ياداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار،
از اين رو اقبال معنادار رسانه هاي اپوزسيون و معاند به مجموعه رويدادهايي که در رابطه با مقوله حجاب در هفته هاي گذشته در کشور اتفاق افتاده حکايت از ميل رسانهها به سمت سوژه هايي است که نگاه فرهنگي رسمي و حاکم بر کشور را نشانه رفته است. اين رسانه ها مي کوشند حجاب به عنوان هنجاري غيرقابل مصالحه در جامعه ديني ايراني را به مساله اي براي چانه زني و مصالحه تبديل کنند ! به تعبير ديگر، مقولاتي که اساس فرهنگي جامعه را تشکيل مي دهند بار ديگر در دستور کار تبليغي قرار داده مي شوند تا تصميم جديدي براي آن از خلال گفتگويي عمومي حاصل شود؛ گفتگويي که رسانه ها هم سهمي براي خود در آن قايلند !
در اين چارچوب، مصاحبه اي از ضياء هاشمي معاون فرهنگي وزير علوم در ايسنا مستمسک قرار ميگيرد تا مقوله حجاب در ايران به بحث بازانديشانه گذاشته شود. انتقاد ضيا هاشمي از کاربست شيوه هاي قهرآميز و دستوري براي مقابله با بدحجابي، در فضاي تبليغي بيگانه، با تعبير «مخالفت معاون وزير علوم با حجاب اجباري در دانشگاهها» به بحث و بررسي مغرضانه گذاشته مي شود.
تمام تلاش رسانه معاند در اين زمينه را اهميتزدايي از مساله بدحجابي در جامعه ايراني و تبديل آن به مقولهاي جانبي و دست چندم از حيث درجه اهميت تشکيل مي دهد. بنابراين از منکرات ديگر در کنار بدحجابي در جامعه، که گفته مي شود مفسده بيشتري در جامعه ايجاد مي کنند، سخن به ميان مي آيد. در واقع، اپوزيسيون مي کوشد نوک پيکان تکليف ديني «نهي از منکر» را از بدحجابي به سمت ديگر ناهنجاري هاي جامعه منحرف کند. از سوي ديگر پيوندهاي سنتي ميان مقولاتي چون عفاف، غيرت و... با مقوله حجاب نشانه مي رود تا حساسيت جامعه به اين مساله زوده شود؛ اينکه بدحجابي ارتباطي به غيرت مردانه در ايران ندارد.
در عين حال، دامنه شمول مصداقي حجاب از قشر زنان به مردان نيز توسعه داده مي شود تا از بار فشار رواني اصلي روي زنان بدپوشش کاسته شود؛ بدين معنا که گفته ميشود حجاب مقولهاي صرفاً زنانه نيست و اگر قرار است اجباري در اين زمينه وجود داشته باشد، مردان هم بايد موضوع اين اجبار باشند. همچنين بيگانه به اجتماع گروهي از شهروندان تهراني درمقابل ساختمان وزارت فرهنگ در اعتراض به وضعيت حجاب در جامعه اشاره مي کند تا حق مشابهي را هم براي مخالفين حجاب اجباري قايل شده باشد .
در نهايت اينکه به نقل از معاون فرهنگي وزير علوم راه مقابله با بدحجابي در دانشگاهها به نوعي از معامله سپرده مي شود تا هنجاري غيرقابل مناقشه که به موضوعي براي مصالحه تبديل شود . به بيان روشن تر در اين زمينه توصيه مي شود به جاي تحميل اجبار به دانشجويان دختر، حقوق ضايع شده آنها در ساير حوزهها احياء شود تا رعايت حجاب به عنوان تعهدي اخلاقي براي آنها در برابر هنجارهاي رسمي جمهوري اسلامي و نه لزوماً باوري ديني تبديل شود !
اين قبيل استدلال هاي کارشکنانه که خارج از شالوده ديني و با يک سفسطه آغشته به غلط پنداري از موضوع بيان مي شود، تنها يک هدف دارد و آن اين است که افکار عمومي را با چنين شيوهاي مجذوب و منحرف کند. انحرافي که در چشمانداز اپوزسيون به ناهنجاريهاي اجتماعي در ساختار جامعه ايران ختم شود.نکته اي که حائز اهميت است، رفتارها و گفتارهاي مسئولان کشور در حوزه مسايل فرهنگي مي باشد که امروز دستمايه سوء برداشتها و استفاده هاي اپوزسيون قرار گرفته در حالي که شايد گذارهاي که در خلال بيانات مطرح مي شود موضوعي بي ربط به آن چه که معاند از آن القا کرده است، باشد. در هر حال مراقبت از بيان و فهم کامل کلمات و اصطلاحات، براي يک موضع گيرنده مسئول بسيار حائز اهميت است؛ چنانچه تا به امروز نيز بارها نقل و قول هايي از ميان سخنان برخي مسئولين مطرح شده و مورد آماج و سوء استفاده زاويه داران نظام قرار گرفته و پس از آن توسط مسئول، تکذيب شده است.
نکته آخري که به ذهن نگارنده مي رسد، اين است که رسانه هاي داخلي صرفاً در راستاي عملکردهاي رسانههاي بيگانه، تدافعي عمل نکنند بلکه در بازار رقابت رسانه اي اين استراتژي تهاجم است که مي تواند دشمن را وادار به انفعال و تدافع کرد. موضوع حجاب و عفاف نيز از اين قبيل موضوعات است که رسانه ها بايد با همکاري کامل کارشناسان، موضوعات را از دريچه دين مبين اسلام به نحو احسن، تبيين کنند که ديگر چنين خلاء اي متوجه داخل نگردد.
فرهاد نظريان ساماني