در ابتدا تمام مسئولين پرسپوليس آزادي مدير عامل را خيلي نزديک مي ديدند و در مصاحبه هاي خود برکناري وي را کاملا تکذيب مي کردند.اما با طولاني شدن حبس حميدرضا سياسي و با توجه به شرايط حساس پرسپوليس در اين روزها حالا برکناري وي کاملا مسجل شده است و گزينه هايي هم کم و بيش مطرح مي شود.
رويانيان يکي از گزينه هايي است که اين روزها توسط رسانه ها از همه بيشتر مطرح مي شود اما با نگاهي عمقي متوجه ميشويم با وجود شکاف بزرگي که بين رويانيان و وزارت ورزش وجود دارد اين گزينه تقريبا منتفي است.
حبيب کاشاني را نيز با نگاهي به اتفاقات تيم ملي اميد در اين روزها و استعفايش و با توجه به اينکه آخرين قهرماني پرسپوليس در ليگ نيز به دوران مديريت کاشاني بر ميگردد مي توان يکي از گزينه هاي احتمالي دانست.
اما يکي از جدي ترين گزينه ها را بايد محمد دادکان دانست.دادکان که دوره ي مديريت موفقي در فوتبال ايران داشته و شايد هم بتوان گفت با هئيت مديره پرسپوليس کمترين اختلاف را نسبت به بقيه دارد و يک گزينه مناسب براي پرسپوليس تلقي مي شود.
اما مسئله ي مهمي که نبايد به سادگي از کنار آن بگذريم ارثي است که سياسي از خود براي مدير بعدي و البته مهم تر از همه براي پرسپوليس به جا گذاشته است.
که يکي از آنها بدهي چند ميلياردي علي دايي است که با سليقه ي شخصي آقاي سياسي برکنار شد و حالا کادر مديريتي بعدي بايد با يک طلبکار قبراق و سرپنجه مثل علي دايي کنار بيايد.
اما سوال اصلي که در اين بين به وجود مي آيد اين است که تا کي قرار است پرسپوليس را به رهگذرها بسپارند تا هر کس هر کاري دلش خواست در آن انجام بدهد و ميراث پردردسرش را براي بقيه بگذارد؟