کد مطلب: 117639
دولتي که بي تدبيري کرد؛ ملتي که ايستاد
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 1947

به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، «انگليسيان هم به ايران آمده، مانند دولتى که ايران را فتح کرده باشند، به تمام بلاد، مامورين فرستادند و در هر بلدى سوار گرفتند که اجراى احکام آنها را بنمايند و سوارها با مواجب کافى و اسبان اعلى و اسلحه جديد مسلح نمودند... چون ميدان را به اين شدت خالى و بى‏ مانع ديدند با رعايا در کمال سختى معامله نمودند و در هيچ محل، اعتنايى به حکومت نکردند و از طرف امناى دولت که همه از کمپانى رشوه خورده بودند، هر روز به حکام ولايات اوامر صادر مى‏شد که البته در پيشرفت کار امور مامورين کمپانى، منتهاى سعى را به جا آورند...» عباس ميرزا ملک‏آرا، برادر ناصرالدين شاه (1)

بر آن شده ايم تا ورقي از صفحات تاريخ را گشوده و حکايتي از استبداد داخلي و استعمار خارجي را نقل کنيم نه براي ماندن در تاريخ و غصه ي سازشکاري هاي گذشتگان را خوردن بلکه براي اين بوده که درسي از تاريخ گرفته تا چراغ راه آينده شود و نسل هاي آينده، ما را متهم به عصر ناصري و سازشکاري نکرده وخطاب به کشورفروشان نشده؛ اما در کنار اين صفحات سياه که خط خط آن روشناي راه از چاه است، برگي از مقاومت ملت ايران و فصلي از هوشياري و بصيرت روحانيت و مردم هم وجود دارد که همه موجب عزت و غروري است که نداي قاعده نفي سبيل(2) و استکبار ستيزي را در گوش همه ‌گان زمزمه مي کند؛ لغو امتياز تنباکو.

آن روز ملت ايران ديگر عزت را در فرياد زدن و ايستادن ديد، فريادي که کلمه به کلمه ي فتواي ميرزاي شيرازي را تفسير و ترجمه مي کرد، از لات و چاقوکش محله ‌ها گرفته تا اندرون کاخ ناصري همه يک صدا اين جمله را در عمل نشان دادند: «بسم الله الرحمن الرحيم. اليوم، استعمال تنباکو و توتون باى نحو کان در حکم محاربه با امام زمان(عج) است.» اما نه براي اينکه مشکلات اقتصادي نداشتند و نه براي اينکه خزانه هاي ناصري خالي نبود بلکه براي حفظ عزت خود بلکه براي اينکه اسلام شيعي را در خطر ديده بودند، چون مي دانستند که کشورهاي استعمارگر تا ايران را همچون هند تمام و کمال زير سلطه ي خود نکشانند، دست بردار نخواهند بود؛ لذا نسخه "وحدت در مقاومت" کار خود را کرد و نتيجه داد همان طور که در هر زماني و در هر برهه از تاريخ کار خود را خواهد کرد. پس ديگر زمان بستن رخت استعمارگران فرا رسيده بود چون ملت ايران حاضر نبود امتيازي به کشورهاي غربي و استعمارگر دهد.

بي تدبيري دولت

سلسله‌ي قاجار در طول حيات خود داراي مشکلات عديده‌اي بود که از ميان آنها، مشکل استبداد و انحطاط اقتصادي از همه شاخص ‌تر بود. قجرها که از يک سو با نفوذ استعمار انگليس و از سوي ديگر با شکست ‌هاي ايرانيان از روسيه رو به رو شده بودند، پيوسته تحت تأثير بيگانگان قرار داشتند. در اين بين رقابت سنتي انگليس و روسيه براي به دست آوردن امتيازات گوناگون در ايران به ويژه در دوران ناصرالدين‌شاه، به اوج خود رسيد. مسافرت ‌هاي شاه به خارج از کشور، به دليل فراهم نمودن هزينه ‌هاي سفر، معمولاً با اعطاي امتيازات بزرگي نيز به روس و انگليس همراه بود.

انحصار تنباکو، يکى از امتيازاتى بود که در اواخر قرن نوزدهم ميلادى (اوايل قرن چهاردهم هجرى قمرى) به کشور انگلستان اعطا شد. مذاکرات مقدماتى در اثناى سومين سفر ناصرالدين شاه به اروپا در سال 1889 م (1306 ه ق) در لندن انجام شد و در بهار سال 1891م، نمايندگان کمپانى انگليسى گيرنده انحصار، به ايران آمدند. مقدمات امتياز تنباکو را "امين السلطان" صدر اعظم ناصرالدين شاه فراهم کرد که در اين سفر به همراهى اعتمادالسلطنه و عده‏اى ديگر در التزام شاه بودند. انگليسى ‏ها نيز ماموريت اين کار را به عهده «ماژور جرالد تالبوت‏» از مشاوران و نزديکان لرد ساليسبورى، نخست وزير انگليس گذاشتند.

طبق اين امتياز، کليه حقوق فروش و توزيع تنباکو در ايران و صدور تنباکوى محصول ايران به شرکت‏ سلطنتى تنباکو واگذار شد، به اين شرط که سالانه پانزده هزار ليره به حکومت ايران بپردازد. مدت قرار داد اين امتياز 50 سال و داراى 15 ماده بود که در تامين حقوق صاحبان امتيازنامه و اعطاى تسهيلات لازم براى انجام فعاليت هاى کمپانى رژى، تنظيم شده بود.

دلواپسي ملت

پس از آنکه شرکت رژي حدود 200 هزار از اتباع دولت بريتانيا و مستعمرات آن را به عنوان کارکنان شرکت به ايران آورد و به شهرهاي مختلف فرستاد، زنگ هشدار براي ايرانيان به صدا درآمد. چرا که با حضور آنها در حدود 100هزار مبلغ مسيحي وارد ايران شدند و ضمن بناي کليسا در مناطق مختلف، دختران ايراني را نيز به امور پرستاري در بيمارستان ‌ها و بي ‌حجابي واداشتند. در تهران و اکثر شهرها مراکز فساد برپا کردند و کافه‌ هايي با انواع وسايل قمار و رقص‌ هاي محلي و مشروبات الکلي پديد آوردند. علاوه بر اين، ‌انگليسي ‌ها هر جا که مي‌ رفتند، سوار، اسب، اسلحه و مزدور اسلحه به دست خود را نيز مي‌ بردند و اين همان شيوه‌ اي بود که انگليسيان در تصرف هند و ايجاد کمپاني هند شرقي و سپس حضور نظامي به بهانه حفظ امنيت اين کمپاني و در نهايت مستعمره نمودن هند به کار گرفته بودند.

اولين واکنش مردمى در برابر ورود عمال شرکت رژى به شهرها، از فارس -مهمترين مرکز تنباکو خيز ايران- شروع شد و بعد استان هاى ديگر را نيز فرا گرفت. ورود نمايندگان اين شرکت‏ به شيراز با سفارشنامه مخصوص دولت‏ به حاکم فارس (اويس ميرزا معتمدالدوله) همراه بود. مردم، پيش از ورود اين هيات از قضيه امتيازنامه با خبر شده بودند و لذا به علماى شيراز متوسل شدند. با اعتراض تعداد زيادى از تجار فارس و برخى از علما، حکومت ‏شيراز تا چند روز نتوانست از نمايندگان شرکت پذيرايى کند.

يکى از علمايى که در شيراز بيش از ديگر روحانيون در اعتراض عليه شرکت رژى فعاليت داشت، سيد على اکبر فال اسيرى بود. در اثر فعاليت هاى وى، مردم شهر اعتصاب کرده، دکان ها را بستند، و اعتراض گسترده ‏اى آغاز شد. حکومت مرکزى چون از اين وقايع آگاه گشت، ميرزا رضا خان ملقب به قوام الملک را به حکومت فارس گماشت تا به اعتراض مردم پايان دهد. در اثر اقدام وى، سيد على اکبر فال اسيرى دستگير و به بوشهر اعزام شد تا از آن جا به عراق (بصره) تبعيد شود.

با تبعيد اين عالم مذهبى، مردم شيراز به حرکت در آمدند و تظاهراتى را در مسجد جامع و حضرت شاهچراغ بر پا ساختند. بازار وکيل بسته شد و شعارهايى در محکوميت ‏شرکت رژى و تبعيد "فال اسيرى" در سطح شهر پخش گرديد. نيروهاى قوام الملک با حمله به مردم معترض، تظاهرات آنها را به خاک و خون کشيدند؛ تعدادى از مردم را کشته و تعدادى را نيز زخمى کردند. ميرزا محمدعلى مجتهد تکليف کرد که اگر نماينده شرکت از شهر خارج نشود، شهر را آشوب فرا خواهد گرفت. با ادامه مقاومت مردم شيراز، ساير شهرها نيز به اين اعتراض پيوستند. در شهرهاى تهران، اصفهان، تبريز، مشهد و ساير شهرهاى کشور، اعتراضات مردمى عليه امتياز تنباکو شدت گرفت.

ورود علما و مراجع( رهبر شيعه)

علماى مذهبى علاوه بر اين که در سطح شهرها به تحريک و بسيج مردم در مقابله با امتيازنامه تنباکو و ورود نمايندگان شرکت پرداختند، نامه‏ها و تلگرام‌ هايى را هم براى ميرزاى شيرازى - مرجع بزرگ شيعه در آن زمان - به سامرا ارسال کردند و حتى نمايندگانى را نيز به حضور ايشان فرستادند و در انعکاس اخبار و وقايع داخلى ايران به وى، کوشش فروان کردند.

يکى از اين چهره‏هاى برجسته، سيد جمال‏الدين اسدآبادى-بيدارگر مشرق ‏زمين- است که مقارن اين احوال، در اثر استبداد ناصرى از ايران تبعيد شده بود. وى در بصره با سيدعلى اکبر فال اسيرى ديدار کرد و نامه مفصلى توسط او براى ميرزاى شيرازى فرستاد که در آن گوشه هايى از فجايع و ظلم و ستم ناصرالدين شاه قاجار و عمال دولت را در داخل و نيز تسلط اجانب بر کشور و امتيازهاى ويرانگرى را که از شاه کسب کرده بودند به اطلاع وى رسانيد.

حضور فال اسيرى در سامرا نزد ميرزاى شيرازى، که بيانگر شيوه برخورد دولت‏ با مردم و علماى دينى بود، ميرزا را بر آن داشت تا در مساله‏اى که به امور مسلمانان ايران و حيثيت مذهبى و ملى جامعه آنها مربوط است، فعالانه برخورد کند. لذا در اولين نامه‏هاى نصيحت ‏آميز خود به شاه و صدراعظم، تن دادن به خواسته مردم و بازگشت مجتهد تبعيدى شيراز -فال اسيرى- را درخواست کرد. ليکن هيات حاکمه ايران که نمى‏خواست رسوايى شکست در برابر اراده ملت و قدرت مرجعيت‏ شيعه را بپذيرد، به اين نامه‏ ها پاسخ نداد و درخواست هاى ميرزا رامسکوت گذاشت.

صدور حکم مقاومت

با گسترش قيام مردم و پديد آمدن التهاب و هيجان سراسرى و تلاش ها و اقداماتى که روحانيان و علماى مذهبى در رهبرى نهضت انجام دادند، مرجع بزرگ شيعه مصمم شد تا در پشتيبانى از ملت مسلمان و به منظور شکستن مقاومت ‏شاه مستبد و نمايندگان شرکت رژى و در واقع به زانو درآوردن استعمار، اقدامى مؤثر و چاره ساز انجام دهد. لذا در روز پنجشنبه، اول جمادى الاول 1309 ه ق حکم تاريخى خود را از سامرا بدين صورت صادر کرد: «بسم الله الرحمن الرحيم. اليوم، استعمال تنباکو و توتون باى نحو کان در حکم محاربه با امام زمان(عج) است.»

با انتشار متن اين حکم در ميان مردم، سراسر کشور به هيجان آمد و قيام ملت گسترده‏تر شد. ناصرالدين شاه که قدرت مقابله با اين حرکت را نداشت، سرانجام در برابر خواسته علما و مردم تسليم شد و طى دستخطى به وزير اعظم، لغو کامل انحصارنامه دخانيات، شامل انحصار داخلى و خارجى را صادر کرد: «جناب امين السلطان، امتياز دخانيات داخله که چند روز قبل موقوف شده بود، اين روزها امتياز خارجه را هم موقوف فرموديم. کليتا اين عمل به طور سابق شد. به تمام علما و حکام و مردم اطلاع دهيد که مطمئن باشند و به رعايا حالى نمايند.» بدين ترتيب، امتياز انحصار تنباکو با قدرت مرجعيت ‏شيعى و همکارى علما و مردم و بازرگانان ايران لغو شد و حرکت مردم در برابر استبداد داخلى و استعمار خارجى به پيروزى رسيد.

جمع بندي

تاريخ خود گواه بوده که هرگاه ملت ايران مقاومت کرده و دربرابر زياده خواهي هاي کشورهاي استعمارگر و سلطه طلب ايستاده است، به دستاوردهاي بزرگي رسيده و در مقابل، هرگاه نگاه دولتمردان به بيرون از مرزها بوده به دنبالش عزت ملي لگد مال شده و بر ضرر ملت ايران تمام شده است به طوري که قبل از انقلاب اسلامي، ايران به تاراجگاه کشورهاي غربي تبديل شده بود و منابع ملي ايران صرف هزينه هاي خوشگذراني دربار و بي تدبيري دولت‌ها مي شد اما امروز هم ملت ايران و هم دولت حاضر به دادن امتيازهاي تنباکويي نبوده و نخواهند بود چون ملت ايران هوشمندانه تر از گذشته نسخه ي "وحدت در مقاومت" را عملياتي مي کند.

ارجاعات:

1) شرح حال عباس ميرزا ملک‏آرا، ص 182.

2) سوره نساء آيه 141 (لن يجعل الله للکافرين علي المومنين سبيلا)

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html