پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 171571
کليد مهار ايران تقويت عربستان است!
تاریخ انتشار : 1394/03/05 15:57:43
نمایش : 1410
رابرت کاپلان در ياداشتي نوشت که جهت مهار قدرت ايران پس از توافق احتمالي هسته‌اي و مقابله با قدرت منطقه‌اي تهران،‌ آمريکا بايد عربستان سعودي، مصر و ترکيه را تقويت کند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، يک تحليلگر ارشد آمريکايي در مطلبي بر لزوم بازگرداندن نظام امپراطوري به خاورميانه تاکيد و همچنين به واشنگتن توصيه کرد جهت مهار قدرت منطقه‌اي ايران، عربستان،‌ مصر و ترکيه را تقويت کند.

رابرت کاپلان در يادداشتي براي فارين پاليسي با تاکيد بر لزوم بازگرداندن امپراطوري به خاورميانه نوشت: امپراطوري شايد نسخه قديمي و از رده خارج شده باشد اما تاريخ نشان مي‌دهد که تنها جايگزين ديگر غير از آن،‌ آشوبي است که هم اکنون ما شاهد آن هستيم.

استراتژيست مطرح آمريکايي تصريح کرد: اگرچه امپراطوري اکنون بدنام است، اين نظام ابزار حکمراني براي بسياري از زمانها در تاريخ بوده است و فروپاشي امپراطوريها هميشه با آشوب همراه بوده که اين موضوع در چين و هند در دوران باستان گرفته تا اوايل قرن ۲۰ و جنگ جهاني اول هم صادق بوده است.

او اينطور ادامه داد: آشوبي که ما اکنون در جهان عرب مي‌بينيم در واقع مربوط به پايان نهايي امپراطوري است. تصرف تدمر شهر باستاني سوريه توسط داعش تنها تاييدي بر اين موضوع است. تدمر نمايانگر چگونگي تعهد مناطق براي ارتباط و تبادلات تجاري است و تصرف آن توسط بربرها نشان مي‌دهد که جهان در حال بازگشت به واقعيت سيال خود است. در واقع شاهد سقوط سه نظام امپراطوري در خاورميانه هستيم.

کاپلان نوشت: اول، آشوب خاورميانه نشان مي‌دهد منطقه هنوز راه‌حلي براي فروپاشي امپراطوري عثماني پيدا نکرده است. براي صدها سال، سنيها و شيعيان، عربها و يهوديان، مسلمانان و مسيحيان در سوريه بزرگ و بين النهرين اختلافات سرزميني کمي داشتند و همه تحت حکمراني امپراطور مقتدر در استانبول قرار داشتند و او آنها را در مقابل يکديگر حفاظت مي‌کرد. اين نظام و سيستم در سال ۱۹۱۸ فروپاشيد و سبب رها شدن شيطان اختلافات ملي، قومي و فرقه‌اي شد.

دوم، انفجار از درون عراق به دنبال سقوط صدام حسين و خيزش و رويش داعش مرزهاي بنا شده توسط امپرياليستهاي اروپايي، انگليسي و فرانسوي را به آخر خط رسانده است.

سوم، رويکرد عدم مداخله در چنين تحولاتي توسط رئيس‌جمهور باراک اوباما شاهدي بر پايان نقش آمريکا به عنوان قدرت بزرگ در سازماندهي و ثبات بخشي به منطقه است و آمريکا به خاطر دارد که از زمان پايان جنگ جهاني دوم، خود يک امپراطوري جهاني بوده هر چند نام آن را يدک نمي‌کشيد.

کاپلان بدون اشاره به اقدام مستقيم کشورهاي غربي در تجاوز به عراق و ليبي نوشت: تنها سقوط نيروهاي امپرياليستي نيست که آشوب برجاي مي‌گذارد. سقوط صدام حسين در عراق و معمر قذافي در ليبي دوره دولتهاي مقتدر پسااستعماري را به انتها رسانده است.

او همچنين نوشت: افسوس که آنچه به بهار عرب موسوم شده، سبب تولد آزادي نشده بلکه سبب فروپاشي اقتدار مرکزي شده است. در ميان کشورهاي تاثير گرفته از وضع جاري دو نوع قابل تشخيص هستند. اول بر اساس مسائل مربوط به تمدن‌ها است. در اين قسم، کشورهايي چون مراکش،‌ تونس و مصر هستند که از لحاظ تاريخي قابل تعريف و متمايز هستند و هر آشوبي در اين کشورها ناشي از بهار عربي صورت گيرد، هرگز هويتهاي آنها مورد سوال و ترديد قرار نمي‌گيرد.

گروه دوم کشورهاي خاورميانه، از دوام کمتري برخوردار هستند. آنها شکل مبهمتري از تعاريف جغرافيايي داشته و هويتهاي بسيار ضعيفتري دارند و در واقع بسياري از هويتهاي آنها توسط امپرياليستهاي اروپايي ابداع و ايجاد شده است. ليبي به بهترين شکل در اين گروه قرار مي‌گيرد. هويت ملي در اين گروه از کشورها شکننده بوده و به سرکوبکرترين اشکال اقتدارگرايي نياز داشتند تا کشورهايشان را سرپا نگه دارند.

کاپلان در ادامه اردن را هم يک کشور مبتني بر «جغرافياي مبهم» خوانده و حمايتهاي واشنگتن و تل‌آويو از خاندان حاکم بر اين کشور عربي را يکي از دلايل مهم ثبات نسبي آن مي‌داند. او تاکيد کرد: «خاندان هاشمي حاکم بر اردن از حمايت اقتصادي و امنيتي آمريکا و اسرائيل برخوردار بوده است».

تحليلگر و استراتژيست آمريکايي ادعا کرد: تنها رژيمهاي تماميت‌خواه سرکوبگر مي‌توانستند اين کشورهاي مصنوعي ساخته شده بر اساس ادعاهاي جغرافيايي مبهم را کنترل کنند. تماميت طلبي و اقتدارگرايي تنها پاسخ براي پايان دادن به امپرياليسم غربي در اين کشورهاي مصنوعي بود و دليل ريشه‌اي آشوب کنوني خاورميانه فروپاشي رژيم‌هاي تماميت‌خواه است.

رابرت کاپلان در اين مقاله به ايران هم مي‌پردازد و بر قدرت منطقه‌اي اين کشور اذعان مي‌کند. او تصريح کرد که «کشور ايران بر اساس تمدن باستاني پارسي و در فلات ايران تشکيل شده و از جهت هويتي و تمدني با هند و چين قابل قياس است و به خاطر همين هويت است که توانسته به قدرت منطقه‌اي تبديل شود».

او درباره عربستان سعودي هم نوشت: «عربستان سعودي در قياس با ايران، بر ساخته مصنوعي يک خانواده بزرگ است. کشوري که خانواده سعودي بر آن حکمراني مي‌کنند.

او درباره تحولات منطقه ناشي از مذاکرات هسته‌اي ايران هم اينطور تاکيد کرد: «حملات اخير عربستان سعودي به حوثي‌هاي يمن و تشديد حمايت آن از شورشيان سوريه که از همراهي ترکيه و قطر هم برخوردارند، واکنشي است به آنچه رياض آنرا توافق هسته‌اي قريب‌الوقوع ايران و آمريکا مي‌داند. در واقع سعوديها محاسبات خودشان را بر اين مبنا در حال طرح‌ريزي هستند که احتمال چنين توافقي بالا است و در نتيجه بمباران يمن و تشديد فشار بر سوريه پيش از يک امر محتمل واقعي صورت گرفته و آن خاورميانه پس از توافق هسته‌اي ايران است».

کاپلان ادعا کرد: «اين توافق اگر حاصل شود اگرچه محدود به موضوعات هسته‌اي است، با برخي توجيهات به اين توافق به عنوان آغاز نوعي آشتي و مصالحه آمريکا-ايران نگريسته خواهد شد. در بحث منطقه‌اي اين يعني که يک قدرت امپراطوري در حال ضعيف شدن، با يک قدرت محلي و بومي در حال رشد به سازش مي‌رسد».

او با تاکيد بر لزوم مهار قدرت ايران در دوره پس از توافق احتمالي هسته‌اي نوشت: «براي مهار ايران دوره پس از توافق، آمريکا بايد عربستان سعودي،‌ مصر و ترکيه را تقويت کند. سرويسهاي امنيتي مصري تحت حاکميت دوفاکتوي عبدالفتاح السيسي مرد مقتدر نظامي اين کشور چندي است که بي سر و صدا در حال همکاري با سرويسهاي امنيتي اسرائيل در غزه، سينا و جاهاي ديگر هستند».

تحليلگر موسسه استراتفور تاکيد کرد: «آمريکا به يک مصر قدرتمند نياز دارد تا به عنوان متحد منطقه‌اي ضد ايران، ‌عربستان سعودي را تقويت کند؛‌ خواه اين مصر دموکراتيک باشد و خواه نباشد. ترکيه قدرتمند هم به ايجاد توازن در برابر قدرت ايران کمک مي‌کند. تنه‌زدن‌ها و زورآزمايي بين اين قدرتها براي تسلط بر منطقه‌، نظم دوره پسااستعماري جديد را تعريف خواهد کرد».

کاپلان ادامه داد: «رئيس‌جمهور جديد آمريکا در سال ۲۰۱۷ شايد به دنبال اعمال مجدد نفوذ و تاثير امپراطوري غرب باشد و البته اين کار را با عنواني ديگر انجام مي‌دهد».

وي در پايان با تاکيد بر لزوم بازگرداندن امپراطوري در خاورميانه توصيه کرد: «امپراطوري نظم را به ارمغان آورد اگرچه بازگرداندن آن شايد به قهقرا و پس رفتن باشد. اکنون کمتر چالش اين است که دموکراسي ايجاد شود بلکه چالش ايجاد نظم است چون بدون نظم براي هيچ کسي آزادي وجود نخواهد داشت».
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html