پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 119327
پيش از ازدواج اين تفکرات غلط را دور بريزيد
تاریخ انتشار : 1393/08/03 09:21:27
نمایش : 1277
اگر افراد بتوانند اين باورها را تغيير دهند ،به کاهش اضطراب ،نا کامي و دلسردي خودشان کمک مي کنند و رابطه اي رضايت بخش با همسرشان خواهند داشت.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، باورهاي غير واقع بينانه همان افکار يا انتظارات غير منطقي هستند. غير منطقي غير منطقي بودن باور ها به اين معناست که افراد را از دستيابي به اهداف اساسي شان باز ميدارند و نا معقولند و با واقعيت ناساز گار .اگر افراد باورها يا انتظارت غير واقع بينانه اي در مورد انتخاب همسر داشته باشند ، بيشتر احتمال دارد که دچار ترديد ، ناکامي و دلسردي شوند .هدف اين مطلب شناساندن رايج ترين باور هاي غير منطقي در مورد انتخاب همسر است .


بايد توجه داشت که اگر افراد بتوانند اين باورها را تغيير دهند ،به کاهش اضطراب ،نا کامي و دلسردي خودشان کمک مي کنند و رابطه اي رضايت بخش با همسرشان خواهند داشت.

اشتباه اول: تنها يک شخص مناسب در دنيا براي ازدواج با هر شخصي وجود دارد

سوالاتي که اينجا مطرح مي شود اينهاست: يک فرد چگونه تعيين مي کند که چه موقعي ا ين فرد مناسب را خواهد يافت ؟آيا ممکن است در مواجهه با آن شخص مناسب احساس خاص و جادويي را تجربه مي کند؟آيا در انتظار آمدن آن شخص مناسب ،شانس هاي ديگر فرد براي ازدواج از دست نخواهد رفت؟ بي ترديد ،چنين باوري باعث انفعال در فرايند انتخاب همسر ميشود .براي مثال ،برخي از افراد باور دارند که شاهزاد روياهايشان سر انجام مي رسد و بنابراين ،هيچ دليلي وجود ندارد که فعالانه به شناخت ديگران براي ازدواج بپردازند.

شاهدي اين باور را تاييد نمي کند زيرا اگر اين چنين باشد، چه دليلي دارد که بسياري از افراد طلاق بگيرند و دوباره ازدواج کنند.


اشتباه دوم: برخي از افراد باور دارند تا زماني که شخص کاملي براي ازدواج نيافته اند نبايد ازدواج کنند

البرت اليس روانشناس مشهور امريکايي ،اين باور را انتظاري غير منطقي مي داند .چنين تمايلي براي کمال، توانايي فرد را براي يافتن راه حل ها کاهش مي دهد و مي تواند منجر به عکس نتيجه دلخواه شود.همه ما در دنياي احتمالات زندگي مي کنيم .ميل به حقيقت کامل تنها منجر به بزرگ شدن بيش از حد انتظاراتي مي شود که نمي تواند رضايت بخش باشد و در نتيجه باعث ترديد و اضطراب مي شود . افرادي که اين باور را دارند اغلب در گير روابط کوتاه مدت مي شوند. يعني ،به جاي شناخت درست فرد مقابل شان آنها را با معيارهاي نادرست خود ارزيابي مي کنند .اين افراد سپس الگويي از چند رابطه کوتاه مدت در زندگي شان ايجاد مي کنند که منجر به ناکامي و دلسردي مي شود.بيهودگي اين باور با اين نظر تقويت مي شود که بدانيم افراد طي زمان تغيير مي کنند .شخصي که در شروع ازدواج به نظر مي رسد که فرد کاملي است ناگزير بعدا چنين به نظر نخواهد رسيد.

اشتباه سوم: قبل از ازدواج بايد کامل شده و قابليت را براي همسر بودن داشته باشد

اين افراد به دليل اين باور به مدت طولاني مجرد مي مانند، زيرا افراد معدودي هستند که کاملا احساس کفايت در اين مورد دارند.به علاوه ،ازدواج موفق به همکاري و تلاش دونفر نياز دارد و کامل بودن يک نفر براي موفقيت ازدواج کافي نيست .البته برخي افراد از اين باور به عنوان توجيهي براي ترس اساسي شان از ازدواج استفاده مي کنند . يک باور جايگزين معقول تر در اينجا مي تواند اين باشد که فرد بايد نسبتا احساس قابليت همسر بودن را داشته باشد، اما اکثر افراد به دليل اضطراب نمي توانند قضاوت درستي از ميزان قابليت و کفايت خود در اين مورد داشته باشند.اضطراب نبايد فرد را از ازدواج کردن دور کند .اين موضوع را هم نبايد از نظر دور داشت که هيچکس کامل نيست.


اشتباه چهارم: برخي افراد باور دارند که هر زوج بايد قبل ازازدواج ثابت کنند که رابطه شان خوب است

اين افراد به مدت طولاني ازدواج خود را به تعويق مي اندازند تا برايشان ثابت شود رابطه شان خوب خواهد بود . آنها حتي موقعيت هايي ايجاد مي کنند تا قدرت رابطه شان را امتحان کنند و بارها وبارها نامزدشان را ازمايش مي کنند . احتمالا پس از مدتي ، نامزد اين فرد از اين ازمون ها خسته مي شود و رابطه را قطع مي کند .بايد توجه داشته باشيم که متاسفانه ، ما در دنيايي ناکامل با آدم ها و روابط نا کامل زندگي مي کنيم . به علاوه ، استرس ها و بحران ها و چالش هاي آتي رابطه را نمي توان به درستي پيش بيني کرد.

اشتباه پنجم: شما مي توانيد با تلاش سخت هر انتخابي را به يک ازدواج شاد تبديل کنيد

اين باور غير واقعي به اين صورت است که شخص مي تواند با هر کسي که براي ازدواج انتخاب مي کند شاد باشد ،اگر سخت تلاش کند.اين باور متضاد با باور همسرکامل است ، چون شامل داشتن ديدي علت و معمولي به فرايند انتخاب همسر است .بسياري از افرادي که ازدواج کرده اند اين باور را ماه ها يا سال ها داشته اند بدون آنکه براي شان موفقيتي به همراه داشته باشد، زيرا ازدواج رابطه اي دو جانبه است که به همکاري دو طرف براي حل مشکلات زناشويي نياز دارد .به نظر مي رسد برخي از افراد وجود دارند که حاضر نيستند دو جانبه براي زندگي موفق تلاش کنند .ازدواج با اين افراد تلاش براي زندگي موفق را بي اثر مي کند. برخي از اين افراد به طور مشخص عبارتنداز :

الف- افراد معتادي که به دنبال بهبودي نيستند؛
ب- افراد خشن يا از لحاظ عاطفي سوءاستفاده گر؛
ج- افرادي که ديدگاه هاي ديني و فرهنگي کاملا متفاوتي دارند.

اشتباه ششم: برخي باور دارند که هم خانگي قبل از ازدواج شانس زوج را براي داشتن ازدواج شاد بيشتر مي کند

اما شواهد روز افزوني وجود دارد که نشان مي دهند هم خانگي به طرز چشمگيري با ازدواج متفاوت است و معمولا نمي تواند شانس زوج را براي موفقيت در زندگي زناشويي بيشتر کند . پيامدهاي منفي اين باور شامل نقض معيارهاي اخلاقي ،پشيماني از آن وايجاد تنش با والدين است.

اشتباه هفتم: به دنبال افراد متفاوت نباشيد

يک باور اشتباه اين است که شخص بايد کسي را براي ازدواج انتخاب کند که ويژگي هاي شخصيتي اش متضاد با او باشد .پيامد منفي اين باور اين است که ؛افراد را تشويق مي کند تا به جاي افراد مشابه در جست وجوي افراد متفاوت از خودشان باشند.

ازدواج هشتم: در ازدواج به دنبال پوشش نقاط ضعف خود نباشيد

(براي مثال ،شخص فکر مي کند که به جاي تغيير خود به دنبال کسي باشد که متضاد با او باشد و ضعف هاي اورا بپوشاند.)اگر چه در برخي موارد متضادها جذابند، ازدواج با کسي که صفاتش به نحو چشمگيري متفاوت است معمولا منجر به تعارض و نارضايتي مي شود .

اشتباه نهم: عشق ضمانتي براي خوشبختي نيست

استيون هميشه عاشق نيک بوده، اما معتقد است که موفقيت شان در ازدواج مربوط به پايبنديشان در تعهد و همراهي هميشگي آنهاست. نيک هم مي گويد :«من خودمان را به چشم يک گروه نگاه مي کنم .ما هردو به سمت يک نقطه حرکت مي کنيم وآرزوي چيزهاي مشابهي داريم.من روابطي را که تا امروز داشتيم مقدس مي شمارم او را به خاطر اين همراهي بيشتر از هميشه دوست دارم ».امروزه ما ميانديشيم که عشق رمانتيک جزء سازنده هر ازدواجي است،در حالي که اينگونه نيست ،چرا که ازدواج قرن ها پيش از آنکه عشق به جزء اصلي و سا زنده آن بدل شود، وجود داشته است .ازدواج از گذشته تا امروز تنها راه موفق همراهي دونفر بر اساس ارزش هاي برابر و احترام متقابل بوده است . دکتر شيمون مور،روانشناس دانشگاه متروپوليتن لندن ،مي گويد: «ممکن است انسان ها به خاطر عشق به هم برسند ،اما فقط زماني که روابط موفقيت آميزي دارند ،مي توانند تا انتها باهم باقي بمانند.

اشتباه دهم: ما بايد باهم يکي و شبيه به هم باشيم

ماري ۴۲ ساله مي گويد «ماهرگز مدت زيادي از هم جدا نيستم .»اندرو ۴۵ ساله هم اضافه مي کند:«اصلا ازدواج چه فايده اي دارد،اگرهم نباشيد؟»ماري واندرو طي دوازده سال زندگي مشترکشان واقعا به هويتي واحد تبديل شده اند.آنها همه جا باهم ميروند.وقتي يکي حرف بزن مي زند ،ديگري جملات او را تکميل مي کند . حتي اخيرا لباس هايي هم که مي خرند جفت است.سوزانا ايبس،رفتار درمانگر مي گويد:«بهتر است به همسرمان اجازه دهيم تا احساس کند فردي متفاوت با ديگري است.»

پرل هم مي گويد:«همه ما تلاش مي کنيم به تساوي برسيم، اما مهم اين است که با «تشابه»اشتباه نشود.هيچ وقت سعي نکنيد تفاوت هاي ميان خود را از ميان بردايد،چراکه اين مسئله مي تواند آغازي بر مرگ روابط ميان همسران باشد.»

اگر زن و مرد تفاوت هاي خود را با يکديگرحفظ کنند،روابط آنها مي تواند همچنان لذت بخش باقي بماند.اما اگر زن و شوهرسعي در تشابه سازي رفتار يکديگرداشته باشند،خواهند گفت که ما با همخانه يا دوستمان زندگي مي کنيم ؛وچون که اين مسئله باعث نزديک شدن خلق و خوي انها به هم مي شود،باعث کاهش روابط جنسي مي شود.در واقع ،با زياد شدن عشق ،همان اتفاقي که با زياد شدن سوخت اتفاق مي افتد رخ نمي دهد .اين يعني فاصله مناسب ميان خود را حفظ کنيد.پرل مي گويد:«لازمه اينکه همديگر را موجوداتي مستقل بدانيد اين است که فاصله مناسب ميان خود را حفظ کنيد. همانطور که فاصله ميان من و شما سبب تمايل جنسي ما به همديگر مي شود .شيفتگي تنها در صورتي به وجود خواهد آمد که يکي از دو طرف کاري انجام دهد که ديگري آن را دوست داشته باشد.در اين لحظه شما به ديگري تعلق داريد،چرا که به جاي آنکه باهم خودماني شويد لحظه به لحظه براي ديگري تا حدودي اغفال کننده و اسرار آميز مي شويد.»

اشتباه يازدهم: فرزند،رابطه شماوهمسرتان را تقويت مي کند

ايبس مي گويد:«زماني در رضايت از ازدواج غوطه ورمي شوي که کودکي متولد شود و تا زماني هم که انها خانه را ترک نکنند، اين رضايت افزايش نمي يابد .»شما با به دنيا آوردن کودک نه تنها فرد سومي وارد ساختمان نيمه کاره اتحاد دونفره تان مي کنيد ،بلکه اوهمان کسي است که فشار زيادي بر تخريب روابطتتان وارد خواهم آورد.تعجبي نيست که مردم مي گويند که نتيجه اصرارشان براي ورود فرزندي جديد به خانواده حتي به خيانت همسرشان منتهي شده است .مور مي گويد:«اگر شما نمي توانيد خوب زندگي را پيش ببريد ،بچه اوردن به نيت بهبود روابط ممکن است کوبيدن آخرين ميخ بر تابوت زندگيتان باشد وبا بر انگيختن حسادت همسرتان احساسات او را بکشيد.حسادت به بچه ممکن است زخم عميقي بر پيکره عشق شما بزند.شما تمام روزسرکارهستند و وقتي به منزل بر مي گرديد،اولين کاري که انجام مي دهيد بوسيدن فرزندتان است.»

وي ادامه مي دهد:«ميتوانيد يک هفته کودکي رابه خانه بياوريد.من هيچ راه ديگري را که نشان دهد فرزندچه فشاري به زندگي وارد مي کند،نمي شناسم.تا زماني که اين اتفاق نيفتد، بسياري از زوج ها اندازه اين فشاررا درک نمي کنند .به همين دليل است که پيش از تولد کودک اول بايد رابطه زن و شوهر مستحکم شود.»

اشتباه دوازدهم-چيزي از خانواده خود نياموخته ايد

ياکوب مي گويد :«مردم فکر مي کنند پس از ازدواج و آغازه زندگي ،هر کاري که انجام مي دهند درست است و در عين حال ،به هيچ وجه از ترتيب پدر و مادر خود در دوران کودکي سودي نمي برند. بعدآ مي فهمند که زير سايه گسترده خانواده هايشان ،در حال تمرين الگوهاي رفتاري مختلفي بوده اند.» نخستين چيزهايي که هر پدر و مادري به فرزندان مي آموزند داشتن تحصيلات خوب، يافتن شغل مناسب و يا داشتن رفتار درست ومهربانانه با ساير مردم است .سطح ديگر آموزه هاي پدر و مادر به فرزندان،راه هايي است تا بتوانند مشکلاتشان راخودشان حل کنند.البته اين سطح از آموزه ها قابل ديکته کردن نيست و آنها را بايد ضمن زندگي آموخت ،چرا که ما اغلب بدون اينکه خودمان متوجه بشويم ،از زندگي ديگران الگو برداري مي کنيم .

اشتباه سيزدهم: به سادگي و شانسي همسر انتخاب نکنيد

برخي افراد باور دارندکه؛انتخاب همسر ساده است .اين باور بر اساس اين تصور رايج قرار دارد که ازدواج و انتخاب همسر شانسي است.اين افسانه که انتخاب همسر شانسي است،باعث مي شود که افراد از پذيرش مسئوليت شکست در روابط و همچنين ،در کمک به رشد رابطه شانه خالي کنند.اين باور موجب امتناع افراد از حضور در جلسات مشاوره پيش از ازدواج مي شود.

افزايش کتاب هاي خوديار و مقالات مجله ها در مورد انتخاب همسر و همچنين ،رشد دوره هاي آمادگي براي ازدواج نشان مي دهند که انتخاب همسر مسئله اي ساده و شانسي نيست.متخصصان بارها هشدار داده اند که چنين باورهايي مي تواند به رابطه زوج آسيب بزند.جامعه امروز تغييرات وسيعي در تمامي حوزه ها کرده است. تغيير نقش هاي جنسيتي ،ميزان بالاي طلاق، تآثير مسا ئل مالي بر خانواده ها و افزايش سطح توقعا ت براي ازدواج موجب شده است که انتخاب همسر نسبت به گذشته پيچيده تر شود.بنابراين ،نياز به آموزش و آگاه سازي افراد ضروري به نظر مي رسد.

انتهاي پيام/گ

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html