. ترديدي نيست که غربي‌ها به‌دليل رويکرد جمهوري اسلامي نسبت به حضور در منطقه، مايل به قبول قدرت ايران و مشارکت اين کشور در حل معادلات منطقه نبوده و نيستند، اما ازآنجاکه نظم سنتي خود را عاجز از حل مسئله‌ي سوريه مي‌دانند، مجبور به دعوت از ايران شده‌اند.

[*] پيوند روسيه و ايران و تغيير ژئوپليتيک منطقه
در ماه‌هاي اخير اما اتفاق جديدي در اين نظم جديد صورت پذيرفت و آن پيوستن روسيه به ائتلاف محور مقاومت براي مبارزه با گروه‌هاي تروريستي در سوريه بود. با شروع حمايت هوايي روس‌ها از سوريه و اعلام هماهنگي اين کشور با ايران که در رسانه‌هاي غربي از آن تحت عنوان «ائتلاف ۴+۱» (ايران، روسيه، عراق و سوريه به‌همراه حزب‌الله) ياد شد، ميخ محکمي بر تابوت «نظم‌سازي منطقه‌اي» آمريکايي‌ها وارد شد. فريد زکريا در يادداشتي تحت‌عنوان «توقف غش‌وضعف در برابر پوتين» در روزنامه‌ي «واشنگتن‌پست»، هنگامي که درصدد توجيه ناتواني آمريکا براي تنظيم مسائل غرب آسيا برآمد، نوشت: «ولاديمير پوتين موجب شد تشکيلات سياست خارجه آمريکا دچار غش‌وضعف شود.» وي سپس به نقل از آمريکايي‌هايي که در اين ديدگاه اتفاق‌نظر دارند، بيان مي‌کند: «يک ستون‌نويس، قاطعيتي را که موجب شده او [پوتين] در خاورميانه در صندلي راننده پشت فرمان قرار بگيرد، تحسين کرد. يک ديپلمات کهنه‌کار هشدار مي‌دهد: اين تنزل‌يافته‌ترين موقعيت نفوذ و مشارکت آمريکا در منطقه از زمان جنگ جهاني دوم تاکنون است. يک کارشناس بدبين نيز مي‌گويد: از زمان پايان جنگ سرد در ۲۵ سال پيش تاکنون روسيه هيچ‌گاه به اين ميزان جسور و واشنگتن هيچ‌گاه به اين ميزان سازش‌کار نبوده است.»۷
هنري کسينجر نيز با اظهار تأسف از اين «ائتلاف جديد شکل‌گرفته»، نگراني خود را نسبت به از بين رفتن نظم منطقه‌اي آمريکا، اين‌چنين بيان مي‌کند: «حضور نيروهاي روسي در منطقه (با هر انگيزه‌اي که باشد) و همچنين مشارکت آن‌ها در عمليات جنگي، سبب ايجاد چالش براي سياست آمريکا در قبال منطقه‌ي خاورميانه شده [است]؛ سياستي که به‌مدت چهار دهه به چالش کشيده نشده بود.»۸
ايوان تيموويف، مسئول برنامه‌ي شوراي روابط بين‌الملل روسيه در راشا دايرکت نيز برآن است که «استراتژي جديد روسيه در سوريه، بخش اعظم معادلات در اين منطقه را به هم ريخته و فضاي تازه‌اي باز کرده است که به زاويه‌هاي نويني وصل مي‌شوند.» وي در بيان اصول جديد سياست خارجي روسيه اظهار مي‌دارد: «روسيه در حال تبديل شدن به يک بازيگر سياسي-نظامي فعال‌تر در بيرون از مرزهاي خود است. اگرچه اين نقش‌آفريني به‌علت منابع محدود روسيه، گزينشي و هدفمند خواهد بود.»۹
به نظر مي‌رسد که آمريکايي‌ها بيش از هر چيزي، از اين پيوند بين روسيه و ايران، که سبب شده است سيستم موازنه‌ي قدرت قديمي و نظم سنتي-آمريکايي در منطقه‌ي غرب آسيا (که هميشه به نفع آمريکا و متحدان منطقه‌اي او تصوير مي‌شد) دچار تغييرات عظيمي شود، نگران‌اند. اين موضوع (از بين رفتن موازنه‌ي قوا و نظم سنتي به‌عنوان شاکله‌ي نظم غربي) سبب شده است تا سياست‌مداران کهنه‌کاري چون کسينجر نسبت به آن هشدار دهند.۱۰
حضور ولاديمير پوتين در ايران و ملاقات او با رهبر انقلاب نيز از همين زاويه قابل تحليل و اهميت است. از يک‌سو نشان‌دهنده‌ي قدرت تعيين‌کننده‌ي ايران است و از ديگر سو، نشان‌دهنده‌ي شکل‌گيري نظمي جديد است که کاملاً متناقض با نظم غربي است؛ نظمي که قابليت ترسيم و تنسيق معادلات نه‌تنها در بُعد منطقه‌اي، که در بُعد بين‌المللي را نيز دارد.

پي‌نوشت‌ها:

۱. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۲۰۷۲۱۰۰۰۴۸۷
۲. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۲۰۷۲۱۰۰۰۴۸۷
۳. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۳۱۲۰۶۰۰۱۵۷۱
۴. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۲۰۷۲۱۰۰۰۴۸۷
۵. http://www.secretsofthefed.com/brics-economic-alliance-creates-plan-for-new-political-alliance/
۶. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۴۰۸۰۵۰۰۱۷۱۴
۷. https://www.washingtonpost.com/opinions/vladimir-putins-interventionism-in-the-middle-east-is-not-to-be-admired/۲۰۱۵/۱۰/۱۵/۷c۹۳۹۸۳۴-۷۳۷۳-۱۱e۵-۸d۹۳-۰af۳۱۷ed۵۸c۹_story.html
۸. http://www.wsj.com/articles/a-path-out-of-the-middle-east-collapse-۱۴۴۵۰۳۷۵۱۳
۹. http://tabyincenter.ir/index.php/rasad/%D۹%۸۷%D۹%۸۱%D۸%AA-%D۸%A۷%D۸%B۵%D۹%۸۴-%D۸%B۳%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA-%D۸%AE%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%AC%DB%۸C-%D۸%B۱%D۹%۸۸%D۸%B۳%DB%۸C%D۹%۸۷
۱۰. http://www.wsj.com/articles/henry-kissinger-on-the-assembly-of-a-new-world-order-۱۴۰۹۳۲۸۰۷۵
پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمي سيدعلي خامنه‌اي (مد‌ظله‌العالي) - مؤسسه پژوهشي فرهنگي انقلاب اسلامي


مرجع : پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري
 
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html