پس از قرائت بيانيه لوزان سوئيس و اخباري که از اين توافقنامه منتشر شد سايت شبکه خبري سي‌ان‌ان اقدام به انتشار يادداشتي تحت عنوان “آيا رهبر ايران جام زهر را خواهد نوشيد؟” نمود.
به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از
بهجت نيوز ؛ خصوصيت دين‌‌باوري مردم ايران و قدرت علما و روحانيون که از تعليمات تشيع و قداست‌بخشي به‌روحانيت نشئت گرفته،باعث شده است مردم ايران که اکثر آنان مسلمانان شيعه مذهبند، در تمامي مسايل از روحانيت پيروي کنند؛ چراکه مردم از ديرباز به‌سلامت و صلاحيت روحانيت در رهبري و هدايت ديني و اخلاقي جامعه، اطمينان کامل داشته‌اند.
در اعتماد مردم به روحانيت، همين‌بس که صرف حضور يک روحاني وارسته در يک شهر و يا روستا براي تقويت باورهاي ديني مردم کفايت مي‌کند .وابسته نبودن روحانيت به طبقه اشراف و حضور آنان درميان تمام گروه‌هاي مردم، از عوامل مهمي به‌شمار مي‌رود که باعث شده است در مواقع حساس، اين قشر بتواند با جهت‌گيري صحيح براساس خواسته‌هاي مردم حرکت کند.
رهبري روحانيت شيعه، تأثير شگرفي در تحولات و خيزش‌هاي سياسي و اجتماعي مردم ايران داشته، چرا که ميليونها شيعه فداکار، بااشتياق گوش به فرمان رهبران ديني بوده و از روحانيت شيعه، به‌عنوان رهبران ديني و سياسي، اطاعت مي‌کنند. بنابراين حضور سياسي روحانيت در عرصه مبارزات سياسي ايران و تأثير آنها در ميان توده‌هاي مردم، موجب شده است نبض قيام‌هاي مردمي را دردست داشته باشند.
واقعيت امر اين است که از نظر ساختار اجتماعي، روحانيت از متن مردم برخاسته و درميان مردم زندگي کرده و از نزديک با مشکلات زندگي توده‌هاي مردم آشنايي کامل دارند. ازسوي ديگر، روحيه انقلابي، احساس مسئوليت و تقواي روحانيت، باعث شد مردم ايران، آنان را به‌عنوان پيشروان و پيشگامان نهضت‌ها به‌رسميت بشناسند.
از موارد مهمي که در مورد نقش موثر رهبري روحانيت در شکل کيري نهضتهاي ديني در ايران و بزنگاه هاي سياسي و تاريخي مي توان ياد کرد، انقلاب مشروطه ، نهضت تنباکو ،ملي شدن صنعت نفت و از همه مهم تر به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي ايران ميباشد.
پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري روحانيت بيدار و هوشيار که در رأس آن حضرت روح الله (ره) قرار داشت،عامل تحوّلات مهمي در منطقه و جهان شد.
روحانيت با اتکاي به اسلام ناب و بازسازي انديشه ديني توانست اصلاحاتي عميق و بنيادين در نظام، اجتماعي ما به وجود آورد که شکلگيري يک نظام ديني و طرح دين در قالب يک نظام در راستاي همين مقوله است. هم اينک امواج خروشان انقلاب اسلامي، مي‌رود تا چونان زلالي جوشيده از حوزهها در يک بسترتکاملي، بساط سلطهگري شياطين و بدخواهان شرق و غرب را برچيند و درهم پيچد.
با توجه به نقش موثر روحانيت و رهبري جامعه توسط ايشان ، مي توان به حساسيت اين جايگاه بيشتر پي بريم .از همين رو اگر اين جايگاه (روحانيت) که به جهت خواست مردم زمام حکومت را به دست گرفته است خداي نکرده بر اثر فشار يا تحميل و يا مشورت غلط ،دچار تصميم گيري اشتباه شود، قطعا خسارات جبران ناپذيري به جامعه ديني و مردم و جايگاه رهبري روحانيت وارد خواهد نمود. که شايد در بعضي از موارد قابل جبران و ترميم نباشد. در طول ۳۶ سال از انقلاب اسلامي ايران در بعضي از موارد به شهادت تاريخ معاصر انقلاب عزيزمان شاهد اين موضوع بوده ايم که در بعضي از موارد بر اثر تحميل يا مشورت غلط بعضي ساده انديشان رهبري ايران اسلامي تصميماتي اخذ کرده اند که بعد ها خود از اين تصميم ناراحت و پشيمان گرديده و آن را به صراحت براي مردم ابراز نموده اند. يکي از چندين موارد از فشار تحميل و مشورت هاي غلط در زمان رهبري حضرت امام (ره) و بحث قائم مقامي منتظري ، نخست وزيري بازرگان ، و انتخاب بني صدر بود.حضرت امام در اين موارد در نامه مورخ ۶/۱/۶۸ خطاب به آقاي منتظري مي فرمايد: “والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولي در آن وقت شما را ساده‌لوح مي‌دانستم که مدير و مدبر نبوديد ولي شخصي بوديد تحصيل کرده که مفيد براي حوزه‌هاي علميه بوديد و اگر اين گونه کارهاتان را ادامه دهيد مسلما تکليف ديگري دارم و مي‌دانيد که از تکليف خود سرپيچي نمي‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزيري بازرگان مخالف بودم ولي او را هم آدم خوبي مي‌دانستم. والله قسم، من راي به رياست جمهوري بني‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذيرفتم.”
در جريان انتخاب بازرگان به عنوان نخست وزير حاج احمد خميني معتقد بودند که دوستان امام، آقاي مهندس بازرگان را براي نخست وزيري موقت انتخاب و پيشنهاد کردند. امام مخالف بودند، اما به واسطه احترام به نظر دوستان قبول کردند.
با اين حال امام خميني خود را مبراي از مسئوليت اين اشتباه نمي‌دانستند ايشان در سخنراني ۱۳۵۹/۵/۲۵ به تشريح اين اشتباه پرداختند و علت آن را نداشتن تجربه دانستند و در اين باره فرمودند: علت اساسي آن بود که «ما دو دسته بوديم يک دسته‌مان از مدرسه آمده بوديم و يک دسته‌مان از خارج آمده بوديم. نه ما (مدرسه‌اي‌ها) تجربه انقلابي داشتيم و نه آنها (خارج‌نشين‌ها) روح انقلابي را» به اين جهت دولت موقت را قرار داديم و خطا کرديم. از اول بايد يک دولتي که قاطع باشد و جوان باشد تا بتواند مملکت را اداره کند انتخاب مي‌کرديم. امام خميني درعين‌حال به ناچاري و عدم آشنايي نيروهاي انقلاب نيز در اين انتخاب اشاره کردند و فرمودند: «منتها آن وقت ما نداشتيم فردي را که بتوانيم، آشنا نبوديم(به دليل تبعيد ۱۵ ساله از ايران) تا بتوانيم انتخاب کنيم. انتخاب کرديم و خطا شد.» امام خميني در اين سخنراني مسئوليت اين اشتباه را پذيرفتند و فرمودند: «ما يا مقصريم يا قاصر و در هر دو جهت آن در پيشگاه ملت جواب بايد بدهيم.
موردي ديگر از تحميل و فشار اطرافيان سست عنصر امام (ره) مربوط به موضوع اتمام جنگ و پذيرش قطعنامه مي باشد ايشان در پيامي که به مناسبت سالگرد کشتار مکه صادر فرمودند و به ناگفته هاي خود از مسأله پذيرش قطع نامه اشاره کرده و فرمودند: اما در مورد قبول قطعنامه که حقيقتا مسئله بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصا براي من بود، اين است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراي آن مي ديدم، ولي به واسطه حوادث و عواملي که از ذکر آن فعلا خودداري مي کنم، و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي کارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي کشور، که من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم، و در مقطع کنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام مي دانم و خدا مي داند که اگر نبود انگيزه اي که همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قرباني شود، هرگز راضي به اين عمل نمي بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود.اما چاره چيست که همه بايد به رضايت حق تعالي گردن نهيم و مسلم ملت قهرمان و دلاور ايران نيز چنين بوده و خواهد بود.
قبول اين مسئله براي من، از زهر کشنده تر است؛ ولي راضي به رضاي خدايم و براي رضايت او، اين جرعه را نوشيدم. در شرايط کنوني، آن چه موجب اين امر شد، تکليف الهيام بود. شما مي‌دانيد که من با شما پيمان بسته بودم که تا آخرين قطره خون و آخرين نفس بجنگم؛ اما تصميم امروز، فقط براي تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رحمت و رضاي او، از هر آن چه گفتم، گذشته و اگر آبرويي داشتم، با خدا معامله کرده ام.فرزندان انقلابي ام! اي کساني که لحظه اي حاضر نيستيد که از غرور مقدستان دست برداريد! شما بدانيد که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مي گذرد. مي دانم که به شما سخت مي گذرد ولي مگر به پدر پير شما سخت نمي گذرد؟ مي دانم که شهادت شيرين تر از عسل در پيش شماست، مگر براي اين خادمتان اين گونه نيست؟ ولي تحمل گنيد که خدا با صابران است. بغض و کينه انقلابي تان را در سينه ها نگه داريد، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد و بدانيد که پيروزي از آن شماست.
تيتر سي ان ان پس از توافق لوزان : آيا رهبر ايران جام زهر را خواهد نوشيد؟
اين ايام که دولت اعتدال در حال مذاکرات هسته اي با مستکبران عالم با عنوان ۱+۵ مي باشد خواص با بصيرت و دلسوزان واقعي انقلاب همچون نيروهاي حزب اللهي و مردم متدين که به فرموده و دستور حضرت امام (ره) مسئوليت حراست و پاسداري از آرمانهاي انقلاب اسلامي ايران را دارند و همچنين نمايندگان انقلابي مجلس به وکالت از مردم ايران بايد با حضور موثر خود از اجراي هرگونه توافقي که به ضرر کشور باشد جلوگيري کند.
يقينا رهبري عزيز که نگاه ميليونها دلسوز انقلاب بر تصميمات ايشان دوخته شده است همچون سالهاي ۷۸ و ۸۸ که با ايستادگي در برابر فتنه گران زير بار تحميل و فشار عناصر خود فروخته نرفتند بار ديگر اجازه نخواهند داد عناصر سست ايمان نظرات خود را در تصميمات بزرگ و حياتي ايران اسلامي با فشار تحميل نمايند. قطعا ايشان با درايت و مديريت خود آرزوهاي دشمنان را در کامشان تلخ، و لبخند و شادکامي را به مرم شريف ايران ، دلسوزان ، ارادتمندان ، دلواپسان و دغدغه مندان انقلاب اسلامي هديه خواهند داد./مجتبي دهقاني
انتهاي پيام/پ