به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، حسن بهشتي پور کارشناس مسائل هسته اي کشورمان در خصوص آخرين وضعيت مذاکرات و روند فعاليت هاي دولت با خبرنگار شبکه اطلاع رساني راه دانا به گفتگو نشست و اظهار داشت: در حال حاضر دولت برنامه هاي خود را در 2 قالب مذاکرات و اقتصاد مقاومتي ادامه مي دهد اما بايد به اين نکته توجه داشت که اقتصاد مقاومتي مذاکرات چه به نتيجه برسد و چه به نتيجه نرسد، در داخل کشور بايد اجرايي شده و ادامه يابد چراکه اين يک سياست اصولي و دقيق براي خارج کردن ابزار فشار دشمن عليه ملت ايران است. دشمن اگر بداند که سياست تحريم ديگر کارايي گذشته را ندارد، قطعا از مسئله تحريم ها دست برمي دارند اما اگر احساس کنند که تحريم ها اثر گذار است همچنان با قاطعيت از اين اهرم براي فشار بيشتر استفاده خواهند کرد.          

واردات کالاهاي مصرفي فاجعه است

اين کارشناس مسائل بين المللي کشورمان با بيان اينکه دولت نبايد فقط به مذاکرات دلخوش کند، عنوان کرد: دولت در شرايط فعلي برنامه هاي اقتصاد مقاومتي را دنبال مي کند اما بايد به مسئله واردات توجه ويژه داشته باشد. واردات کالاهاي مصرفي يک فاجعه و در تعارض با اهداف اقتصاد مقاومتي است اما اگر همين واردات به کالاهاي سرمايه اي تبديل شود، از يک سو به افزايش توليد کمک خواهد شد و از سوي ديگر نيز در راستاي اهداف اقتصاد مقاومتي عمل مي شود.

وي در ادامه يادآور شد: اگر واردات به سمت کالاهاي سرمايه اي حرکت کند ايرادي ندارد و به فرهنگ اقتصاد مقاومتي نيز کمک خواهد کرد. امروز ما براي ساخت يک اتومبيل بايد ساخت قطعات را در داخل عملياتي کنيم اما اگر يک بخش يا قطعه از خودرو را نتوانستيم در داخل توليد کنيم، ايرادي ندارد که آن را از خارج وارد کرده و به خودروهاي ساخت داخل اضافه کنيم، نه اينکه به خاطر عدم توانايي در ساخت يک قطعه يکباره شاهد واردات انواع و اقسام خودروها باشيم. بنابراين امروز وارد کردن لوستر، اتومبيل و انگور کار درستي نيست و منجر به از بين رفتن اشتغال داخلي مي شود.

بعد از توافق معجزه اي در کار نيست

اين استاد دانشگاه کشورمان به وضعيت کشور پس از توافق احتمالي نيز اشاره کرد و افزود: دولت قطعا براي آينده و بعد از توافق احتمالي برنامه ريزي دارد و اصلا نمي تواند که برنامه نداشته باشد. اما اين برنامه ها را نمي توان اعلام کرد چراکه دشمن منتظر نشسته و منتظر برنامه هاي آينده ايران است تا جلوي اين برنامه ها را بگيرد. امروز وزارت خزانه داري آمريکا بخشي از فعاليت هاي خود را روي بانک ها و مجموعه هاي ايراني سرمايه گذاري مي کند تا بدين ترتيب نقاطي که ايران در حال دور زدن تحريم هاست را کشف کند. بنابراين با اين دشمن بدکردار که بدترين تحريم ها را در طول تاريخ بشريت عليه ملت ايران وضع کرده، هوشمندانه برخورد کنيم.

بهشتي پور طرح موضوع خزانه خالي از سوي رئيس جمهور در اوايل کار دولت يازدهم را يک اقدام اشتباه ناميد و گفت: در حال حاضر دولت دچار مشکل است و دشمن از اين مسئله به خوبي آگاه است. درست است که طرح چنين مسائلي از سوي مسئولين جاي اشکال است اما دشمن ما بيکار ننشسته و به کارشناسان مختلف پول مي دهند تا از زير و بم آنچه در اقتصاد ايران مي گذرد آگاهي يابد. بنابراين بايد گفت که دولت حتما براي آينده مذاکرات و توافق احتمالي برنامه دارد و اگر برنامه نداشته باشد فاجعه است. دولت قطعا برنامه دارد اما نمي تواند اين برنامه ها را اعلام کند.

وي با بيان اينکه قرار نيست بعد از توافق احتمالي معجزه اي در کشور رخ دهد، عنوان کرد: ساده انگاري است اگر فکر کنيم بعد از توافق قرار است معجزه رخ دهد اما بستر خوبي فراهم مي شود تا با مدل مديريتي مناسب، به سمت پويايي اقتصادي حرکت کنيم. اقتصاد ما از زمان انقلاب تا به حال مشکل داشته و همچنان اين مشکلات ادامه دارد. مشکل اقتصادي ما زيرساختي است. مگر قبل از تحريم ها در کشور مشکل اقتصادي وجود نداشت؟ بنابراين بايد گفت که مشکل اقتصاد ما بيش از آنکه به مسئله تحريم ها مربوط باشد در طول دوره هاي مختلف و دولت هاي پس از انقلاب، به سوء مديريت معطوف بوده است. رفع تحريم ها نيز بستر مناسبي را فراهم مي کند تا با يک مديريت مناسب و درست، در جهت رفع مشکلات اقتصادي گام برداريم.

برنامه آمريکا و اسرائيل براي مقابله با روند هسته اي ايران

کارشناس مسائل هسته اي کشورمان در بخش ديگري از اظهارات خود به مسئله بازرسي ها اشاره کرد و گفت: لفظ بازرسي در ايران بد معنا شده و بايد بدانيم که بازرسي با بازجويي و هر دوي آنها نيز با راستي آزمايي و نظارت تفاوت دارد. راستي آزمايي عبارت است از اينکه آژانس راجع به تحقق موضوعات هسته اي نظر دهد اما متاسفانه از سال 2007 ادعايي از سوي البرادعي به عنوان مدير کل وقت آژانس مبني بر اينکه ايران در موضوعات هسته اي بين سال هاي 2000 تا 2003 تخلفاتي داشته و اقدامات نظامي انجام داده، مطرح شد. اين ادعا نيز بر اساس خواسته هاي آمريکا و اسرائيل مطرح شد و بعدها مشخص شد که مراکز اطلاعاتي اين کشورها بر اساس منابع بي پايه و اساس، ادعاهايي مطرح کرده اند که ايران در بين سال هاي 2000 تا 2003 تخلفاتي انجام داده است.

وي در ادامه افزود: ايران به مجموع اين ادعاها در 117 صفحه پاسخ اين ادعاهاي واهي را ارائه کرد اما آژانس توضيحات ايران را کافي ندانست. از اين رو ايران براي ارائه پاسخ دقيق تر به آژانس، اسناد و منابع موجود مبني بر تخلف را خواستار شد. اين در شرايطي بود که آژانس اعلام کرد کشورهايي که اين اسناد را در اختيار ما قرار داده اند اجازه ارائه اسناد را نمي دهند و معتقدند که با ارائه اين اسناد، منابع آنها لو خواهد رفت. در اين شرايط بود که ايران به آژانس اعلام کرد که بدون ارائه اسناد چگونه مي توان يک پاسخ دقيق ارائه کرد. کل ماجرا نيز مربوط به 13 سال پيش است و نکته جالب نيز اينجاست که خود منابع اطلاعاتي و امنيتي آمريکا بر اين موضوع اذعان دارند که ايران از سال 2003 تا به حال، هيچ فعاليتي در راستاي فعاليت هاي نظامي و هسته اي انجام نداده و 2 بار بر اين موضوع تاکيد داشته اند. اما با اين وجود آمانو تحت فشار اسرائيل و آمريکا در سال 2011 بار ديگر ادعاهاي گذشته البرادعي را اين بار تحت عنوان اتهامات ادعايي مطرح کرد تا بتوانند به اين ادعاها رسميت دهند. ايران نيز از سال 2007 دائم با آنها در حال مذاکره است تا به آنها بفهماند که ايران هيچگونه فعاليت نظامي نداشته است. آژانس نيز بخشي از اين مسائل را پذيرفته و بخشي را قبول نکرده است.

اين استاد دانشگاه همچنين خاطر نشان ساخت: در نتيجه بايد گفت که آژانس به جاي مسائل فني و حقوقي درگير مسائل سياسي شده و آلت دست اسرائيل و آمريکاست. اتهاماتي که آنها به ايران وارد مي کنند نيز همگي بي پايه و اساس است و فقط در راستاي حقه بازي عمل مي شود. امروز به همين دليل است که آنها موضوع دسترسي به تاسيسات نظامي و هسته اي و حتي دانشمندان را مطرح کرده اند و مي گويند ايران بايد اين اجازه را بدهد تا ما مشکل موجود را حل و فصل کنيم. اين در شرايطي است که اين مسائل يکي از خطوط قرمز ايران است و مقام معظم رهبري نيز با صراحت مخالفت خودشان را با دسترسي به مراکز نظامي و دانشمندان هسته اي اعلام کردند. اين بازي هايي که غرب و آژانس به آنها دستاويز مي شود همه برنامه هايي است که اسرائيل و آمريکا براي مقابله با ايران انديشيده اند و ما بايد بدانيم که نبايد از دشمن فريب خورد.

در توافق نهايي آمريکا شکست مي خورد

بهشتي پور در بخش پاياني اظهارات خود در پاسخ به اين سوال که آيا با وضعيت موجود احتمال عدم توافق وجود دارد يا خير، عنوان کرد: آمريکايي ها بايد کوتاه بيايند و قطعا در  توافق نهايي اين آمريکاست که شکست مي خورد. چراکه تجربه گذشته ثابت کرده که آمريکايي ها نيازمند مذاکره هستند. آنها پيش از اين در دوران بوش پسر و رايس به عنوان وزير خارجه، ادعاي خود را اينگونه مطرح مي کردند که اول ايران بايد فعاليت هاي هسته اي خود را قطع کند بعد از آن با ايران وارد مذاکره خواهيم شد. اما بعدها مشاهده کرديم که در دولت اوباما همچنان که چرخه هاي سوخت هسته اي ايران فعال بود، آنها پاي ميز مذاکره نشستند.

وي در ادامه افزود: در همين دولت اوباما هم ادعاهايي مطرح شد که اول ايران بايد ذخاير خود را به خارج از کشورش منتقل کند دوم غني سازي 20 درصد را هم تعطيل کند سوم فردو را تعطيل کند. اما آمريکايي ها از همين ادعاهاي خود نيز عدول کردند و اول قبول کردند که اورانيوم از کشور خارج نشود دوم به جاي تعطيلي غني سازي 20 درصد اورانيوم غني شده به اکسيد اورانيوم تبديل شود و سوم نيز شاهد بوديم که فردو نيز تعطيل نشد. بنابراين به ياري خدا آنها بازهم از اين خواسته هاي خود در توافق نهايي عدول خواهند کرد.

بهشتي پور در پايان عنوان کرد: ما بايد در کشور به تيم مذاکره کننده اعتماد کنيم و همچنان بر اساس برنامه هاي اقتصاد مقاومتي حرکت کرده و به فکر توليد داخل باشيم. تيم مذاکره کننده نيز بايد بداند که اگر امروز در اين جايگاه قرار داريم حاصل مذاکرات و فعاليت هايي بوده که از سال 1369 دنبال شده و از مذاکره کنندگان هسته اي در طول دوره هاي مختلف گرفته تا دانشمندان هسته اي کشور، همه تلاش داشته اند تا پيروزي و موفقيت نهايي به دست آيد.