مدير کل آژانس بينالمللي انرژي اتمي روز جمعه تازهترين گزارش فصلي خود با موضوع برنامه هستهاي ايران را منتشر کرد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، «يوکيا آمانو» مدير کل آژانس بينالمللي انرژي اتمي روز جمعه تازهترين گزارش فصلي خود با موضوع برنامه هستهاي ايران را منتشر کرد.
بنا بر اعلام آقاي آمانو، در سه ماهه اخير ميزان ذخاير اورانيوم با غناي 5درصد ايران، افزايش يافته و به بيش از 8 تن رسيده است. اين رقم در گزارش پيشين مدير کل، 7765 کيلوگرم بود و نسبت به گزارش پيش از آن، کاهش يافته بود.
مدير کل در گزارش جديد با بيان اينکه دو اقدام عملي از سومين گام چارچوب همکاري هنوز اجرايي نشده، نوشته است که ايران و آژانس توافق کردهاند تا بعد از تاريخ 24 نوامبر (سوم آذر) يعني ضربالاجل توافق موقت ژنو، در سريعترين زمان ممکن، ديداري فني داشته باشند. همچنين آژانس قرار است سوالات بيشتري در رابطه با اقدامات عملي باقيمانده، به ايران ارائه دهد.
آقاي آمانو در اين گزارش بار ديگر تائيد کرده است که تهران به طور کامل به مفاد برنامه مشترک اقدام که سال گذشته در شهر ژنو سوئيس ميان ايران و گروه 1+5 (آمريکا، روسيه، چين، انگليس، فرانسه و آلمان) به دست آمد و در پايان تير ماه تمديد شد، به طور کامل پايبند بوده است.
مدير کل آژانس در بخش ديگري از اين گزارش بار ديگر به تکرار ادعاها در مورد ابعاد احتمالي نظامي برنامه هستهاي ايران پرداخته و خواستار ارائه اطلاعات بيشتر در اين رابطه شده است.
اين گزارش همچنين اعلام کرده است که ايران براي چهارمين بار از ورود يکي از اعضاي تيم بازرسي آژانس ممانعت به عمل آورده است. تهران پيش از اين از همکاري برخي بازرسان با سرويسهاي اطلاعاتي ابراز نگراني کرده بود.
متن اين گزارش در ادامه آمده است:
GOV/2014/58
7 نوامبر 2014
اجراي موافقتنامه پادمان معاهده عدم اشاعه هستهاي (NPT) و مفاد مربوطه قطعنامههاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران
گزارش مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي
تحولات عمده
• ايران و آژانس دو نشست جداگانه در تهران داشتند تا اقدامات عملي باقيمانده مورد توافق به تاريخ ماه مي 2014 در سومين گام از چارچوب همکاري را مورد بحث قرار دهند.
• ايران هيچ توضيحي که آژانس را قادر کند تا در مورد اقدامات عملي باقيمانده شفافسازي کند، ارائه نداده و در عين حال اقدام عملي تازهاي نيز به عنوان گام بعدي چارچوب همکاري، پيشنهاد نکرده است.
• آژانس به اجراي اقدامات نظارتي و راستيآزمايي در ارتباط با اقدامات مرتبط به هستهاي اعلامشده در برنامه مشترک اقدام و تمديد آن، ادامه داده است.
• از زمان اجراي برنامه مشترک اقدام، ايران در هيچ يک از تأسيسات اعلامشده خود، UF6 را تا سطح بالاتر از اورانيوم-235 غناي 5درصد، غنيسازي نکرده و تمام ذخاير UF6 غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 20درصد اين کشور، از طريق رقيقسازي يا تبديل، به اکسيد اورانيوم بدل شده است.
• غنيسازي UF6 تا سطح اورانيوم 235 با غناي 5درصد، با همان نرخي که در گزارش پيشين مدير کل عنوان شده بود، ادامه يافته است. مقدار اين مواد که در فرم UF6 غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 5درصد باقي مانده، به 8390.3 کيلوگرم افزايش يافته است.
• هيچ قطعه مهم تازهاي در رآکتور IR-40 نصب نشده و هيچ فعاليت ساخت و آزمايش سوخت براي رآکتور، صورت نگرفته است.
• ايران به ارائه دسترسي مديريتشده آژانس به کارگاههاي توليد سانتريفيوژ، کارگاههاي توليد روتور سانتريفيوژ و تأسيسات ذخيرهسازي، ادامه داده است.
A. مقدمه
1. اين گزارش مدير کل به شوراي حکام و همزمان به شوراي امنيت در خصوص اجراي موافقتنامه پـادمان معاهده عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي و مفاد مربوطه قطعنامههاي شوراي امنيت درجمـهوري اسـلامي ايران (ايران) ميباشد. اين گزارش همچنين در بردارنده اطلاعاتي در مورد اجراي اقدامات ذيل بيانيه مشترک در مورد يک چهارچوب براي همکاري (چهارچوب براي همکاري) و نيز برنامه اقدام مشترک (آنگونه که تمديد شده) ميباشد.
2. شوراي امنيت تاکيد کرده است که اقدامات مورد درخواست شوراي حکام در قطعنامههايش در خصوص ايران الزام آور است. مفاد مربوطه قطعنامههاي يادشده شوراي امنيت که بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تصويب شدهاند مطابق شرايط اين قطعنامهها الزام آور هستند. اجراي کامل تعهدات ايران جهت اعاده اعتماد به ماهيت صرفا صلح آميز برنامه هستهايش لازم ميباشد.
3. همان طور که قبلا گزارش شده، آژانس و ايران در تاريخ 11 نوامبر 2013 يک «بيانيه مشترک در مورد يک چهارچوب براي همکاري» امضاء کردند (GOV/INF/2013/14). ذيل چهارچوب براي همکاري، آژانس و ايران جهت همکاري بيشتر در ارتباط با فعاليتهاي راستي آزمايي توسط آژانس به منظور حل و فصل همه موضوعات گذشته و حال، و نيز پيشبرد کار در خصوص چنين فعاليتهايي به صورت گام به گام موافقت کردند. اقدامات عملي که تا کنون در ارتباط با «چهارچوب براي همکاري» مورد توافق قرار گرفتهاند در ضميمه شماره يک فهرست شدهاند.
4. همان گونه که قبلا گزارش شده در يک تحول جداگانه، چين، فرانسه، آلمان، روسيه، انگلستان و آمريکا (E3+3)در تاريخ 24 نوامبر 2013 در مورد برنامه مشترک اقدام با ايران به توافق رسيدند. برنامه اقدام مشترک ، از جمله، بيان ميدارد که «هدف اين مذاکرات دستيابي به يک راهحل جامع بلند مدت مرضي الطرفين است که اطمينان ميدهد که برنامه هستهاي ايران منحصرا صلح آميز خواهد بود.» بر اساس برنامه مشترک اقدام که از 20 ژانويه 2014 لازم الاجرا گشت، نخستين گام داراي ظرف زماني شش ماهه و قابل تمديد با رضايت طرفين است. طبق درخواست E3+3 و ايران و با توجه به تصويب شوراي حکام ( به شرط وجود منابع مالي)، آژانس به نظارت و راستي آزمايي فعاليتهاي ذيربط هستهاي مندرج در برنامه اقدام مشترک (JPA)، علاوه بر آنچه قبلا مطابق موافقتنامه پادمان ايران و قطعنامه هاي ذيربط شوراي امنيت انجام مي داد، مي پردازد. در جولاي 2014، E3/EU+3 و ايران توافق کردند که برنامه مشترک اقدام را تا تاريخ 24 نوامبر 2014 تمديد نمايند و از آژانس درخواست کردند به نظارت و راستي آزمايي فعاليتهاي ذيربط هستهاي ادامه دهد. بر اساس تائيديه شوراي حکام در ژانويه 2014، آژانس به اين کار مبادرت کرد. در اين رابطه، يک ميليون يورو ديگر، براي تداوم اجراي اين امر، از سوي تعدادي از کشورهاي عضو بر عهده گرفته شده است.
5. اين گزارش فصلي، به تحولاتي که از آخرين گزارش مدير کل (GOV/2014/43) به بعد رخ داده و نيز به موضوعاتي که سابقه بيشتري دارند، ميپردازد.
B. شفاف سازي مسائل حل نشده
6. شوراي حکام در قطعنامه مورخ نوامبر 2011 خود (GOV/2011/69) تاکيد کرد که براي ايران و آژانس ضروري است به منظور حل و فصل فوري همه مسائل محتوايي باقيمانده با هدف روشنگري درخصوص آنها شامل دسترسي به تمامي اطلاعات مربوطه، مستندات، سايتها، مواد و اشخاص در ايران، به گفتگوهاي خود شدت بخشند. شوراي حکام در قطعنامه سپتامبر 2012 خود (GOV/2012/50) تصميم گرفت که همکاري ايران با درخواستهاي آژانس با هدف حل و فصل همه مسائل باقيمانده به منظور اعاده اعتماد بينالمللي نسبت به ماهيت منحصرا صلح آميز برنامه هستهاي ايران، ضرورت و فوريت دارد.
7. همانطور که پيش از اين گزارش شد، مدير کل در طول ديدارهايش در تهران در ماه اوت 2014، بيانيههاي ايران در مورد تعهد واقعي که از سوي مقامات عاليرتبه در رابطه با اجراي چهارچوب همکاري عنوان شده و همچنين اراده اظهارشده از سوي ايران براي تسريع حل و فصل تمامي موضوعات باقيمانده را متذکر شد.
8. در طول ديدارهاي فني در تهران به تاريخ 7 اکتبر 2014 و 2 نوامبر 2014، مقامات ايران و آژانس مذاکراتي در ارتباط با اجراي دو اقدام عملي مورد توافق در ماه مي 2014 در قالب گام سوم چهارچوب همکاري که هنوز اجرايي نشده، يعني اقدامات مربوط به انجام انفجارهاي مقياس بزرگ و محاسبات ترابرد نوتروني (ضميمه 1)، صورت دادند. آژانس در ديدار روز 7 اکتبر 2014، نگرانيها در رابطه با دو اقدام عملي را با جزئيات شرح دادند. اين ديدار شامل پرسش از اين و به اشتراکگذاري اطلاعات بود. در ديدار روز 2 نوامبر 2014، ايران برخي توضيحات مربوط به انتشارات علمي منابع آزاد ارائه کرد. با اين وجود، ايران هيچ توضيحاتي که آژانس را قادر سازد تا در مورد دو اقدام عملي باقيمانده شفافسازي کند، ارائه نکرده است.
9. توافق شد که ديدار فني ديگري براي بحث بيشتر در مورد دو اقدام عملي باقيمانده در سريعترين زمان ممکن، پس از 24 نوامبر 2014، برگزار شود. در تدارک اين نشست، آژانس پذيرفت که سوالات بيشتري به ايران ارائه کند.
10. در ارتباط با اقدامات عملي جديد، آژانس طي نامهاي به تاريخ 25 اوت 2014، ابتدا از ايران دعوت کرد تا اقدامات عملي جديدي را که ميخواهد در گام بعدي چهارچوب همکاري انجام دهد، پيشنهاد دهد. از آن زمان، اين دعوت چندين بار تکرار شده است، از جمله در جريان ديداري در تهران به تاريخ 8 اکتبر 2014. اما ايران اقدام عملي جديدي پيشنهاد نکرده است.
C. تاسيسات اعلام شده براساس پادمان توافق شده با ايران
11. براساس توافق پادماني، ايران 18 تأسيسات هسته اي و 9 محل در خارج از تاسيسات را که مواد هسته اي به صورت معمول در آن مورد استفاده قرار مي گيرند LOFs)[15]) در اختيار آژانس قرار داده است. (ضميمه II).
بديهي است که برخي از فعاليتهاي صورت گرفته در شماري از اين تاسيسات با قطعنامههاي مرتبط شوراي امنيت و شوراي حکام به شکلي که در پايين آورده مي شود، در تضاد است، آژانس همچنان به راستيآزمايي عدم انحراف مواد اعلام شده در اين مراکز ادامه ميدهد.
D. فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي
12. مغاير قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل و شوراي حکام، ايران همه فعاليتهاي مرتبط با غني سازي در مراکز اعلام شده را به شکلي که در ذيل آورده مي شود متوقف نکرده است. با اين حال، از زمان 20 ژانويه 2014، با اين حال از 20 ژانويه 2014، ايران UF6 غني شده بالاتر از 5 درصد U-235 را توليد نکرده و تمام ذخاير UF6 غني شده تا 20 درصد U-235 ايران يا از طريق رقيق سازي و يا تبديل، مورد فرآوري بيشتر قرار گرفته است. تمام فعاليتهاي مرتبط با غني سازي در تاسيسات اعلام شده ايران تحت پادمان آژانس است و همه مواد هستهاي ، آبشارهاي نصب شده و ايستگاههاي خوراک دهي و کنارگذاري در اين تاسيسات تحت اقدامات مراقبتي و نظارتي آژانس قرار دارند.
13. ايران اعلام کرده است که هدف غني سازي UF6 تا 5 درصد اورانيوم 235 ، توليد سوخت براي تاسيسات هسته ايش ميباشد. ايران همچنين اعلام کرده است که هدف غني سازي UF6 تا 20 درصد اورانيوم 235 ، توليد سوخت براي رآکتورهاي تحقيقاتي ميباشد.
14. از زماني که ايران غني سازي اورانيوم را در تاسيسات اعلام شده خود آغاز کرده است، در آن تاسيسات موارد ذيل را توليد کرده است:
• 13397.3 کيلوگرم ( 625+ کيلوگرم از زمان گزارش قبلي مديرکل) UF6 غني شده تا 5 درصد اورانيوم 235 که 8390.3 کيلوگرم (+625.3 کيلوگرم از زمان گزارش قبلي مديرکل) آن به شکل UF6غني شده تا 5 درصد اورانيوم 235 باقي مانده است و بقيه مشمول فرآوري بيشتري شدهاند (نگاه کنيد به ضميمه III): و
• تا آن نقطهاي که ايران توليدUF6غني شده تا 20 درصد اورانيوم 235را متوقف کرد، با توليدي برابر 8/447 کيلوگرم از اين مواد، تمام مواد توليد شده مورد فرآوري بيشتر از طريق کاهش غنا يا تبديل به اکسيد اورانيوم واقع شده اند (نگاه کنيد به ضميمه III).
D.1 نطنز
15. کارخانه غني سازي سوخت: کارخانه غني سازي سوخت (FEP) يک کارخانه غني سازي براي توليد اورانيوم با غناي پايين(LEU) غني شده تا 5 درصد اورانيوم 235 ميباشد که اولين بار در سال 2007 راه اندازي شد. اين کارخانه به سالن توليد A و سالن توليد B تقسيم شده است. مطابق با اطلاعات طراحي ارائه شده توسط ايران، 8 واحد براي سالن توليد A برنامه ريزي شده است که هر واحد شامل 18 آبشار است و مجموعا حدود 25000 سانتريفيوژ در 144 آبشار دارد. در حال حاضر يک واحد آن داراي سانتريفيوژهاي IR-2m، پنج واحد آن داراي سانتريفيوژهاي IR-1 ميباشد و دو واحد ديگر سانتريفيوژ ندارد. ايران هنوز بايد اطلاعات طراحي مشابه را براي سالن توليد B ارائه کند.
16. در بخشي که شامل سانتريفيوژهاي IR-2m مي شود، تا تاريخ 15 اکتبر 2014، وضعيت از زمان گزارش قبلي مديرکل بدون تغيير باقي ماند: سانتريفيوژهاي IR-2m بطور کامل در شش آبشار نصب شده بودند، هيچکدام از اين آبشارها با UF6 طبيعي خوراک دهي نشدهاند، و کار نصب اوليه 12 آبشار ديگر با سانتريفيوژهايIR-2m در اين واحد تکميل شده بود.
17. تا تاريخ 15 اکتبر 2014، در پنج واحد حاوي سانتريفيوژهايIR-1 وضعيت از زمان گزارش قبلي مدير کل بدون تغيير باقي ماند: 90 آبشار بطور کامل نصب شده بود که 54 آبشار با UF6 طبيعي خوراک دهي ميشد. همانطور که قبلا گزارش شد، کار نصب اوليه 36 آبشار با سانتريفيوژهايIR-1 در دو واحدي که داراي سانتريفيوژ نبودند تکميل شده بود.
18. تا تاريخ ، ايران 146855 کيلوگرم UF6 طبيعي را به آبشارهاي کارخانه غني سازي سوخت که توليد آن در فوريه 2007 آغاز شد و مجموعا 12945 کيلوگرم UF6 غني شده تا 5 درصد اورانيوم 235 توليد ميکرد خوراک دهي کرده است.
19. در تاريخ 19 اکتبر 2014، ايران حدود 4118 کيلوگرم UF6 غني شده تا 2% اورانيوم 235 را به اورانيوم طبيعي رقيق کرد.
20. آژانس بر اساس نتايج آناليز نمونههاي محيط زيستي گرفته شده در کارخانه غني سازي سوخت و ساير فعاليتهاي راستي آزمايي نتيجه گرفته است که اين تاسيسات همانگونه که از سوي ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي گزارش شده عمل کرده است.
21. کارخانه نيمه صنعتي غني سازي سوخت (PFEP): کارخانه نيمه صنعتي غني سازي سوخت جزو تاسيسات توليد اورانيوم با غناي پايين و جزء تاسيسات تحقيقات و توسعه است که نخستين بار در اکتبر 2003 راه اندازي شده است. اين تاسيسات ميتواند شش آبشار را در خود جاي دهد و به دو محوطه تقسيم مي شود که يکي براي توليد UF6 غني سازي شده تا 20 درصد اورانيوم 235 (آبشارهاي 1 و 6) تعيين شده و محوطه ديگر براي تحقيق و توسعه (آبشارهاي 2 ، 3 ، 4 و 5) تعيين شده است.
22. بين 13 و 30 سپتامبر 2014، آژانس يک راستي آزمايي موجودي فيزيکي (PIV) را در کارخانه نيمه صنعتي غني سازي سوخت اجرا کرد تا موجودي فيزيکي را همانطور که ايران در 13 سپتامبر 2014 اعلام کرده بود، راستي آزمايي کند. نتيجه (PIV) هم اکنون توسط آژانس تحت ارزيابي است.
23. محوطه توليد: همانطور که در گزارش قبلي مدير کل نشان داده شد، ايران خوراک دهي به آبشارهاي 1 و 6 با UF6 با غناي 5% اورانيوم 235 را متوقف کرده و در عوض آبشارها را با UF6 طبيعي خوراک دهي ميکند. در تاريخ 8 فوريه 2014 ايران بخشهاي بروز شده پرسشنامه اطلاعات طراحي را ارائه کرد و ضمن آن اعلام کرد که اقداماتي را «به سبب تغيير در سطح غني سازي» انجام داده است و اين اقدامات «بطور موقت در طول نخستين مرحله اجراي برنامه اقدام مشترک» اتخاذ شده است. از زماني که برنامه اقدام مشترک اجرايي شد ايران آبشارهاي 1 و 6 را به صورت به هم متصل به کار نينداخته است.
24. تا 20 ژانويه 2014 که ايران توليد UF6با غناي 20 درصد اورانيوم 235 را متوقف کرد، اين کشور 8/1630 کيلوگرم UF6 با غناي 5 درصد اورانيوم 235 را به آبشارهاي 1 و 6 خوراک دهي کرده يعني از زمان آغاز توليد از فوريه 2010 و در مجموع 9/201 کيلوگرم UF6با غناي 20 درصد اورانيوم 235 توليد کرده بود که تمام آن از فرآيند کنار گذاشته شده و اين موضوع از سوي آژانس راستي آزمايي شده است. بين 20 ژانويه 2014 و 10 اکتبر 2014، ايران 4/660 کيلوگرم UF6 طبيعي را به آبشارهاي 1 و 6 در کارخانه نيمه صنعتي غني سازي سوخت خوراک دهي کرده و مجموعا 7/62 کيلوگرم UF6 با غناي 5 درصد اورانيوم 235 توليد نمود.
25. محوطه تحقيق و توسعه: از زمان گزارش قبلي مديرکل، ايران به طور متناوب UF6 طبيعي را به سانتريفيوژهاي IR-5 و IR-6s به عنوان ماشينهاي مجزا و به سانتـــريفيوژهايIR-1، IR-2m، IR-4 و IR-6 ، بعضي اوقات به ماشينهاي مجزا و گاهي به آبشارهايي با اندازه هاي گوناگون خوراک دهي کرده است. آژانس تأييد کرده است که يک نمونه اصلي از سانتريفيوژ IR-8 بدون همچنان در جاي خود برقرار مانده است اما بدون اتصال مي باشد.
26. بين 19 اوت 2014 و 10 اکتبر 2014، تقريباً در مجموع 2/166 کيلوگرم UF6 طبيعي به سانتريفيوژهاي محوطه تحقيق و توسعه خوراک دهي شده است ، اما هيچ اورانيوم با غناي پاييني به دليل اينکه محصول و دور ريز آن در پايان فرآيند دوباره ترکيب شده اند کنار گذاشته نشده است.
27. بين 20 ژانويه 2014 و 20 ژوئيه 2014، ايران 4/108 کيلوگرم از موجودي UF6 با غناي 20% اورانيوم 235 را رقيق کرد.
28. براساس نتايج آناليز نمونههاي زيست محيطي در کارخانه نيمه صنعتي غني سازي سوخت و ساير اقدامات راستي آزمايي، آژانس نتيجه گرفته است که تاسيسات، همانطور که ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي (DIQ) مربوطه اعلام نموده، فعاليت کرده است.
D.2 فردو
29. کارخانه غنيسازي سوخت فردو: کارخانه غنيسازي سوخت فوردو بر اساس پرسشنامه اطلاعات طراحي (DIQ) مورخ 18 ژانويه 2012، يک کارخانه غنيسازي با استفاده از سانتريفيوژ براي توليد UF6 غنيشده تا 20 درصد اورانيوم 235 و توليد UF6 غنيشده تا 5 درصد اورانيوم 235 ميباشد. اين تاسيسات که براي اولين بار در سال 2011 راهاندازي شد به نحوي طراحي شده است که 2976 سانتريفيوژ را در 16 آبشار در بر ميگيرد و بين واحد يک و واحد دو تقسيم شدهاند. تا کنون همه سانتريفيوژهايي که نصب شدهاند از نوع ماشينهاي IR-1 هستند . ايران در تاريخ 8 فوريه 2014 اطلاعات روزآمدي را براي بخشهايي از پرسشنامه اطلاعات طراحي، ارائه نمود و ضمن آن اعلام کرد که اقداماتي را «به سبب تغيير در سطح غنيسازي» انجام داده و اين اقدامات را «بطور موقت در طول اجراي مرحله اول برنامه اقدام مشترک» به انجام رسانده است.
30. همانطور که در گزارش قبلي مدير کل گفته شد ايران خوراک دهي چهار آبشار واحد دو با UF6 غنيشده تا 5 درصد اورانيوم 235 را که قبلا براي اين منظور بکار گرفته شده بود متوقف کرد و در عوض از آن زمان شروع به خوراک دهي آنها با UF6طبيعي کرده است. ايران از زمان اجرايي شدن برنامه اقدام مشترک ديگر اين آبشارها را به نحوي که به هم متصل شده باشند بکار نگرفته است. تا تاريخ 11 اکتبر سال 2014، هيچ يک از 12 آبشار ديگر در کارخانه غنيسازي سوخت فوردو با UF6 خوراکدهي نشدهاند.
31. ايران تا تاريخ 20 ژانويه 2014 که توليد UF6غنيشده تا غناي 20 درصد اورانيوم 235 را متوقف نمود مقدار 1806 کيلوگرم UF6 غنيشده تا 5 درصد اورانيوم 235 را به آبشارهاي کارخانه غنيسازي سوخت فردو خوراکدهي کرده بود که توليد آن از دسامبر 2011 شروع شد و در مجموع تقريبا 9/245 کيلوگرم UF6 غنيشده تا 20 درصد اورانيوم 235 را توليد کرده بود که همه آن از آن زمان از فرآيند کنار گذاشته شد و از سوي آژانس مورد راستيآزمايي قرار گرفته است. ايران بين تاريخهاي 20 ژانويه 2014 و 11 اکتبر 2014 مقدار 1683.4 کيلوگرم UF6 طبيعي را به داخل آبشارهاي کارخانه غنيسازي سوخت فردو خوراکدهي کرد و در مجموع 174 کيلوگرم UF6 غنيشده تا 5 درصد اورانيوم 235 را توليد کرد.
32. بر اساس نتايج تحليل نمونههاي زيست محيطي در تأسيسات فردو و ساير اقدامات راستيآزمايي، آژانس به اين نتيجه رسيده است که اين تأسيسات همان گونه که ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي براي تاسيسات فردو اعلام داشته فعاليت کرده است.
D.3 ساير فعاليتهاي مربوط به غنيسازي
33. ايران کماکان دسترسي مديريت شده مستمر به کارگاه هاي سوار کردن سانتريفيوژها، کارگاه هاي توليد روتور سانتريفيوژها و تاسيسات ذخيرهسازي را به آژانس ارائه ميدهد. اين دسترسي ها و همچنين اطلاعات مربوطه که مورد توافق دو طرف قرار گرفته است نيز طبق يکي از اقدامات عملي در ارتباط با چارچوب همکاري (نگاه کنيد به ضميمه شماره يک) از سوي ايران ارائه شد. ايران همچنين به عنوان بخشي از اين دسترسي مديريت شده، موجودي مجموعههاي روتور سانتريفيوژ را که بايد جايگزين سانتريفيوژهاي از کار افتاده، شوند به آژانس ارائه داده است. آژانس اطلاعات ارائه شده از سوي ايران را آناليز کرده و بنا به درخواست، روشنگريهاي اضافي نيز دريافت کرده است. از زمان اجرايي شدن برنامه اقدام مشترک، آژانس بر اساس آناليز همه اطلاعات ارائه شده از سوي ايران و اطلاعات حاصل از دسترسي مديريت شده و ساير اقدامات در جهت راستيآزمايي، ميتواند تاييد کند که توليد و سوار کردن روتور سانتريفيوژ با برنامه ايران براي جايگزيني سانتريفيوژهاي آسيب ديده، همخواني دارد.
E. فعاليتهاي بازفرآوري
34. متعاقب قطعنامههاي مربوطه شوراي حکام و شوراي امنيت، ايران موظف است تا فعاليتهاي بازفرآوري خود از جمله تحقيق و توسعه را به حال تعليق درآورد. همانطور که در گزارش قبلي مدير کل گفته شده است ايران در ژانويه سال 2014 اعلام کرده است که «در طول مرحله اول بازه زماني (شش ماه) ايران به مراحل فعاليتهاي بازفرآوري يا ساخت تاسيساتي که قادر به بازفرآوري باشند، مشغول نخواهد شد.» ايران طي نامه مورخ 27 اوت به آژانس خاطرنشان ساخته است که زمان اجراي اين «اقدام داوطلبانه» در راستاي تمديد برنامه اقدام مشترک (JPA) تمديد شده است.
35. آژانس نظارت خود را بر کاربرد سلولهاي داغ در راکتور تحقيقاتي تهران (TRR) و تاسيسات توليد راديوايزوتوپ موليبدن، يد و زينون (MIX) ادامه داده است. آژانس در تاريخ 6 اکتبر 2014 يک بازرسي و راستيآزمايي اطلاعات طراحي (DIV) را در رآکتور تحقيقاتي تهران و در تاريخ 7 اکتبر 2014 يک راستيآزمايي اطلاعات طراحي را در تاسيسات MIX انجام داده است. آژانس در ارتباط با رآکتور تحقيقاتي تهران، تاسيسات MIX و ديگر تاسيساتي که در ايران به آنها دسترسي دارد، ميتواند تاييد کند که هيچگونه فعاليت مرتبط با بازفرآوري در اين نقاط وجود ندارد.
F. پروژههاي مرتبط با آب سنگين
36. برخلاف قطعنامههاي مربوطه شوراي حکام و شوراي امنيت، ايران کار بر روي تمامي پروژههاي مرتبط با آب سنگين را معلق نکرده است. البته از زمان اجراي برنامه اقدام مشترک، ايران نه هيچگونه قطعات اصلي در رآکتور IR-40 نصب کرده و نه مجموعه هاي سوخت هستهاي براي رآکتور IR-40 در کارخانه توليد سوخت(FMP) توليد کرده است (بند 50 زير را ببينيد.)
37. رآکتور :IR-40 رآکتور IR-40 که تحت پادمان آژانس قرار دارد يک رآکتور تحقيقاتي متوسط آب سنگين 40 مگاواتي است و به نحوي طراحي شده است که حاوي 150 مجموعه سوخت اورانيوم طبيعي به شکل UO2 ميباشد.
38. در تاريخ 16 اکتبر 2014 ميلادي، آژانس يک راستيآزمايي اطلاعات طراحي (DIV) در راکتور IR-40 انجام داد و مشاهده کرد که از زمان گزارش قبلي مدير کل هيچ يک از قطعات اصلي باقيمانده رآکتور نصب نشدهاند. همانگونه که در گزارش قبلي مديرکل نيز گفته شده بود، متعاقب يکي از اقدامات عملي توافق شده در ارتباط با چارچوب همکاري، ايران در اوت 2014 رهيافت پادماني براي رآکتور IR-40 را با آژانس نهايي کرد.
39. کارخانه توليد آب سنگين: کارخانه توليد آب سنگين (HWPP) تاسيساتي براي توليد آب سنگين با ظرفيت طراحي سالانه توليد 16 تن آب سنگين مخصوص رآکتور است.
40. همانگونه که قبلاً گزارش شد، اگر چه HWPP تحت پادمان آژانس نيست، اما در تاريخ 8 دسامبر 2013 مورد دسترسي مديريت شده از سوي آژانس قرار گرفت. در طي اعمال دسترسي مديريت شده، ايران همچنين اطلاعات مربوطه مورد توافق دوطرف را به آژانس ارائه داد. علاوه بر آن دسترسي به محل ذخيره آب سنگين در تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) در اصفهان در فوريه سال 2014، آژانس را قادر ساخته است تا آب سنگين را مشخص کنند.
G. تبديل اورانيوم و ساخت سوخت
41. ايران شماري از فعاليتها را در تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF)، کارخانه پودر دي اکسيد اورانيوم غني شده (EUPP)، کارخانه ساخت سوخت (FMP) و کارخانه توليد صفحه سوخت FPFP در اصفهان به شرح ذيل انجام ميدهد که با وجود اين که آن تاسيسات تحت پادمان آژانس قرار دارند، برخلاف تعهدات اين کشور مبني بر به حالت تعليق درآوردن تمام فعاليت هاي مرتبط با غني سازي و پروژه هاي مرتبط با آب سنگين ميباشد.
42. ايران از زماني که تبديل و توليد سوخت را در تأسيسات اعلام شده خود آغاز کرده از جمله به موارد زير اقدام کرده است:
• 550 تن UF6 طبيعي را در تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) توليد نموده که 163 تن آن به کارخانه غني سازي سوخت (FEP) انتقال يافته است؛
• چهار تن UF6 طبيعي را از UCF به کارخانه پودر دي اکسيد اورانيوم غني شده (EUPP) منتقل کرده است. علاوه بر اين 3/4 تن UF6 غني شده تا غناي 5 درصد اورانيوم-235 از FEP به EUPP انتقال يافته است.
• 1505 کيلوگرم UF6 غني شده تا غناي 5 درصد اورانيوم 235 را به فرايند تبديل در EUPP تزريق کرده است.
• 53 کيلوگرم از UF6 غني شده تا غناي 34/3 درصد اورانيوم 235 را به فرآيند تبديل تحقيق و توسعه تزريق کرده است و 24 کيلوگرم اورانيوم را به شکل UO2 توليد کرده است.
• 337.2 کيلوگرم از UF6 غني شده تا غناي 20%اورانيوم-235 (بدون تغيير نسبت به گزارش پيشين مدير کل) به فرآيند تبديل در کارخانه توليد صفحه سوخت (FPFP) تزريق کرده و 162.8 کيلوگرم اورانيوم به شکل U3O8 توليد کرده است.
43. تاسيسات تبديل اورانيوم: تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) تاسيساتي براي توليد UF6 و UO2 طبيعي از کنسانتره سنگ اورانيوم (UOC) است. همچنين طبق برنامه ريزي انجام شده، تاسيسات تبديل اورانيوم، UF4 از UF6 ضعيف شده و قالبهاي فلزي اورانيوم از UF4 طبيعي و ضعيف شده توليد خواهد کرد.
44. در تاريخ 26 جولاي 2014 ايران آژانس را مطلع ساخت که در تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) فعاليتهاي تحقيق و توسعه روي بازيابي اورانيوم از پسماند مايع و جامد ناشي از فعاليتهاي تبديل در تاسيسات تبديل اورانيوم (UFC) انجام ميدهد.
45. آنگونه که نتيجه PIV انجام شده از سوي آژانس در محدوده زماني بين 17 تا 21 مي 2014، نشان ميدهد، آژانس با توجه به عدم قطعيت اندازهگيري که به طور معمول با چنين تسهيلاتي در ارتباط است، موجودي که توسط ايران در 2014 مه 16 را اعلام کرد را تاييد کرده است.
46. ايران اعلام کرده است که تا تاريخ 10 اوت 2014 ؛ 13.8 تن اورانيوم طبيعي به شکل پودر دي اکسيد اورانيوم (UO2 ) از طريق تبديل UOC توليد کرده است. آژانس راستي آزمايي کرده است که تا همان تاريخ، ايران 13.2 تن اورانيـوم طبيعي به شکل پودر دي اکسيد اورانيوم ( UO2) به کارخانه توليد سوخت (FMP ) منتقل کرده است.
47. کارخانه پودر دي اکسيد اورانيوم غني شده (EUPP): اين کارخانه تاسيساتي براي تبديل UF6 غني شده تا غناي 5 درصد اورانيوم U-235 به پودر UO2 ميباشد. همانگونه که در گزارش قبلي اشاره شده است، ايران در مي 2014 اين تاسيسات را با استفاده از اورانيوم طبيعي فعال کرد. بعنوان بخشي از فعاليت، ايران تا تاريخ 14 اکتبر 2014 ميلادي در مجموع 4174 کيلوگرم UF6 طبيعي به پروسه تبديل تزريق کرده و 553 کيلوگرم اورانيوم به شکل دي اکسيد اورانيوم (UO2 ) توليد کرده است. از جولاي 2014، اين کارخانه فعاليت عملياتي خود را آغاز کرده و از آن زمان ايران 1505 کيلوگرم UF6 غني شده تا غناي 5% اورانيومU-235 به پروسه تبديل براي توليد دي اکسيد اورانيوم (UO2) تزريق کرده است.
48. کارخانه توليد سوخت (FMP): کارخانه توليد سوخت، تاسيساتي است که براي نيروگاهها و رآکتورهاي تحقيقاتي مجموعههاي سوخت هستهاي توليد ميکند (پيوست 3 را ببينيد).
49. در 31 اوت و اول سپتامبر 2014، PIV و DIV از سوي آژانس در کارخانه توليد سوخت (FMP) انجام شده که نتايج آن اکنون در آژانس ارزيابي ميشود.
50. در 14 اکتبر 2014، آژانس يک مورد بازرسي و يک مورد راستي آزمايي اطلاعات طراحي (DIV) در کارخانه توليد سوخت (FMP) انجام داد و راستي آزمايي کرد که ايران به توقف توليد مجموعههاي سوخت هستهاي با استفاده از دي اکسيد اورانيوم طبيعي براي رآکتور IR-40 ادامه داده و اينکه همه مجموعه هاي سوختي که قبلا توليد شده بودند در کارخانه توليد سوخت باقي ماندهاند.
51. کارخانه ساخت صفحه سوخت (FPFP): کارخانه ساخت صفحه سوخت، تاسيساتي است که UF6 غني شده تا غناي 20 درصد اورانيوم U-235 را به U3O8 تبديل ميکند و مجموعههاي سوخت ساخته شده از صفحات سوخت حاوي U3O8 را توليد ميکند (پيوست 3 را ببينيد).
52. همانگونه که پيشتر گزارش شد، ايران در ژانويه 2014 بيان داشته است که «در خلال گام اول بازه زماني (شش ماه)، ايران اعلام مي دارد که هيچگونه خط باز تبديل براي تبديل مجدد اکسيد اورانيوم غني شده تا 20 درصد U-235 به UF6 غني شده تا 20 درصد U-235 وجود ندارد.» ايران طي نامه اي به آژانس در تاريخ 27 اوت 2014 خاطرنشان ساخت که اين "اقدام داوطلبانه" در راستاي تمديد برنامه اقدام مشترک (JPA) تمديد شده است. آژانس در تاريخ هاي 18 و 19 اکتبر 2014 يک مورد بازرسي و يک مورد راستي آزمايي اطلاعات طراحي از کارخانه توليد صفحه سوخت انجام داد که طي آن تاييد نمود که هيچ خط فرآيندي در کارخانه براي باز تبديل اکسيد اورانيوم به UF6 وجود ندارد.
53. آژانس راستيآزمايي کرد که ايران تا تاريخ 17 اوت 2014، جمعا" به ميزان 337.2 کيلوگرم از UF6 غني شده تا غناي 20 درصد اورانيوم-235 (227.6 کيلوگرم اورانيوم) را به فرآيند تبديل کارخانه ساخت صفحه سوخت خوراکدهي نموده و به ميزان 162.8 کيلوگرم از اورانيوم به شکل U3O8 توليد نموده است . آژانس همچنين راستي آزمايي کرد که 54.4 کيلوگرم از اورانيوم در پسماند جامد و مايع قرار دارد. باقيمانده اورانيوم نيز که به فرآيند تزريق شده بود، همچنان در فرآيند و در پسماند باقي مانده است.
54. آژانس راستيآزمايي کرده است که تا تاريخ 17 اکتبر 2014، ايران يک مجموعه سوخت آزمايشگاهي و 30 مجموعه سوخت از نوع رآکتور تحقيقاتي تهران (TRR) را در کارخانه توليد صفحه سوخت توليد کرده است که 28 مجموعه آن شامل مجموعه آزمايشگاهي به رآکتور تحقيقاتي تهران انتقال يافته است.
H. ابعاد احتمالي نظامي
55. در گزارش هاي پيشين مديرکل آژانس مسائل برجسته اي در ارتباط با ابعاد احتمالي نظامي برنامه هسته اي ايران و همچنين اقداماتي که لازم است ايران براي رفع اين مسائل صورت دهد، مشخص شده بود. آژانس همچنان نگران وجود احتمالي فعاليت هاي اعلام نشده در زمينه هسته اي توسط سازمان هاي مرتبط نظامي، از جمله فعاليت هاي مربوط به توليد کلاهکي هسته اي با قابليت نصب بر روي موشک مي باشد. لازم است تا ايران همکاري کاملي را با آژانس بين المللي انرژي اتمي در زمينه تمام مسائل برجسته، به ويژه مسائلي که باعث افزايش نگراني ها درباره ابعاد احتمالي نظامي برنامه هسته اي ايران مي شود، داشته باشد؛ همکاري هايي شامل فراهم کردن دسترسي بدون وقفه به تمامي سايتهاي هسته اي، تجهيزات و افراد و نيز اسناد درخواست شده توسط آژانس.
56. ضميمه گزارش نوامبر 2011 مديرکل (GOV/2011/65) تحليل مفصلي از اطلاعات در دسترس آژانس در آن زمان را ارائه کرد که نشان ميداد ايران فعاليتهايي را اجرا کرده است که با توسعه يک وسيله انفجاري هستهاي مرتبط است. بنا به ارزيابي آژانس اين اطلاعات روي هم رفته معتبر هستند. آژانس از نوامبر 2011 اطلاعات بيشتري بدست آورده است که تحليل مندرج در ضميمه مذکور را بيشتر مورد تاييد قرار ميدهد.
57. ايران در فوريه 2012 نگرانيهاي آژانس را بيشتر بدليل اينکه برپايه ادعاهاي بي اساس مطرح شده، رد کرده است. ايران در نامهاي به تاريخ 28 آگوست 2014 اعلام کرده که بيشتر موضوعات مطرح در ضميمه گزارش آژانس به شماره GOV/2011/65 صرفا ادعاهايي است که ارزش بررسي ندارند.
58. همانگونه که در بالا اشاره شد (بند 8)، مقامات ايران و آژانس نشست هايي فني را در تهران در تاريخ 7 اکتبر 2014 و 2 نوامبر 2014 برگزار کردند که طي اين جلسات دو مورد از اقدامات عملي برجسته در ارتباط با انجام انفجارهاي پرقدرت و نيز محاسبات مربوط به انتقال نوترون مورد بحث قرار گرفت (به ضميمهI مراجعه شود).
59. از زمان گزارش قبلي مديرکل، آژانس از طريق مشاهده تصاوير ماهواره اي در محل مشخصي از سايت پارچين به اين نتيجه رسيده که فعاليت هاي ساخت و سازي که به نظر مي رسيد جابه جايي يا بازسازي سازه هاي ديوار خارجي دو ساختمان اصلي سايت را به تصوير مي کشد، ظاهرا متوقف شده است.فعاليت هاي صورت گرفته به احتمال زياد توانايي آژانس براي انجام يک راستي آزمايي موثر را تضعيف کرده است. مهم است که ايران پاسخ سوالات آژانس را ارائه نموده و اجازه دسترسي به مکانهاي مشخص مورد سوال را فراهم سازد.
60. همانطور که در گزارش هاي پيشين نيز مطرح شده و همانطور که مديرکل آژانس پس از نشست هاي خود در تهران در ماه آگوست 2014 تأکيد کرد، ضروري است تا آژانس بتواند يک ارزيابي «سيستمي» از موضوعات باقي مانده مندرج در ضميمه گزارش نوامبر 2011 مديرکل (GOV/2011/65) انجام دهد. اين مستلزم بررسي و به دست آوردن درکي از هر موضوع در جاي خود و سپس تعريف و ادغام همه موضوعات با يکديگر در قالب يک سيستم و در نهايت نيز ارزيابي اين سيستم به عنوان يک مجموعه کلي مي باشد. آژانس در اين زمينه آمادگي دارد تا روند رفع تمامي مسائل برجسته تحت چهارچوب همکاري را تسريع بخشد. اين امر در نهايت با همکاري بيش از پيش ايران و نيز فراهم کردن به موقع دسترسي به تمامي اطلاعات، اسناد، سايت ها، مواد و پرسنل مرتبط در ايران بنا به درخواست آژانس محقق مي شود. زماني که آژانس بين المللي انرژي اتمي، به درکي از تصوير کلي مرتبط با مسائل مربوط به ابعاد احتمالي نظامي دست يابد، مديرکل گزارشي را از ارزيابي هاي آژانس در اين زمينه تسليم شوراي حکام خواهد کرد.
I. اطلاعات طراحي
61. بر اساس مفاد توافقنامه پادمانها و قطعنامه هاي مرتبط شوراي حکام و شوراي امنيت، ايران ملزم شده است تا مفاد کد اصلاحي 3.1 از بخش عمومي ترتيبات فرعي توافقنامه پادمانها را در خصوص ارائه زود هنگام اطلاعات طراحي به اجرا درآورد.
J. پروتکل الحاقي
62. برخلاف قطعنامههاي مربوطه شـوراي حکام و شـوراي امنيت، ايران پروتکل الحاقي را اجرا نميکند. آژانس در شرايطي نيست که بتواند تضميني معتبر درباره فقدان مواد و فعاليتهاي هستهاي اعلام نشده در ايران ارائه دهد مگر اينکه و تا زماني که ايران همکاري لازم را با آژانس از جمله اجراي پروتکل الحاقي به عمل آورد.
K. ساير موضوعات
63. در تاريخ 6 اکتبر 2014 آژانس تاييد کرد که 13 مجموعه سوختي که در ايران توليد شده و حاوي اورانيومي است که تا 20 درصد U-235 در ايران غني سازي شده است در قلب راکتور تحقيقاتي تهران (TRR) قرار دارد. در همان تاريخ آژانس مشاهده کرد که نمونه کوچک مجموعه سوخت رآکتور آب سنگين اراک (Mini IR-40) در استخر ذخيرهسازي قرار دارد.
64. تا تاريخ 7 اکتبر 2014، آژانس تاييد کرد که يک صفحه سوخت (هماني که در گزارش پيشين مديرکل به آن اشاره شده بود) شامل ترکيبي از U3O8 (اورانيوم غني شده تا 20 درصد) و آلومينيم، در تاسسيات موليبدن، يد و زنون ( MIX ) وجود داشت که از تأسيسات ساخت صفحات سوخت ( FPFP ) منتقل شده و براي فعاليتهاي تحقيق و توسعه با هدف بهينه سازي توليد ايزوتوپ هاي موليبدن 99 ، زنون 133 و يد 132 (99MO، 133Xe و 132I) مورد استفاده قرار گرفته است.
65. رواديد يکي از اعضاي گروهي که از طرف آژانس براي انجام نشست هاي فني در تهران به ايران سفر مي کرد، در ماه اکتبر سال 2014 صادر نشد. اين چهارمين مرتبه اي است که به دليل عدم صدور ويزا، اين فرد نتوانسته براي شرکت در نشست هاي فني در تهران به ايران سفر کند. براي اينکه آژانس بتواند به صورت موثر به مسائل برجسته بپردازد، لازم است تا تمامي تعيين شده توسط آژانس با تخصص لازم قادر باشند در فعاليت هاي فني آژانس در ايران شرکت نمايند.
L. خلاصه
66. درحالي که آژانس به فعاليت هاي راستي آزمايي در خصوص عدم انحراف مواد هسته اي اعلام شده در تاسيسات هسته اي و مکان هاي خارج از تاسيسات هسته اي اعلام شده از سوي ايران تحت توافقنامه پادمانها ادامه ميدهد، آژانس در شرايطي قرار ندارد که اطمينان موثقي درباره فقدان فعاليتها و مواد هستهاي اعلام نشده در ايران ارائه دهد و بنابراين نميتواند نتيجه گيري کند که تمامي مواد هستهاي موجود در ايران براي فعاليت هاي صلح آميز مورد استفاده قرار مي گيرد.
67. ايران و آژانس در سومين گام از چهارچوب همکاري، در دو مناسبت متفاوت در تهران نشست هايي فني را به منظور بحث درباره اقدامات عملي برجسته مورد توافق در ماه مه سال 2014 برگزار کردند.
68. ايران نه توضيحي ارائه کرده که آژانس را قادر سازد اقدامات عملي را مشخص سازد و نه هيچ اقدام عملي جديدي را به عنوان گام بعدي در چهارچوب همکاري پيشنهاد کرده است.
69. آژانس آماده است تا روند رفع تمامي مسائل برجسته تحت چهارچوب همکاري را تسريع بخشد. اين امر زماني محقق خواهد شد که ايران همکاري بيشتري با آژانس داشته و دسترسي به موقع به تمامي اطلاعات، اسناد، سايت ها، مواد و پرسنل مرتبط با فعاليت هاي هسته اي در ايران بنا به درخواست آژانس فراهم گردد. زماني که آژانس به درک تصوير کلي مسائل مرتبط با ابعاد احتمالي هسته اي برسد، مديرکل گزارشي از ارزيابي هاي آژانس تسليم شوراي حکام خواهد کرد.
70. آژانس به نظارت و راستي آزمايي در ارتباط با اقدامات مرتبط هسته اي مندرج در طرح اقدام مشترک (JPA) تا زمانيکه تمديد شده ادامه مي دهد.
71. مديرکل به نحو مقتضي به ارائه گزارش خواهد پرداخت.
انتهاي پيام/ن