|
کد مطلب: 151112
۲۰ هشدار بر بيانيه هستهاي کاخ سفيد
تاریخ انتشار : 1394/02/01 10:44:21 نمایش : 1782
ابراهيم کارخانهاي ۲۰ هشدار بر بيانيه هستهاي کاخ سفيد درباره نشست لوزان منتشر کرد.
 به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، ابراهيم کارخانهاي نماينده مردم همدان و فامنين در مجلس شوراي اسلامي در يادداشتي ۲۰ هشدار بر بيانيه هستهاي کاخ سفيد درباره تفاهم لوزان ارائه کرد.
متن کامل اين يادداشت به اين شرح است:
همانگونه که تيم مذاکره کننده هسته اي جمهوري اسلامي عنوان فرمودند فکت شيت آمريکاييها واقعيت ندارد ولي از آنجا که يکي از اعضاي ۱+۵ نيز آن را تاييد کرده است بر اين اساس هشدارهاي ذيل ضروري است:
الف) در حوزه منابع انساني
۱- طولاني بودن دوره هاي زماني ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ ساله برنامه جامع مشترک موجب ميگردد تاسيسات هستهاي جمهوري اسلامي ايران با روزمرگي و رکود و رخوت مواجه گردد و اين در حالي است که در توافق نامه ژنو تنها يک دوره زماني طولاني مدت پيش بيني شده است.
۲- در شرايط مذکور روحيه شور و نشاط که موتور پيش برنده برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران بوده است صدمه جدي خواهد ديد.
۳- قدرت خلاقيت و ابتکار و نوآوري که لازمه آن بستر مناسب و مبتني بر اقدامات فناورانه است با چالش جدي مواجه ميگردد.
۴- با تشديد نظارت بازرسان آژانس بر تاسيسات هسته اي؛ قدرت برنامه ريزي و کارآمدي کارکنان با کندي مواجه خواهد شد.
۵- با حضور مستمر و پر رفت و آمد بازرسان آژانس نبض کار مختل و روحيه کارکنان که عموماً از نيروهاي نخبه و کارآمد ميباشند تخريب و بر سرخوردگي آنها افزوده خواهد شد.
ب) در حوزه فني و تخصصي
۶- در صورتي که ذخاير مواد غني شده استراتژيک UF۶ از ۱۰ تن به ۳۰۰ کيلو کاهش، ساخت سانتريفيوژها به مدت ۱۰ سال متوقف و هيچ نوع سانتريفيوژ نسل جديدي در توليد اورانيوم غني شده بکارگرفته نشود، برنامه فناوري هسته اي جمهوري اسلامي ايران فلج و رو به افول خواهد گذاشت و حتي ايران نخواهد توانست پس از پايان قرارداد با روسيه (سال ۱۴۰۰) سوخت مورد نياز عملي نيروگاه يکم بوشهر را تأمين نمايد و اين در حالي است که بر اساس قرارداد نيروگاه دوم بوشهر نيز ميبايست طي ۱۰ سال آينده به بهره برداري برسد. افزون بر آن تعيين سقف غنيسازي زير ۶۷/۳ صدم درصد بهجاي زير پنج درصد، سوخترساني بهينه نيروگاه را با مشکل کاهش راندمان ـ بازده ـ مواجه خواهد ساخت که جاي تجديد نظر جدي دارد.
۷- بدون شک با نظارت آژانس بر زنجيره تامين مواد و تجهيزات و به تبع آن اعمال بازرسيهاي شديد؛ روحيه کار و تلاش از هم گسيخته و برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران بسوي توقف پيش خواهد رفت.
۸- منع ۱۵ ساله استفاده از مواد شکاف پذير و تحقيق و توسعه در فردو با هيچ منطقي جز زورگويي و زياده خواهي آمريکاييها قابل توجيه نيست، در حالي که فردو دژ مستحکم و امن پدافند غير عامل فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران است تبديل آن به يک آزمايشگاه عادي، در تقابل با شأن، اقتدار و عزت ملت ايران است. جايگزيني کليه سانترفيوژهاي نسل يک در فردو و بهدنبال آن در نطنز با سانتريفيوژهاي نسل جديد در چرخه تحقيق و توسعه با مواد قابل شکافت و آغاز بهکار صنعتي آنها بلافاصله پس از دوره زماني طولانيمدت اقدام مشترک که حداکثر بيش از پنج سال به طول نخواهد انجاميد حداقل مطالبه مردم از تيم مذاکرهکننده است.
۹- محور قرار دادن زمان گريز هسته اي از سوي آمريکاييها نه تنها در طي يک دوره ۱۰ ساله برنامه غني سازي و تحقيق و توسعه ايران را محدود خواهد کرد، بلکه با استمرار آن در قالب محدوديت هاي مشخص؛ برنامه غني سازي صنعتي کشور را با چالش جدي و در نهايت با توقف مواجه خواهد ساخت.
۱۰- در صورتي که کانال تدارکاتي انحصاري پيشنهاد شده از سوي آمريکاييها به منظور نظارت و تاييد تک تک موارد مربوط به تامين، فروش و انتقال مواد و فناوري هسته اي و مواد داراي استفاده دو گانه به ايران واقعيت داشته باشد محدوديتهاي بزرگي نه تنها در برنامه هسته اي بلکه در صنعت دفاعي و توسعه اي کشور رخ خواهد داد که جمهوري اسلامي ايران را با مشکلات جدي مواجه خواهد ساخت.
۱۱- نابود کردن هسته اصلي راکتور اراک تحت عنوان مبهم باز طراحي و باز سازي، انتقال سوخت مصرف شده به خارج از کشور در طول عمر راکتور و تعهد نا محدود در بازفرآوري يا تحقيق و توسعه باز فرآوري و برچيدن ۱۳ هزار سانتريفيوژ در نطنز و فردو خشنترين اقدام از سوي آمريکا است که عزت، احترام و اقتدار ملت ايران را نشانه رفته است.
۱۲- الزام ايران به عدم انباشت آب سنگين به مدت ۱۵ سال فراتر از نياز راکتور باز طراحي شده اراک و فروش آن در بازار هاي بين المللي در حالي که مستقيماً هيچ کاربرد غير صلح آميزي بر آب سنگين متصور نيست جز سلب اختيار جمهوري اسلامي ايران و زياده خواهي آمريکاييها هيچ توجيه ديگري ندارد.
ج) در حوزه اقتدار و امنيت ملي
۱۳- غير قابل پيش بيني بودن دامنه ناامني ناشي از بکارگيري تجهيزات پيشرفته و فناوري هاي نوين نظارتي که در بيانيه مشترک نيز به آن اشاره شده مشکلات غير قابل پيش بيني را در عرصه امنيتي کشور ايجاد خواهد کرد.
۱۴- ورود به حريم امنيتي و نظامي به بهانه هاي واهي براي کشف اتهامات پنهانکارانه و برنامه ريزي شده در قالب پروتکل الحاقي و حتي فراتر از آن؛ نظام امنيتي و استقلال کشور را در معرض توطئه هاي زنجيره اي و هدفمند بيگانگان قرار خواهد داد.
۱۵- با توجه به اينکه در عصر کنوني يگانه چالش اصلي آمريکا و غرب، شکل گيري تمدن نوين اسلامي با الگوگيري از ايران اسلامي است، امريکا و همدستانش در صددند برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران را بعنوان بهانه سياسي براي پيشبرد توطئه هاي شوم خود در منطقه به خدمت بگيرند. ۵+۱ بايد بداند که حريم امنيتي و نظامي خط قرمز خدشهناپذير و غير قابل نفوذ جمهوري اسلامي ايران در روند برنامه جامع اقدام مشترک است.
۱۶- به روز رساني و تجميع قطعنامههاي شوراي امنيت در قالب يک قطعنامه جديد با توجيه الزام بين المللي براي اجراي تعهدات طرف مقابل، حيله و نيرنگ خطرناک آمريکا براي کشاندن اتهامات پنهان کارانه (PMD) به شوراي امنيت و تهديد موجوديت جمهوري اسلامي ايران است؛ اين در حالي است که از ۶ قطعنامه صادره شوراي امنيت تنها يک مورد آن (۱۹۲۹) مرتبط با تحريمهاي اقتصادي و مالي است و از سوي ديگر صدور قطعنامه عليه يمن و دفاع شوراي امنيت از متجاوز براي رد هرگونه خوش باوري در اين زمينه کفايت مي کند.
۱۷- ساده انگاري است که تصور شود علي رغم هويت استکبار ستيز جمهوري اسلامي؛ اهدافي که آمريکا و صهيونيسم بينالملل در اجراي پروتکل الحاقي در ايران تعقيب مي کنند مانند ساير کشورها است. پروتکل الحاقي ابزار نفوذ جاسوسي غرب بر قلب کشورهاي مستقل و آزاده جهان است که آمريکا در صدد است از آن بعنوان يک اهرم توطئه عليه ايران بهره ببرد.
۱۸- ادامه فراتر از ۱۵ سال تعهدات شفاف سازي و تمهيدات مهم بازرسي و پايبندي به پروتکل الحاقي و دسترسيهاي بيشتر براي تحقيق درباره تاسيسات مشکوک و پرداختن به نگراني هاي آژانس درباره جنبه هاي نظامي احتمالي (PMD)؛ توطئه اي زنجيره اي و برنامه ريزي شده است که ابعاد آن بسيار وسيع تر از برنامه هسته اي است که در صورت واقعيت موجوديت جمهوري اسلامي ايران را هدف قرار خواهد داد!
۱۹- با کدام منطق قابل توجيه است که در ابتدا جمهوري اسلامي ايران بر اساس راستي آزمايي آژانس تعهدات خود را انجام بدهد و خود را خلع يد نمايد و پس از آن ۱+۵ به تعهدات خود که برداشتن تحريم هاست عمل کند؟ آيا اين است پاداش انجام ۱۰۰ درصدي تعهدات ايران در توافق نامه ژنو؟ آيا منطقي است که جمهوري اسلامي ايران شديدترين محدوديت ها را بپذيرد ولي غرب از تنها تعهد خود سرباز زند و آن را موکول به انجام تعهدات فني و گسترده جمهوري اسلامي ايران نمايد جاي عزت، اقتدار و احترام در کجاي اين اقدام نهفته است؟ آيا با تقبل محدوديت هاي پيشنهادي آمريکا و تعطيلي فعاليت هاي هسته اي ايران طي دوره هاي ۱۰، ۱۵ و ۲۰ و ۲۵ ساله و حتي فراتر از آن، براي حفظ دستاوردها و پيشرفت برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران آيندهاي متصور خواهد بود؟
۲۰- آنچه که در بيانيه کاخ سفيد آمده است برنامه ذلت باري است که به دور از شأن، عزت و اقتدار ملت ايران است و يقيناً تيم مذاکره کننده به نمايندگي از ملت سلحشور ايران به اين حيله و نيرنگ آمريکايي ها نه بزرگ خواهند گفت هرگز زير بار تحقير و تهديد آنها نخواهند رفت.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|