|
کد مطلب: 182251
موشکافي برخي تعهدات ايران در وين
تاریخ انتشار : 1394/04/30 21:15:19 نمایش : 1086
۵+۱ و ايران در نهايت و پس از مذاکراتي طولاني به يک توافق دست يافتند؛ هم اکنون همه نگاه ها به سمت اجرايي شدن تعهدات از سوي طرفين مذاکره است، تعهداتي که بايد دقيقا مورد بررسي و موشکافي قرار گيرد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، پس از سالهاي طولاني مذاکره و فراز و نشيبهاي مختلف، درنهايت جمهوري اسلامي ايران توانست به متني مشترک پيرامون برنامه هستهاي خود، تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دست يابد. حصول اين توافق مسلماً ناشي از تجربيات سالهاي متمادي نظام در مورد برنامه هستهاي، مقاومت مردم، اجماع داخلي نخبگان و تلاشهاي تيم مذاکرهکننده هستهاي کشور بوده است. سند برجام همانند همه اسناد و توافقات بينالملي از ابعاد مختلف قابلبررسي و تحليل است.
آنچه در گزارش حاضر موردبررسي قرارگرفته است اهم نکات توافق هستهاي (برجام) و ذکر نقاط قوت و ضعف اين توافق و نيز بيان مطالبي در مورد اجراي اين برنامه جامع است.
۱- در پيوست چهارم توافق و در ماده ششمِ بخش کميسيون مشترک، جمهوري اسلامي رسماً پذيرفته است که دستورالعمل INFCIRC/۲۵۴ را اجرا خواهد کرد. اين دستورالعمل، شامل محدوديتهاي صادراتي و فهرست اقلامي است که توسط باشگاه توليدکننده صنعت هستهاي (nuclear supply group) تهيهشده است- عمدتاً اين موارد فراتر از مفاد NPT پروتکل الحاقي است. بر اين اساس فهرستي طولاني و مفصل شامل مواد، تجهيزات و فنّاوريها براي کنترل صادرات به کشورهاي مختلف تهيهشده است. بر اساس برجام، ايران توافق کرده است که زير چتر نظارت کنترل صادرات گروه NSG قرار گيرد و واردات و صادرات کليه مواد، تجهيزات و تکنولوژيهايي که در ليست کنترلي اين گروه آمده است بايد کنترل شود. بر اين اساس ايران موظف است واردات هر يک از اين اقلام را گزارش کنند تا اطمينان حاصل شود که براي اهداف هستهاي به کار نرفته است. اين امر باعث ميشود آژانس به بهانه کاربرد دوگانه اين اقلام بتواند همواره ادعاها و اتهامات جديدي عليه ايران مطرح کند.
* نکته قابلملاحظه آن است که بر اساس پذيرش دستورالعمل INFCIRC/۲۵۴ ،تمام اطلاعات فروشنده اين اقلام شامل آدرس، تلفن، ايميل، و نيز واردکننده و کاربر نهايي، بايد گزارش شود و فراتر از آن کشور صادرکننده بايد کاربر نهايي را شناسايي کرده و راستي آزمايي کند. کل اين فرايند بايد قبل از صادرات طي شود.
* تاکنون ايران موظف بوده است مواد و تجهيزات مربوط به صنعت هستهاي را به آژانس گزارش کند ازاينپس، بر اساس برجام، ايران مجبور است دسترسي به تمام اماکني که مواد موردنظر باشگاه NSG به آن واردشده است را نيز فراهم نمايد. قابل ذکر است اين اقلام در کل صنايع کشور کاربرد دارند. موادي نظير دوربينهاي سرعتبالا، نرمافزارها و سختافزارهاي صنعتي، پمپهاي تخليه، انواع فلزاتي نظير آلومينيوم، فولاد علاوه بر صنايع عادي، در صنايع نظامي نيز کاربرد داشته و طبعاً دسترسي به اماکن نظامي نيز بايد ميسر شود.
مسئله تحريمها
۲- مطابق ماده ۱۴ مقدمه برجام، تمامي هفت قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل درباره برنامه هستهاي ايران لغو و قطعنامه جديدي وضع خواهد شد.
* متأسفانه عليرغم تعهد به لغو تحريمهاي مرتبط به برنامه هستهاي، برخي از تحريمهاي نظامي که قاعدتاً بايد بر اين اساس لغو ميشد، لغو نشده است. تنها اجراي تحريمهاي سازمان ملل که مربوط به موارد مجاز درنظرگرفته در برجام است، لغو شده است. به عبارت بهتر حتي تمامي تحريمهاي هستهاي شوراي امنيت نيز لغو نگرديده و در پيشنويس قطعنامه شوراي امنيت بارها به مفاد قطعنامههاي به ظاهر لغو شده نيز ارجاع شده است.
* مسئله ديگر انست که تاکنون جمهوري اسلامي اين قطعنامهها را نامشروع ميدانست و از اجراي آن خودداري ميکرد ازاينپس مجبور به انجام مفاد اين قطعنامههاست چراکه در صورت عدم تمکين برخلاف برجام عمل کرده است.
* محدوديت خريدوفروش تسليحاتي به مدت ۵ سال و محدوديت موشکهاي بالستيک که قابليت حمل کلاهک هسته اي را دارند تا هشت سال وجود دارد.
۳- بر اساس ماده ۱۹ برجام، بعد از انجام تعهدات ايران و راستي آزمايي آژانس اجراي تحريمهاي اتحاديه اروپا متوقف خواهد شد (اين به معني تعليق اين تحريمها است و نه لغو آنها). اتحاديه اروپا بر اساس برجام آييننامههاي اجرايي تحريمها را لغو ولي اصل قوانين تحريمي خود را حفظ خواهد کرد. از چهار مورد تحريمي اروپا، سه مورد هستهاي و يک مورد غيرهستهاي (حقوق بشري) است؛ لذا برخي تحريمهاي اتحاديه اروپا هيچگاه لغو نخواهد شد. نکته مهم انست که برخي از تحريمهاي اروپا پس از هشت سال لغو خواهد شد و اين تحريمها پس از راستي آزمايي آژانس تعليق خواهند شد.
۴- شروع تعليق تحريمها منوط به گزارش آژانس درباره ابعاد نظامي احتمالي (PMD) ايران نهايتاً تا ۲۳ آذر ۱۳۹۴ ميباشد. پس از گزارش آژانس، غرب برخي تحريمها را تعليق خواهد کرد. (ماده ۱۹)
۵- بر اساس ماده ۲۱ برجام، تحريمهاي آمريکا پس از راستي آزمايي آژانس بر اساس درخواست رئيسجمهوري امريکا به کنگره مبني بر تعليق تحريمها، آغاز ميشود. درصورتيکه رئيسجمهوري امريکا يا کنگره اين کشور از اين کار استنکاف نمايد تحريمها تعليق نخواهند شد.
۶- بر اساس ماده ۲۶ برجام، امريکا هيچ تعهد جدي مبني بر لغو تحريمها به ايران نداده است و همه مسائل موکول به روابط حقوق داخلي دولت و کنگره اين کشور شده است. نهايت اقدام امريکا، تلاش اين کشور در جهت اجراي برجام است. در توافق در اين راستا آمده است:
«ايالاتمتحده، با حسن نيت، نهايت تلاش خود را براي دوام اين برجام و پيشگيري از ايجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ايران از لغو تحريمهاي مشخصشده در پيوست دو به عمل خواهد آورد. دولت ايالاتمتحده، در چارچوب اختيارات قانوني رئيسجمهور و کنگره، از بازگرداندن يا تحميل مجدد تحريمهاي مشخصشده در پيوست ۲ که اعمال آنها را وفق اين برجام متوقف کرده است، خودداري مينمايد، فارغ از فرآيند حلوفصل اختلافات پيشبينيشده در اين برجام. دولت ايالاتمتحده، در چارچوب اختيارات قانوني رئيسجمهور و کنگره، از اعمال تحريمهاي جديد مرتبط با هستهاي خودداري خواهد کرد.»
۷- درصورتيکه قانوني برخلاف برجام در ايالاتمتحده و يا کشورهاي اتحاديه اروپا وجود داشته باشد، اين قوانين معتبر هستند. به عبارت بهتر قوانين داخلي اين کشورها بر برجام غلبه دارد. (ماده ۲۵ برجام)
نکات برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
مقدمه و مفاد عمومي
۸- بر اساس ماده ۱ مقدمه برجام، تعهدات طرفين هرچند گامبهگام است، اما به شکل همزمان نيست و در اکثر موارد انجام تعهدات ۵+۱ منوط به اقدامات اوليه توسط جمهوري اسلامي است.
۹- بر اساس ماده ۴ مقدمه برجام، بر اساس متن برجام، انجام کامل اين توافق باعث اثبات صلحآميز بودن برنامه هستهاي خواهد شد که اين امر ۲۵ سال به طول خواهد انجاميد. درواقع در صورت عدم انجام برجام به شکل کامل، صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران محرز نشده و ايران بهعنوان کشور داراي انحراف در برنامه هستهاي معرفي ميشود.
۱۰- بر اساس ماده ۱۰ مقدمه برجام، قضاوت موفقيت اجراي برجام با آژانس و درنهايت شوراي حکامي است که کشورهاي غربي در آن اکثريت داشته و جمهوري اسلامي عضو آن نيست.
۱۱- بر اساس ماده ۴ مقدمه، اجراي برجام به شکل کامل (اجراي محدوديتهاي درازمدت آن) درنهايت باعث ميشود ايران از حق مسلم خود يعني استفاده صلحآميز از انرژي اتمي برخوردار شود. (اين حق بر اساس ان پي تي براي کشورهاي عضو مفروض گرفتهشده است؛ درحاليکه ايران پس از راستي آزماييهاي گسترده و بعد از ربع قرن به اين حق خواهد رسيد) به عبارت روشنتر حق غنيسازي و استفاده صلحآميز از انرژي اتمي پس از ۲۵ سال و پس از طي شرايط بسيار محقق خواهد شد.
۱۲- بر اساس ماده ۵ مقدمه توافق، نتيجه انجام تعهدات درنظرگرفته شده براي ايران در برجام، باعث تعليق يا لغو تحريمهاست و نه حصول به اين توافق. به عبارت بهتر تعليق تحريمها منوط به انجام تعهدات ايران است.
۱۳- بر اساس ماده ۹ توافق، «کميسيون مشترک» در نظر گرفتهشده در برجام اختيارات گستردهاي داشته و در بسياري موارد تصميمگيري درباره برنامه و سرنوشت آن موکول به تصميم «کميسيون مشترک» است که هرچند ايران عضو آنست ولي اکثريت اعضا اين کمسيون از کشورهاي غربي هستند و ميتوانند منويات خود را تحميل نمايند. اين مسئله ميتواند استقلال کشور را در مواردي نقض نمايد.
۱۴- بر اساس ماده ۱۰ مقدمه توافق، نتيجه اجراي برجام، باقيماندن پرونده جمهوري اسلامي، در شوراي حکام آژانس براي مدت نامعلوم است؛ درحاليکه از ابتدا بناي مذاکرات عادي شدن پرونده بود. با اجراي برجام پرونده جمهوري اسلامي براي سالها در شوراي حکام مفتوح خواهد بود چراکه گزارشهاي آژانس قهراً به اين نهادها ارسال ميشود و وضعيت نهايي براي اين گزارشها و اقدامات آژانس پيشبينينشده است.
۱۵- بر اساس ماده ۱۱ مقدمه توافق، در متن توافق ذکرشده است که شرايط برجام، نبايد باعث ايجاد رويه براي ساير کشورها و ايجاد محدوديت در شرايط برابر براي آنها گردد. به عبارت روشن ايران تبديل به بزرگترين استثناي تاريخ آژانس شده است که اين امر خود از خطوط قرمز نظام بود.
غني سازي، تحقيق و توسعه غني سازي، ذخاير
۱۶- بر اساس ماده ۱ توافق، انبار کردن تمام تجهيزات مربوط به غنيسازي شامل پمپها، لولهها و ... بر اساس توافق، درحاليکه خود سانتريفيوژها انبارشده است، محدوديتي غيرمعمول است.
۱۷- نظارت آژانس بر قطعهسازي مطابق توافق، اقدامي فراپروتکلي است.
۱۸- معياري براي نظارت آژانس بر مسائل فراپروتکلي وجود ندارد و اين امر باعث ميشود بازرسان به شکل سليقهاي عمل نمايند.
۱۹- پروتکل الحاقي NPT هيچ محدوديت زماني براي برنامههاي کشورها در نظر نميگيرد و تنها برنامه دهساله کشورها را مطالبه ميکند، لذا تمامي محدوديتهاي زماني برجام، فراپروتکلي است.
۲۰- بر اساس ماده ۳ توافق، اقدامات تحقيق توسعه کشور نبايد باعث انباشت اورانيوم شود. اين محدوديت دهساله است. به عبارت بهتر خروجي تحقيق و توسعه کشور بايد مجدداً رقيق يا صادر شده و در حد ۳۰۰ کيلوگرم مجاز قرار گيرد.
۲۱- چرخيدن صرف سانتريفيوژ با توجه به عبور علمي و عملي کشور از اين مرحله و دستيابي به فناوري آن، هيچ فايدهاي ندارد و تنها تزريق مواد هستهاي براي تست سانتريفيوژها، در اين مرحله ارزشمند است که متأسفانه اين امر در سايتهاي غير از نطنز، ممنوع شده است.
۲۲- بر اساس ماده ۳ توافق، ايران متعهد شده است که غنيسازي به شيوههاي غير از سانتريفيوژ را کاملاً متوقف نموده و به آن مبادرت ننمايند. کل برنامه هستهاي ايران بر اساس غنيسازي سانتريفيوز متمرکز خواهد شد و بهعنوانمثال، غنيسازي ليزري ممنوع شده است.
۲۳- بر اساس ماده ۴ توافق، ازاينپس تا هشت سال هيچ سانتريفيوژي در کشور ساخته و نصب نميشود جز براي جايگزيني سانتيريفيويژهاي ازکارافتاده.
۲۴- بر اساس ماده ۴ توافق، ايران توليد دستگاههاي سانتريفيوژ پيشرفته را صرفاً براي فعاليتهاي مشخصشده در برجام صورت خواهد داد. از پايان سال هشتم، ايران آغاز به ساخت تعداد موردتوافقي از دستگاههاي سانتريفيوژ IR-۶ و IR-۸ بدون روتور نموده و تمامي دستگاههاي توليدشده را در نطنز، تا زماني که بر اساس برنامه بلندمدت ايران موردنياز واقع شوند، تحت نظارت مستمر آژانس انبار خواهد نمود. نکته مهم انست که سانتريفيوژ بدون روتر عملاً هيچ کارکردي نخواهد داشت. و تعداد اين سانتريفيوژها نيز بايد موردتوافق اعضاي ۵+۱ باشد. سانتريفيوژ بدون روتور مانند خودرو بدون موتور است.
۲۵- بر اساس ماده ۵ توافق، تأسيسات فردو به يک مرکز هستهاي، فيزيک و فنآوري تبديل خواهد شد.
۲۶- ۱۰۴۴بر اساس ماده ۶ توافق، ماشين IR-۱ در قالب شش آبشار در يک بخش در تأسيسات فردو باقي خواهد ماند. دو عدد از اين آبشارها به همراه زيرساختهاي مربوطه بدون اورانيوم به چرخش ادامه خواهد داد. چهار آبشار ديگر به همراه کليه زيرساختهاي مربوطه بهصورت ساکن باقي خواهند ماند. کليه سانتريفيوژهاي ديگر و زيرساختهاي مرتبط با غنيسازي جمعآوري و تحت نظارت مستمر آژانس انبار خواهد شد.
نکته مهم انست که چرخش سانتريفيوژها بدون غنيسازي هيچ ارزش فني ندارد اگر اين چرخش باهدف تحقيق و توسعه باشد نيز در توافق منع شده است؛ که خود اين مسئله جاي سؤال دارد.
۲۷- از ميزان ۳۰۰ کيلوگرم اورانيوم موردنظر بر اساس توافق، حدود ۲۰۰ کيلوگرم درون دستگاهها و سانتريفيوژها بهصورت ته نشين وجود دارد که اين مقدار نيز طبق رويه آژانس همواره محاسبه ميشود. به عبارت بهتر در عمل ايران تنها ميتواند در عمل ۱۰۰ کيلوگرم اورانيوم ۳.۶۷ درصد داشته باشد.
۲۸- بر اساس ماده ۷ توافق، بر اساس توافق سوخت موردنياز راکتور تحقيقاتي تهران نيز پس از اتمام سوخت فعلي بايد از خارج خريداري شود و ايران حق توليد سوخت اين راکتور را نيز نخواهد داشت.
۲۹- بر اساس ماده ۸ توافق، بر اساس توافق ايران مبادرت به بازطراحي و بازسازي يک راکتور تحقيقاتي آبسنگين مدرنيزه شده در اراک بر اساس طراحي اوليه موردتوافق و در قالب يک همکاري بينالمللي که طراحي نهايي آن را نيز تصديق خواهد کرد
نکته مهم آن است که منظور از مدرنيزه کردن راکتور لزوماً پيشرفته شدن آن نيست بلکه تغيير ماهيت آبسنگين اين راکتور است. توضيح آنکه مزيت مهم راکتور آبسنگين، استفاده از اورانيوم طبيعي است. جمهوري اسلامي ايران زماني مبادرت به ساخت راکتور اراک نمود که جامعه بينالمللي از فروش اورانيوم به ايران سرباز زده و از سوي ديگر پيشرفتهاي غنيسازي کشور کند بود؛ لذا بهعنوان راهي ميانبر اقدام به ساخت اين راکتور نمود. بر اساس توافق، بازطراحي راکتور باعث ميشود ديگر به اورانيوم طبيعي نياز نداشته باشد و براي فعاليت عملاً نيازمند اورانيوم غنيشده است. اين امر در عمل، فلسفه توليد و ساخت راکتور اراک را زير سؤال خواهد برد. ظرفيت اين راکتور نيز به نصف تقليل پيدا خواهد کرد.
۳۰- بر اساس ماده ۸ توافق، سوخت موردنياز راکتور اراک از خارج تأمين ميشود و سوخت مصرفي آن به شکل مادامالعمر به خارج منتقل ميشود.
۳۱- بر اساس ماده ۹ توافق، جمهوري اسلامي پذيرفته است که به مدت ۱۵ سال راکتور آبسنگين توليد نکند. کليه اقدامات مرتبط به آبسنگين در کشور به شکل مادامالعمر متوقف ميشود. آبسنگين موجود نيز بايد به بازار بينالمللي فروخته شود. به اين ترتيب بخش عمدهاي از متخصصان اين امر که از سرمايههاي کشور محسوب ميشوند، عملاً کارايي خود را از دست خواهند داد.
۳۲- بر اساس ماده ۱۲ توافق، باز فراوري جمهوري اسلامي جز در مصارف پزشکي براي ۱۵ سال ممنوع شده است.
شفافسازي و اعتمادسازي
۳۳- واژه شفافيت در هيچيک از اسناد آژانس ذکر نشده است و تمامي مطالبات کشورهاي ۵+۱ از ايران در مورد شفافسازي باعث ميشود آژانس و بازرسان آن به شکل سليقهاي آن را تفسير و بر آن اساس با ايران رفتار نمايند.
۳۴- ماده ۱۳ توافق، از ايران ميخواهد که پروتکل الحاقي را بر اساس ماده (b) ۱۷پروتکل الحاقي، اجرا کند و بعد از هشت سال آن را از تصويب مجلس بگذراند. تعيين زمان براي تصويب پروتکل برخلاف عرف بينالمللي اجراي معاهدات است. نکته مهم انست که در زمان اجراي داوطلبانه و موقت، پروتکل بايد به شکل کامل اجرا شود.
۳۵- بر اساس ماده ۱۴ توافق، ايران بايد مشکلات گذشته و حال خود را با آژانس حل نمايد. عبارت مشکلات حال، جديد بوده و حتي در گزارشهاي فعلي آمانو نيز از اين عبارت استفادهنشده است. عبارت مشکلات گذشته و حال از عبارت «ابعاد احتمالي نظامي» نيز به نوعي بدتر است چراکه آژانس تنها PMD را به رسميت ميشناسد و وضع اصطلاح جديد ميتواند مشکلاتي به وجود آورد. چراکه جمهوري اسلامي بايد نقشه راهي را اجرا کند که «مشکلات فعلي» آن روشن نبوده و ابهام دارد.
۳۶- درباره گزارشهاي آژانس پيرامون «نقشه راه براي رفع ابهام از مسائل مورد اختلاف حال و گذشته»، نحوه بسته شدن پرونده و مسير اجرايي آن مشخص نشده است. به عبارت بهتر مکانيسم عملکرد شوراي حکام پس از گزارشهاي آژانس جهت عادي شدن پرونده ذکر نشده است که اين امر برخورد سليقهاي شوراي حکام را در پي خواهد داشت و احتمالاً باعث ميشود که اين نهاد به شکل کامل، صلحآميز بودن برنامهها را گزارش و تائيد ننمايد. (مادههاي ۱۴ و ۱۵ توافق)
۳۷- اقدامات شفافيت ساز ذکرشده در توافق کاملاً فراپروتکلي است. اقداماتي نظير:
«نظارت آژانس بر کنسانتره سنگ معدن اورانيوم توليدي توسط ايران در همه کارخانههاي تغليظ سنگ معدن اورانيوم به مدت ۲۵ سال؛ نظارت و مراقبت در مورد روتورها و غلافهاي سانتريفيوژ به مدت ۲۰ سال؛ استفاده از فنآوريهاي مدرن تائيد شده و گواهيشده توسط آژانس ازجمله دستگاه سنجش ميزان غنيسازي بهصورت مستقيم، و مهرومومهاي الکترونيک؛ و يک سازوکار قابلاتکا براي اطمينان از رفع سريع نگرانيهاي آژانس در زمينه دسترسي به مدت ۱۵ سال. (ماده ۱۵ توافق)»
از سوي ديگر آژانس معيارهاي مشخصي براي راستي آزمايي در اين موارد نداشته و عملکرد سليقهاي آن باعث تهديد منافع ملي خواهد شد.
تحريمها
۳۸- بر اساس مواد ۱۹، ۲۰ و ۲۱ توافق، ايالاتمتحده اجراي تحريمها را متوقف خواهد ساخت واصل قوانين تحريمي همچنان پابرجا خواهد بود. اين امر در مورد تحريمهاي اتحاديه اروپا نيز صادق است. شروع تعليق تحريمها مبتني بر اقدامات ايران بوده ولي نقطه نهايي براي لغو يا تعليق کامل تحريمها در توافق مشخص نشده است.
۳۹- بر اساس ماده ۲۶ توافق، دولت ايالاتمتحده، در چارچوب اختيارات قانوني رئيسجمهور و کنگره، از بازگرداندن يا تحميل مجدد تحريمهاي مشخصشده خودداري مينمايد. اين امر به معناي انست که ترتيبات و مقررات داخلي امريکا ميتواند مانع اجراي تعهدات اين کشور شود. امريکا درنهايت بر اساس متن توافق تنها تلاش خواهد کرد مشکلات احتمالي را حلوفصل نمايد ولي تعهدي در اين راستا نپذيرفته است.
۴۰- بر اساس ماده ۲۶ توافق، اتحاديه اروپايي از بازگرداندن يا تحميل مجدد تحريمهايي که اجراي آنها را براساس برجام تعليق کرده است، خودداري مينمايد، اما درصورتيکه کميسيون مشترک در موارد اختلافي نظر ديگري داشته باشد اين تحريمها قابليت بازگشت مجدد خواهد داشت.
۴۱- بر اساس ماده ۲۶ توافق، گروه ۱+۵ هيچ تحريم يا اقدام محدوديت سازي را نسبت به افراد و يا نهادها به دليل مبادرت به فعاليتهايي که مشمول لغو تحريمهاي مندرج در اين برجام شده است، اعمال نخواهند کرد مشروط بر اينکه اين فعاليتها با ساير قوانين و مقررات جاري گروه ۱+۵ منطبق باشد. درواقع درصورتيکه به بهانههاي غيرهستهاي تحريمي وضعشده باشد، اين موارد عملاً نقض توافق از جانب ۵+۱ محسوب نشده و کشورهاي مقابل ميتوانند چنين مقرراتي وضع نمايند.
۴۲- در توافق صورت گرفته، زمانبندي مشخصي براي لغو يا تعليق تحريمها وجود دارد که نشاندهنده غير دفعي بودن و زمانمند بودن تعليق تحريمهاست. اين امر مغاير خطوط قرمز نظام است. (ماده ۳۱)
۴۳- بر اساس ماده ۳۷ برجام، درصورتيکه اعضاي ۵+۱ معتقد به نقض توافق از جانب ايران باشند بايد نسبت به تداوم تعليق تحريمها در شوراي امنيت رأيگيري به عملآورند. در صورت عدم تصويب تداوم لغو تحريمها، عملاً قطعنامههاي پيشين در مورد ايران به شکل خودکار و اتوماتيک اعمال ميشود. قابلذکر است که کشورهاي مقابل در شورا حق وتو دارند و ميتوانند بهراحتي نظر خود را اعمال نمايند.
۴۴- در متن توافق، متأسفانه در مواردي تنها نظر جمهوري اسلامي ايران ذکرشده است و نه نظر جمعي توافق شده. در متن توافقي جمعي، عبارات بايد به نحوي باشد که بيانگر اجماع همه طرفهاي درگير در مذاکرات باشد. عملاً بابيان چنين عباراتي، ۵+۱ از انجام تعهدات شانه خالي کرده است. بهعنوانمثال در توافق آمده است:
«ايران بيان داشته است که چنانچه تحريمها جزئي يا کلي مجدداً اعمال شوند، ايران اين امر را بهمنزله زمينهاي براي توقف کلي يا جزئي تعهدات خود وفق اين برجام قلمداد خواهد نمود. (ماده ۳۷)»
عبارت فوق به معناي عدم قبول ۵+۱ ميباشد.
برنامه اجرايي توافق
مطابق ماده ۳۴ توافق، ايران و گروه ۵+۱ تعهدات خود را بر اساس جدول زير اجرا خواهند کرد:
۱. روز نهايي شدن، تاريخي است که در آن مذاکرات ميان گروه ۵+۱ و ايران جمعمادهي شده( سهشنبه ۲۳ تيرماه ۱۳۹۴)، و بيدرنگ به دنبال آن، قطعنامهاي که برجام را تائيد مينمايد به شوراي امنيت سازمان ملل براي تصويب بدون تأخير تسليم خواهد شد.
۲. روز توافق، نود روز پس از تائيد برجام توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد، و پس از طي مراحل تصويب بر اساس سيستم حقوق داخلي کشورها است. از اين روز، اعضاء آغاز به فراهم آوردن ترتيبات و تمهيدات لازم براي اجراي تعهدات خود وفق برجام خواهند نمود.
۳. روز اجرا، زماني است که در آن، همزمان با گزارش آژانس مبني بر راستي آزمايي اجراي تعهدات مرتبط با هستهاي ايران، اتحاديه اروپا و ايالاتمتحده برخي از تعهدات خود را آغاز و برخي تحريمها تعليق ميگردد.
۴. روز انتقالي، هشت سال پس از روز توافق خواهد بود، همچنين درصورتيکه آژانس گزارشي کامل دال بر اينکه تمام مواد هستهاي در ايران در فعاليتهاي صلحآميز باقيمانده است، صادر نمايد؛ اين تاريخ ممکن است زودتر محقق شود. در آن روز، اتحاديه اروپا و ايالاتمتحده برخي ديگر از تعهدات خود را انجام داده و ايران، منطبق با اختيارات قانوني رييسجمهور و مجلس، تصويب پروتکل الحاقي را تصويب خواهد نمود.
نکته مهم آن است که عملاً صلحآميز بودن برنامه هستهاي تا تاريخ گزارش آژانس – و در صورت عدم صدور جمعمادهي نهايي اين نهاد- اثبات نخواهد شد.
۵. روز خاتمه، اين روز ده سال از زمان روز توافق خواهد بود. در اين روز، قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد که برجام را تائيد کرده، خاتمه مييابد، مشروط به اينکه مفاد قطعنامههاي قبلي بازگردانده نشده باشد.
همچنين در آن روز، برخي ديگر از تعهدات اتحاديه اروپايي به انجام ميرسد.
سازوکار حلوفصل اختلافات
بر اساس مادههاي ۳۶ و ۳۷ برجام، چنانچه ايران يا گروه ۵+۱ معتقد باشد که طرف مقابل تعهدات خود را رعايت ننموده است، ميتوانند موضوع را بهمنظور حلوفصل به «کميسيون مشترک» ارجاع نمايند. کميسيون مشترک ۱۵ روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فيصله دهد، مگر اينکه اين زمان با اجماع تمديد شود. متعاقب بررسي کميسيون مشترک، چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع فيصله نيافته است، ميتواند موضوع را به وزيران امور خارجه ارجاع دهد. وزيران ۱۵ روز خواهند داشت تا موضوع را فيصله دهند، مگر اينکه اين زمان با اجماع تمديد شود.
پس از بررسي کميسيون مشترک – همزمان با (يا بهجاي) بررسي در سطح وزيران – خواه عضو شاکي يا عضوي که اجراي تکاليفش موضوع بوده است ميتواند درخواست نمايد که موضوع توسط يک هيئت مشورتي که متشکل از سه عضو خواهد بود (يکي از سوي هر يک از طرفهاي درگير در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسي شود. هيئت مشورتي ميبايست نظريه غير الزامآوري را در خصوص موضوع پايمادهي ظرف ۱۵ روز ارائه نمايد.
چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضايت طرف شاکي فيصله نيافته باشد، و چنانچه طرف شاکي معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پايمادهي اساسي» ميباشد، آنگاه آنطرف ميتواند موضوع فيصله نيافته را بهعنوان مبناي توقف کلي و يا جزئي اجراي تعهداتش وفق برجام قلمداد کرده و/يا به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ابلاغ نمايد.
نکته مهم انست قاضي نهايي حلوفصل اختلاف احتمالي شوراي امنيت سازمان ملل است که طرف مقابل جمهوري اسلامي، در آن با حق وتو عضويت دارد. اين امر بدين معناست که درنهايت هيچيک از موارد اختلافي به سود جمهوري اسلامي حل نخواهد شد و قدرتهاي بزرگ بر اساس منافع خود اختلافات احتمالي را تفسير و حکم صادر خواهند کرد به عبارت بهتر قاضي و شاکي در اين فرايند يکطرف ماجرا است و طبعاً در چنين شرايطي احقاق حق ايران ممکن نيست.
پيوست اول
۴۵- بر اساس ماده ۲ پيوست اول، راکتور اراک بازطراحي ميشود که اين امر به معناي تغيير ماهيت آن است. شيوه بازطراحي نيز بايد به تائيد «کميسيون مشترک» برسد. قدرت راکتور آبسنگين اراک از ۴۰ به ۲۰ مگاوات کاهشيافته است. قابلذکر است که اين راکتور عملاً ديگر آبسنگين نيست. از سوي ديگر قلب راکتور کاملاً تغيير مييابد و قلب فعلي با بتن پر خواهد شد! (بر اساس ماده ۳ پيوست اول) اين اقدام به معناي دفن کردن سالها تلاش و فعاليت دانشمندان هستهاي و غيرهستهاي مرتبط، جهت ساخت چنين راکتوري ميباشد. در تمام فرايند تبديل راکتور اراک آژانس اقدام به نظارت خواهد کرد.
*در صورت اراده ايران براي بازگشت به روند قبل از اجراي توافق، حداقل هشت سال زمان نياز خواهد بود.
*اين اقدامات کاملاً فراتر از پروتکل الحاقي است.
۴۶- بر اساس توافق تستهاي مخرب و غير مخرب اين سوختها ازجمله تستهاي بعد از تابشدهي توسط يکي از کشورهاي مشارکتکننده در خارج از ايران انجام خواهد گرفت. اين امر به معناي عدم انتقال تکنولوژي به کشور است. درواقع تمامي مراحل و مواد موردنياز اراک از خارج تأمينشده و ايران دخالتي در آن ندارد. (بر اساس ماده ۹ پيوست اول)
۴۷- تمام سوخت مصرفشده راکتور مدرن اراک، صرفنظر از محل تهيۀ آنها، در تمام طول عمر راکتور، به خارج از ايران به محلي مشخص دريکي از کشورهاي ۱+۵ و يا يک کشور ثالث ارسال خواهد شد. (بر اساس ماده ۱۱ پيوست اول)
۴۸- صدور تمامي آبسنگين توليدشده و عدم توليد اين ماده، امري فراتر از پروتکل است.
۴۹- هر نوع فعاليت باز فراوري و تحقيق و توسعه در اين مورد به مدت ۱۵ سال ممنوع است. (مواد ۱۲ تا ۱۵ پيوست اول)
۵۰- بر اساس ماده ۱۸ پيوست اول، ايران به مدت ۱۵سال، هيچ تأسيساتي که قادر به جداسازي پلوتونيوم، اورانيوم، نپتونيم از سوختهاي مصرفشده يا نمونههاي شکافتپذير باشد، تکميل، احداث، و يا خريداري نخواهد کرد. به جزمواردي که براي توليد راديو ايزوتوپ براي مقاصد پزشکي و صنعتي کاربرد دارد.
۵۱- بر اساس ماده ۲۱ پيوست اول، ايران به مدت ۱۵سال فقط سلولهاي داغ (شامل يک يا چند سلول به هم متصل)، سلولهاي حفاظدار يا گلاوباکسهاي حفاظداري را توسعه، تأمين، ساخت يا راهبري خواهد کرد که ابعاد آن کمتر از ۶ مترمکعب باشد.
۵۲- بر اساس ماده ۲۴ پيوست اول، براي ۱۵ سال، ايران درگير توليد يا دستيابي به فلز پلوتونيوم و يا اورانيوم يا آلياژ آنها، و يا تحقيقاتي در خصوص متالوژي پلوتونيم يا اورانيوم (يا آلياژ آنها) و يا قالبگيري، فرم دهي يا ماشينکاري فلز پلوتونيم يا اورانيوم را نخواهد شد.
* اين امر ميتواند دانش مهندسي کشور را مختل نموده و آژانس را در مورد تمامي مراکز مهندسي کشور که با فلزات و متالوژي ارتباط دارد تقاضاي بازرسي نمايد. با توجه به تجربه سالهاي گذشته آژانس و اتهامات اين نهاد عليه کشور اين مسئله نگرانکننده است.
۵۳- بر اساس ماده ۲۸ پيوست اول، ايران سطح غنيسازي خود را به مدت ۱۵ سال در حد ۳.۶۷ درصد حفظ خواهد کرد عدم اجازه براي غنيسازي فراتر از ۳.۶۷ درصد باعث ميشود حتي نتوانيم سوخت موردنياز نيروگاه بوشهر را که سوختي حدود ۵ درصد نياز دارد را در داخل توليد نماييم.
۵۴- بر اساس ماده ۳۲ پيوست اول، ايران به مدت ۱۰ سال و بر اساس برنامۀ تحقيق و توسعۀ خود، تست مکانيکي ماشينهاي سانتريفيوژ با استفاده از اورانيوم فقط شاملIR-۴,IR-۵,IR-۶,IR-۸ ميشود.
۵۵- بر اساس ماده ۳۴ پيوست اول، ايران بهمنظور تکميل تحقيقات خود بر روي ماشين سانتريفيوژهاي IR-۲m ، IR-۴ در تأسيسات نطنز، را تا تاريخ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۵ و يا تا روز شروع اجراي برجام، هرکدام ديرتر باشد، ادامه خواهد داد و سپس ماشينهاي سانتريفيوژ را در سالن B تحت نظارت پيوسته آژانس قرار خواهد داد.
۵۶- بر اساس ماده ۳۵ پيوست اول، ايران به مدت ۱۰ سال به انجام آزمايشها بر روي يک ماشين سانتريفيوژ IR-۴ و زنجيرۀ ۱۰ ماشين آن ادامه خواهد داد.
۵۷- بر اساس ماده ۳۶ پيوست اول، ايران به مدت ۱۰ سال به انجام آزمايشها بر روي يک ماشين سانتريفيوژ IR-۵ ادامه خواهد داد.
۵۸- بر اساس ماده ۳۷ پيوست اول، ايران به انجام آزمايشها بر روي تک ماشينهاي سانتريفيوژ IR-۶ و زنجيرهاي مياني آن ادامه خواهد داد و از ۵/۱ سال مانده به سال دهم،آزمايشها بر روي زنجيرۀ ۳۰ ماشين را شروع خواهد کرد.
۵۹- بر اساس ماده ۳۸ پيوست اول، ايران، همزمان با شروع برجام، به انجام آزمايشها بر روي تک ماشينهاي سانتريفيوژ IR-۸ و زنجيرهاي مياني آن ادامه خواهد داد و از ۵/۱ سال مانده به سال دهم، آزمايشها بر روي زنجيرۀ ۳۰ ماشين را شروع خواهد کرد.
۶۰- بر اساس ماده ۴۰ پيوست اول، ايران تمام تستهاي خود با اورانيوم را بر روي ماشينهاي سانتريفيوژ را فقط در نطنز انجام خواهد داد.
* اين آزمايشها در بخش زيرزمين نطنز انجام نميشود. (اين بخش امنيت بيشتري دارد) در ضمن تمام تستها بهصورت تک ماشين صورت ميگيرد و از حالت آبشار خارج ميشود. اورانيوم غنيشده نيز با اورانيوم غناي پايين ترکيب و رقيق ميشود.
۶۱- بر اساس ماده ۴۳ پيوست اول، ايران ميتواند که تحقيق و توسعه روي سانتريفيوژهاي نسل جديد را از طريق مدلسازي کامپيوتري و شبيهسازي ازجمله در دانشگاهها، ادامه دهد. در دوره ۱۰ ساله، براي هر پروژهاي که به مرحله نمونهسازي براي تست مکانيکي رسيد، ارائه کامل و تصويب کميسيون مشترک لازم است.
تأسيسات غنيسازي فردو
۶۲- بر اساس ماده ۴۴ پيوست اول، تأسيسات غنيسازي فردو به مرکز تحقيقات هستهاي، فيزيک و تکنولوژي تبديل خواهد شد اجراي پروژههاي مخصوص در فردو از قبل به اطلاع کميسيون مشترک رسانده ميشود.
۶۳- بر اساس ماده ۴۵ پيوست اول، به مدت ۱۵ سال، ايران در فردو، فعاليتهاي غنيسازي اورانيوم و تحقيق و توسعه مربوط به غنيسازي اورانيوم نخواهد داشت و هيچگونه مواد هستهاي نگهداري نخواهد کرد.
۶۴- بر اساس ماده ۴۶ پيوست اول، ايران به مدت ۱۵ سال تا ۱۰۴۴ عدد ماشين سانتريفيوژ IR-۱ دريکي از سالنهاي فردو نگهداري خواهد کرد. از چهار آبشار موجود دو عدد متوقف و راکد ميشود و دو آبشار باقيمانده تنها به توليد ايزوتوپ پايدار خواهد پرداخت.
۶۵- بر اساس ماده ۴۸ پيوست اول، تمامي کابلهاي برق، تابلوهاي مخصوص کنترل زنجيره و پمپهاي خلا از فردو جمعآوري ميشود. تمام اين ماشينهاي سانتريفيوژ اضافي و زيرساختهاي آنها در سالن Bتحت نظارت پيوسته آژانس قرار خواهد گرفت. ايران تمام ماشينهاي سانتريفيوژ و زيرساختهاي مرتبط با غنيسازي اورانيوم را در سالن ديگر فردو، خارج خواهد نمود.
۶۶- بر اساس ماده ۴۹ پيوست اول، ماشينهاي سانتريفيوژ که در چهار آبشار بدون کار قرارگرفتهاند، ممکن است براي جايگزيني ماشينهاي خراب در فردو براي توليد ايزوتوپهاي پايدار مورداستفاده قرار گيرند.
۶۷- بر اساس ماده ۵۰ پيوست اول، ايران به مدت ۱۵ سال فعاليتهاي خود را در توليد ايزوتوپهاي پايدار توسط ماشين سانتريفيوژ در تأسيسات فردو محدود کرده و بيشتر از ۳۴۸ ماشين سانتريفيوژ IR-۱ براي اين منظور استفاده نخواهد کرد.
۶۸- بر اساس ماده ۵۳ پيوست اول، ايران بعد از سال دهم زيرساختهاي ضروري براي نصب ماشين سانتريفيوژ IR-۸ را در سالنB نطنز را آغاز خواهد کرد.
برجام تعهدي غير الزامآور براي امريکا
جان کري وزير خارجه امريکا در جلسه استماع کميته روابط خارجي سناي امريکا در ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ صراحتاً اعلام کرد: توافق احتمالي با ايران براي امريکا الزامآور نيست بلکه اين مسئله يک برنامه اجرايي براي ايران است. بر همين اساس وندي شرمن نيز در ۵ تيرماه ۱۳۹۴ به خبرنگاران اعلام کرد: توافقي امضا نميشود.
اين معنا در صفحه شش توافق هستهاي نيز بهصراحت ذکرشده است و اين توافق «داوطلبانه» خواندهشده است.
نکته مهم اين مسئله انست که حتي در صورت عدم تصويب کنگره امريکا و خروج اين کشور از توافق، جمهوري اسلامي نميتواند از آن خارج شود چراکه برجام طي قطعنامهاي در شوراي امنيت مورد تائيد قرارگرفته است و بر اين اساس ايران بدون توجه به حضور يا خروج هر يک از اعضاي ۵+۱ از توافق، مجبور به رعايت شرايط آن خواهد بود. از سوي ديگر در تمام متن توافق، در زمان ايجاد تعهد براي اعضاي ۵+۱ قيد عدم مخالفت با قوانين داخلي آنها ذکرشده است که اين امر نيز باعث تفسيرپذيري و عدم اجراي تعهدات در مواقع لزوم از جانب آنها خواهد بود و اين امربر اساس توافق توجيه شده است.
پيشنهادها:
بر اساس موارد و ملاحظات فوقالذکر و جهت کاهش تبعات و آثار نامطلوب برجام پيشنهاد ميشود موارد زير در دستورکار قرار گيرد:
۶۹- مجلس شوراي اسلامي در زمان تائيد هر سند ازجمله پروتکل الحاقي و يا تعهدات مبتني بر برجام، انتظارات و ملاحظات امنيتي کشور را ضميمه تأييديه خود به نهاد مربوط بينالمللي ارائه دهد. هرچند اسنادي نظير پروتکل الحاقي تحفظپذير نيستند اما ارائه ملاحظات امنيتي کشور و ثبت آن در مراجع بينالمللي ميتواند در آينده مورد استناد قرار گيرد. اين امر در گذشته مسبوق به سابقه بوده و جمهوري اسلامي در مورد کنوانسيون سلاحهاي شيميايي (CWC) عليرغم عدم امکان در نظر گرفتن حق شرط، شروطي تعيين و به مقام مربوط ارائه نمود تا از اين طريق سياستهاي کلان کشور در اين حوزه را بيان نموده باشد.
۷۰- مجلس شوراي اسلامي در زمان بررسي خود براي دولت، شرايطي را تعيين نمايد تا دولت جمهوري اسلامي ايران، در راستاي آن شرايط، تعهدات بينالمللي خود را به انجام رساند. اين مسئله حتي در مواردي نظير اجراي داوطلبانه و مقدماتي پروتکل الحاقي مطابق ماده (۱۷ B) پروتکل و نظاير آن بايد صورت پذيرد. در اين راستا دولت موظف شود به شکل دورهاي به مجلس در مورد اقدامات خود گزارش داده و اين گزارش در مجلس به لحاظ ماهوي بررسي شود.
[۱] فواد ايزدي؛ عضو هيئت علمي دانشگاه تهران
[۲] ابوذر گوهري مقدم؛ عضو هيئت علمي دانشگاه امام صادق (ع)
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|