|
کد مطلب: 182480
پشت صحنه لغو «هشدار سفر به ايران»
تاریخ انتشار : 1394/05/17 21:29:24 نمایش : 1231
واقعيت اين است که صدور مجوزهاي جديد از سوي انگليس و فرانسه براي سفر به ايران نشانگر ميزان نياز آنان به جغرافياي اين کشور است. اين نياز قبل از هر چيز يک نياز اطلاعاتي است و پيش از اين نيز طي دوره تاريخي در قالب اعزام مستشرقان به ايران صورت ميگرفت.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، وزارت خارجه فرانسه روز گذشته با صدور بيانيه اي نام ايران را از ليست کشورهاي ناامن خارج کرد و هشدار سفر براي اتباع اين کشور به ايران لغو شد. اين درحالي است که دو هفته قبل هم وزارت خارجه انگليس با صدور بيانيهاي اعلام کرد هشدار «نسبت به تمام سفرها جز سفرهاي ضروري به ايران» لغو و اکنون تنها به مناطق هم مرز با افغانستان، پاکستان و عراق محدود شده است. خارج کردن نام ايران از ليست کشورهاي ناامن فرانسه و انگليس در حالي صورت ميگيرد که هم پيمان اين دو کشور در غرب يعني آمريکا روز پنجشنبه گذشته با صدور بيانيهاي به شهروندان اين کشور درباره سفر به ايران هشدار داد.
اين موضعگيريهاي متفاوت از يک اردوگاه درباره ايران، نکاتي با خود به همراه دارد:
از يک سو نشان مي دهد نمي توان در اين اردوگاه يک تفسير واحد از موضوعات ارائه کرد چه اينکه همان کشوري که از سوي فرانسه و انگليس به عنوان کشور امن اعلام مي شود از سوي هم پيمان اصلي شان يعني امريکا نا امن ترويج ميشود. اين مي تواند نوعي تقسيم کار ميان اردوگاه غرب به زعم آنان براي کنترل و مهار ايران تلقي شود کاري که پيش از اين در مورد ساير کشورهاي جهان اعمال کرده اند. از سوي ديگر نشان مي دهد انگليسي ها و اساسا غربي ها همچنان همه چيز را با محوريت خود و منافع خود مي سنجند. همانطور که در نام گذاري مناطق جهان خود را مرکز قدرت جهاني مي پنداشتند و با نام گذاري مناطق جهان به خاور دور، ميانه و نزديک در واقع در پي تبليغ مرکزيت قدرت خود و سنجش دوري يا نزديکي بقيه مناطق به مرکز قدرت خود بودند اين بار نيز هرگونه شاخصه هاي امنيت را با منافع خود مي سنجند.
چند روز پس از اعلام توافق بر سر جمع بندي مذاکرات هسته اي در وين، طرح ايران به عنوان مقصد گردشگري براي اتباع غرب از سوي برخي کشورهاي غربي و نيز توصيه دولتهاي اروپايي براي سرمايه گذاري در اين کشور مورد توجه قرار گرفته است.
گاردين درباره اين مجوزها نوشت: زماني که يخ روابط سرد ميان ايران و غرب آب شد، ناگهان مردم احساس امنيت کردند که به ايران سفر کنند! آن ها همگي مي گويند که ايران از اين پس مقصد جديد آنها براي گردشگري خواهد بود. اماکن زيباي ايران از يک سو و مردمان خوب ايراني نيز ازسوي ديگر آن ها را شگفت زده کرده است.!
حال اين پرسش مطرح است که پس از توافق وين، آيا به جاذبه هاي گردشگري ايران افزوده شده است؟ يا اينکه مردم ايران تغيير خاصي کرده اند؟ پيوند ميان جاذبه هاي گردشگري ايران و منافع حاصله از توافق وين براي کشورهايي نظير فرانسه و انگليس چيست ؟
پرسش ديگر اينکه، چگونه مي توان تعريفي متفاوت از مفهوم امنيت در يک بازه زماني چند روزه داشت؟ در حالي که پيش از توافق همه اين کشورها ، ايران را يک تهديد براي خود و منطقه مي دانستند چه اتفاقي رخ داد که الان ايران از سوي آنان کشوري امن لقب يافته است؟
سه هدف اصلي اعلام خروج ايران از فهرست کشورهاي ناامن انگليس و فرانسه
اروپايي ها از وراي لغو هشدار سفر براي اتباع خود به ايران سه هدف عمده را دنبال ميکنند
نخست؛ واقعيت اين است که صدور مجوزهاي جديد از سوي انگليس و فرانسه براي سفر به ايران نشانگر ميزان نياز آنان به جغرافياي اين کشور است. اين نياز قبل از هر چيز يک نياز اطلاعاتي است و پيش از اين نيز طي دوره تاريخي در قالب اعزام مستشرقان به ايران صورت مي گرفت و يافته هاي آنان در قالب خاطرات سفر به منطقه منتشر مي شد. مواضع اينچنيني از سوي لندن و پاريس قرار نيست بار ديگري غير از اين براي ايران داشته باشد.
دوم؛ از سوي ديگر انگليس و فرانسه طي دوره دوساله مذاکرات هستهاي و حتي قبل از آن مواضعي خصمانه عليه ملت ايران اتخاذ کرده بودند و لذا با صدور چنين مجوزهايي در صدد تلطيف جو رواني منفي عليه خود در ايران هستند.
البته اينگونه هم نيست که شهروندان انگليسي و فرانسوي تا به امروز به ايران سفر نمي کرده اند. خير! اتفاقا در شرايطي که دولت هاي لندن و پاريس مواضع خصمانه خود را عليه ايران استمرار ميبخشيدند توريست ها و تجارشان انگليسي و فرانسوي بسيار به تهران سفر داشته اند.
سوم؛ همانگونه که بخش اقتصادي اروپا از جمله انگليس و فرانسه براي ورود به بازار سياست و اقتصاد ايران بي تابي مي کند شهروندان اروپايي و توريسم اين کشور نيز تمدن ايراني را ظرفيتي براي بخش گردشگري خود قلمداد مي کند در چنين فضايي دولت هاي اروپايي اين فضاي بوجود آمده را به شهروندان خود مي فروشند و آن را تبديل به يک امتياز ديپلماتيک براي خود کرده اند. همانگونه که رندانه اين نياز را تلاش مي کنند به ملت و دولت ايران بفروشند.
سياست فعال غرب خصوصا فرانسه و انگليس در قبال ايران يک قالب روشن ايران هراسي بوده و طي سه دهه اخير آن را پيگيري کرده اند. اين کشورها همواره سعي کرده اند ارائه دهنده تصوير نادرست و مشوه و تحريف شده از ايران به شهروندان خود و جهان باشند.
اين سياست همواره سعي داشته به عنوان ابزاري براي فشار و جلوگيري از کسب اگاهي هاي طبيعي مردم کشورهاي غربي از ايران مورد استفاده قرار گيرد. ولي در شرايط فعلي که لندن و پاريس به شدت نيازمند بازسازي روابط خود با تهران هستند نيازمند آن خواهند بود که سياست ارائه تصوير ناامن از ايران را تاحدودي کنار گذاشته و براي کسب منافع بزرگتر مجوزهايي مثل لغو هشدار سفر به ايران را صادر کنند. اين مجوزها تا زماني دوام و قوام خواهد داشت که لندن و پاريس به اهداف امنيتي و اقتصادي مورد نظر خود در ايران دست يابند و در غير اين صورت مجددا به سياست گذشته خود بازخواهند گشت. اظهار نظر مداخله جويانه اخير فليپ هاموند وزيرخارجه انگليس مصداقي براين مدعا است که همه تلاش آنان براي دستيابي به مزيت هاي امنيتي درون ايران است آنجا که گفت: « ايمدواريم اصلاح طلبان ايران بحث را به نفع خود تمام کنند؛ ايران حامي تروريسم و کشوري سرکش است».
دولت هاي اروپايي فضاي سياسي، اجتماعي و رسانه اي خود را برمبناي دمکراسي و دسترسي ازاد اطلاعات معرفي مي کنند ولي به سادگي جلوي شهروندان خود را براي کسب اطلاعات صحيح از طريق مسافرت اتباع اين کشورها به ديگر کشورها مي گيرندو مباني اوليه آزادي و دمکراسي را با سياه نمايي از ايران و يا کشورهاي ديگر نقض مي نمايند. مردم اين کشورها حق دارند از دولت هاي خود مطالبه کنند که چرا از اعتماد مردم سوء استفاده کرده و حق طبيعي انان در ارتباط گيري با ملل دنيا را از انها سلب مي کنند.
اگر ايران پيشتر و تا اکنون نيز براي غرب به عنوان مقصد گردشگري مطرح نبود، عامل اساسي آن به رويکرد رسانه اي دولتهاي اروپايي و امريکا در وارونه نشان دادن واقعيت هاي ايران باز مي گردد؛ به عبارتي ، شهروندان غربي ، ايران را از دريچه انحصار رسانه هاي غربي مي بينند.بنابراين اين کم کاري و غيرحرفهاي بودن شبکه هاي غرب در ارائه تعريف نادرستي از چهره ايران به شهروندان غربي عامل اساسي ناامن نشان دادن ايران است و از اين رو صدور چنين مجوزهايي هرگز براي ايراني ها نه تنها امتيازي نيست که منتي هم نخواهد بود.
به اعتراف خود غربي ها، هر شهروند خارجي در هر زمان( حتي زمان جنگ ) که به ايران سفر کرده است به اين نکته اعتراف مي کند که «ايراني» که او ديده است با « ايراني» که در رسانه هاي غرب تعريف مي شود ، بسيار تفاوت بنيادين دارد.
بنابراين ايجاد نگراني، ناامن نشان دادن ايران که پيش از توافق توسط همين دولتها انجام مي گرفت، تنها با هدف منزوي کردن ايران و نيز جلوگيري از شناخت بي واسطه شهروندان غربي از اين کشور انجام مي گيرد و از اين بابت ملت ايران مطالبه
انگيزه اصلي نيز در اين نکته نهفته است که غرب بسياري از مفاهيم را براساس منافع خود تعريف مي کند و مصاديق آن نيز از سوي خود آنها تفسير مي شود.
بنابراين زماني که منافعي در ايران ندارند ، اين کشور ناامن است و هرگاه که احساس مي کنند مي توانند در اين کشور منافعي داشته باشند، به يکباره تمامي ادبيات آنان تغيير مي کند و مفاهيم جديدي جايگزين مي شود زيرا اين شاخصه هاي معلوم و استاندارد امنيت نيست که امنيت را از ديد غربي ها تعيين مي کند بلکه منافع غرب است که آن تعريف و ترويج مي نمايد.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|