اين اقدام اخير شرکت پشتيباني امور دام به منزله تير خلاصي به صنعت مرغداري است و بدون شک عواقب ناخوشايند ورشکستگي،‌ نارضايتي مرغداران و تعطيلي واحدهاي مرغداري را به‌دنبال خواهد داشت.

نکته حائز اهميت ديگر اينست که به تبع کاهش توليد مرغ در کشور و تأمين نشدن نياز بازار کشور گراني فزاينده‌اي در پس اين ارزاني مقطعي نهفته است. وقتي که مرغ هاي موجود در بازار به اتمام برسد و توليدکنندگان نيز به دليل ضرر مالي جوجه ريزي نکرده باشند، معادله تقاضا و عرضه در اين بخش بهم خورده و با توجه به سنگيني کفه تقاضا بر عرضه گراني بسيار مشهودي رخ خواهد داد.

 حال اين سوال مطرح است که شرکت پشتيباني دام که مسئوليت حمايت و پشتيباني از اين صنعت را برعهده دارد، آيا نياز به اطلاع دقيق از وضعيت موجود انبارها و سردخانه‌هاي خود را احساس نمي‌کند؟ با توجه به سابقه موجود در اين زمينه آيا وقت آن نرسيده که شرکت پشتيباني دام با ايجاد سيستم مديريت اطلاعات، از وضعيت کالاهاي موجود در انبارها اطلاعات به‏روز داشته باشد؟ چند بار بايد اين اشتباهات را مرتکب شد تا مسئولان  پشتيباني دام به فکر چاره بيفتند؟

قطعا اين اشتباه محاسباتي از سوي شرکت پشتبباني امور دام  را مي‌توان در عدم در اختيار داشتن اطلاعات جامع از وضعيت کالاهاي موجود در انبارها جستجو کرد. لذا با ايجاد يک سيستم جامع اطلاعاتي از انبارها اين شرکت قادرخواهد بود از تحميل هزينه‌هاي هنگفت به توليد کشور جلوگيري کند.

از آنجا که يکي از مولفه‌هاي اصلي تنظيم بازار رصد اطلاعات و آمار لحظه‌اي از موجودي انبارها است،  به جرأت مي‌توان گفت علت اصلي عدم توفيق دستگاه ها در تنظيم بازار، عدم وجود سامانه‌اي است که بتواند اطلاعات موجودي‌ انبارها را جهت تصميم‌گيري و سياست‌گذاري مسئولين در اختيار بگذارد.