هفتهنامه اکونوميست در مقالهاي ضمن اشاره به بازگشايي سفارت انگليس در ايران نوشته است انگليس ميتواند واسطهي برقراري رابطه ايران و آمريکا باشد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا، بعد از حصول توافق هستهاي ميان ايران و کشورهاي 1+5 انگليس براي عقب نماندن از ديگر کشورهاي اروپايي براي ورود به بازار ايران فورا سفارت خود در تهران را بعداز چهار سال تعطيلي بازگشايي کرد.
اکونوميست طي مقاله اي با اشاره به سفر اخير مقامات انگلستان به ايران نوشت، «فيليپ هاموند» وزير خارجه انگليس در تاريخ 23 آگوست (يک شهريور) سفارت بريتانيا را در تهران بعداز چهار سال از تعطيل شدن فعاليتها، بازگشايي کرد.
دراين مقاله آمده است «اين اقدام بسيار نمادين بود و مقامات انگليس براي اينکه مانند ديگر کشورهاي غربي سرآسيمه هستند تا روابط اين کشور را با ايران از سر بگيرند، بعد از حصول توافق هستهاي فورا به تهران آمدند. انتظار ميرود بيشتر تحريمهاي ضد ايراني در طول چند ماه برداشته شوند و با بازگشايي سفارتها روابط تازهاي ميان ايران و انگليس برقرار خواهد شد.»
اکونوميست ادامه داد «اما هيچ کس اين طور فکر نميکند که بازگشت انگليس به ايران يک بازگشت عادي مثلا مانند ورود انگليس به ديگر کشورهاي اروپايي باشد. شعارهايي که بر ديوار سفارت انگليس در تهران باقيست، نشان از اين غيرعادي بودن روابط انگليس و ايران دارد.» نويسنده يادآور شده وقتي چهار سال پيش عدهاي به سفارت يورش بردند بر روي ديوار و در کنار عکس ملکه انگليس عبارت مرگ بر انگليس را نوشتند که همچنان بر ديوارهاي سفارت باقي هستند.
اکونوميست در ادامه اذعان کرد، براي دهههاي متمادي شرکت نفتي «آنگلو-پرشين» استخراج نفت ايران را انحصاري کرده بود، از سوي ديگر بعداز آنکه دکتر مصدق در سال 1953 ميلادي (1328 شمسي) صنعت نفت ايران را ملي کرد، انگليس براي براندازي محمد مصدق که قانوني و طي انتخابات به نخست وزيري رسيده در ايران مداخلاتي کرد تا وي را از قدرت برکنار کند. اين خاطرات همواره در ذهن ايرانيان باقي مانده و انگليس کشوري بدجنس در ذهن ايرانيان است و در ايران معمولا بعد از آمريکا که شيطان بزرگ است، انگليس معمولا شيطان کوچک معرفي ميشود.
مقاله افزود؛ «اما اکنون که دوباره اين دو کشور با يکديگر در حال گفتوگو هستند، ايران با جمعيت 80 ميليوني و اقتصادي که بعد از سالها انزوا به سوي سازماندهي دوباره ميرود، فرصتهاي اقتصادي را براي انگليس فراهم ميکند. به همين دليل هاموند به همراهي هفت هيئت از بزرگترين شرکتهاي اقتصادي انگليس به ايران سفر کرد و ايرانيها هم ميخواهند با به دست آوردن فناوري، کشور و اقتصاد خود را بازسازي کنند و بسيار مشتاق هستند که از شرکتهاي انگليسي کمک بگيرند.»
در ادامه مقاله آمده است «پيش از اعمال تحريمها انگليس يکي از سه کشور برتر در تجارت با ايران بود اما در طول سالهاي اخير، داد و ستد ميان دو کشور به طور چشمگيري کاهش يافته است. دليل اين کاهش اعمال سرسختانه تحريمها از سوي انگليس عليه ايران است.»
يک مشاور اقتصادي به اکونوميست گفت، با اين استراتژي، انگليس از ديگر کشورهاي اروپايي مانند فرانسه، ايتاليا و آلمان که تحريمهاي کمتري عليه ايران اعمال کردند، بسيار عقب افتاده است. از سوي ديگر اين کشورها بعد از توافق بسيار سريعتر از انگليس اقدام کرده و هيئتهاي تجاري به ايران گسيل گردند.
اکونوميست ادامه داد، شرکتهاي انگليسي ميتوانند در بخشهاي متعددي از ساخت و ساز و معماري در فرودگاه و بنادر گرفته تا شرکتهاي مهندسي و در زمينه نفت و گاز در ايران حضور داشته باشند.
در ادامه مقاله آمده است «ايرانيان نيز مشتاق هستند به بازار بيمه و سرمايه لندن دسترسي داشته باشند. البته اين امر براي بانکهاي انگليسي همراه با دلواپسي خواهد بود چون بايد اين معاملات تازه را با درخواستهاي آمريکاييها هماهنگ کنند. بنابراين در اين مقطع انتظار ميرود شرکتهاي انگليسي با احتياط در مورد ايران پيش روند.»
در انتهاي مقاله اکونوميست تصريح کرد «اين مساله تناقض آميز است که بدنامي انگليس در ايران ميتواند به سود باشد. ممکن است که انگليس نفوذ اقتصادي کمتري از آلمان يا فرانسه [در ايران] داشته باشد اما همچنان اين انگليس است که دروازه ورود به آمريکاست.» يک تحليلگر ايراني مقيم انگليس به اکونوميست گفته است که «ايران انگليس را مانند واسطهاي براي عادي کردن روابطش با آمريکا ميداند. اين نزديکترين روش براي برافراشتن پرچم آمريکاست.»