آشپزخانه اپن در سبک زندگي اسلامي - ايراني چه جايگاهي دارد ؟
خوب ، بد ، بي اهميت ؟
آشپزخانه يکي از قسمت هاي مهم منزل است.از اين رو بعضي به آن «قلب خانه» نيز مي گويند.به هر حال اين قسمت از خانه محبوب دل آقايان و محل کار کدبانوي خانه است.شايد اين جمله با طرز فکر برخي خانم ها جور نباشد و خاطر آنها را آزرده سازد، ولي بايد قبول کرد بانوان در هر موقعيت و شرايطي که باشند به دليل نقش مؤثرشان در تغذيه و سلامت خانواده، بهتر است اين مكان را جزيي از محل كار خود بدانند.
تا چندي پيش آشپزخانه يك فضاي خصوصي براي پخت و پز و يك حريم كاري ايمن براي خانم خانه بود، اما با گذشت زمان و افزايش جمعيت، رفتهرفته وسعت خانهها كوچك و آپارتمانهايي با مساحت حدود 30 متر و شايد كمتر ساخته شد. اين امر موجب شد آشپزخانه تبديل به يك دخمه تنگ و تاريك با روشنايي اندك و تهويه نامناسب شود.
مسلم است وقتي خانهاي به مساحت30 متر ساخته شود، تعبيه 2 پنجره براي آن زياد هم هست. يك پنجره براي سالن و يك پنجره براي اتاق خواب. پس روشنايي آشپزخانه چه خواهد شد؟ تهويه اين مكان بسيار مهم چگونه و از چه طريقي انجام ميشود؟ براي حل اين مشكل، اهل فن(!)، از معماري و سبك آشپزخانههاي اپن كمك گرفته و قسمت بالاي ديوار حايل ميان آشپزخانه و سالن پذيرايي را برداشته و نيمه كردند.
به اين صورت، فضاي پذيرايي و آشپزخانه در هم ادغام، مشكل تهويه و روشنايي تا حدودي رفع و از همه مهمتر ميزآشپزخانه كه محل فعاليت بانوي خانه است آماده و بر وسعت خانه نيز افزوده شد.
كمكم با تغيير نگرش نسبت به آشپزخانههاي سنتي و قديمي، ساخت آشپزخانه اپن در خانههاي بزرگ هم رواج يافت. جالب اينكه اين روزها علاوه بر شهرنشينان، خانوادههاي روستايي نيز اقدام به تغيير و تبديل آشپزخانههاي قديمي خود ميكنند. آنها عقيده دارند كه آشپزخانههاي سنتي، فضاي بنا را دمده كرده و موجب تنزل فرهنگ خانواده ميشود.
اما تبديل آشپزخانه اپن به دكوري براي نمايش خانه تبديل شد. پخت و پز غذاهاي سنتي و بودار متوقف و بيشتر پول آقاي خانه صرف تهيه و تجهيز وسايل لوكس و گرانقيمت داخل آشپزخانه شد.
حالا در بيشتر خانهها بخصوص خانه مرفهنشينان ديگر غذايي پخته نميشود. وعدههاي اصلي غذا فراموش شده و اعضاي خانه حتي براي سر سفره نشستن هم دور هم جمع نميشوند. غذاهاي آماده، كنسروي و رستوراني جايگزين غذاهاي سالم خانه شده و ديگر خبري از غذاهاي بوداري چون خورش، آش، كشكبادنجان و حتي كته هم نيست. فرزندان اين خانوادهها نيز شرايطي براي يادگيري و درواقع تمايلي به پخت و پز ندارند. حال تصور كنيد اگر در اين بين دختر و پسري از اين نوع خانوادهها به هم علاقهمند و به ميمنت و مباركي وصلت كنند كودك بينواي آنها چگونه و با چه غذاهايي رشد خواهد كرد؟ چه بيماريهايي در كمين او خواهد بود؟ آيا او ميتواند به خوبي رشد كرده و صاحب نسلي سالم شود؟
بخش دوم :
بيشتر بيانديشيم
آشپزخانههاي اپن از رهاوردهاي غرب است و با فرهنگ آنها سازگاري دارد؛ فرهنگي كه روابط خانوادگي مستحكم و عاطفي بين اعضاي آن كمتر به چشم ميخورد. خب، مسلم است خانهاي كه افراد به ضرورت در آن جمع شوند ديگر آشپزخانه گرم و دلانگيزي نخواهد داشت. در اين نوع آشپزخانهها نوع آشپزي و زمان وقتگذاري براي تهيه غذا با نوع طبخ غذاهاي اصيل سنتي ايراني تفاوت دارد.
در دورهاي اروپاييان بر اين عقيده بودند كه اگر آشپزخانه اپن شود، خانمها در حين تدارك غذا بيشتر در بحثهاي اجتماعي خانه شركت ميكنند. بنابراين روحيه آنها تقويت و تعاملات اجتماعي آنها بهتر ميشود؛ اما آشپزخانه فضايي براي تمركز خانمهاست. زنان هر زمان كه بخواهند ذهن خود را آرام كنند، يا براي مديريت خانه و ارائه خدمات بهتر نياز به تفكر داشته باشند، همزمان با كار در آشپزخانه به اهداف خود خواهند رسيد. بنابراين آشپزخانههاي اپني كه با فضاي شلوغ سالن و نشيمن ادغام و درگير هستند، نميتوانند مكان مناسبي براي تمركز باشند.
بخش سوم :
!آشپزخانه باکلاس، باعث آسم و آلرژي مي شود
دود ناشي از طبخ موادغذايي که وارد فضاي زندگي افراد ميشود، اگر به سرعت از بين نرود موجب ايجاد آسم وآلرژي در اعضاي خانواده بخصوص کودکان که حساسيت بيشتري دارند و خانمها که بيشتر در معرض دود غذا قرار ميگيرند، خواهد شد.به گزارش جهان نيوز؛ نتايج آمار خانمهايي كه «آشپزخانه اپن» دارند، نشان ميدهد كه درست برابر فرد سيگاري كه روزي يك پاكت سيگار ميكشد، دود وارد ريه آنها ميشود.اين نتايج در مورد ديگر اعضاي خانواده هم صادق است به طوري که در چنين خانواده هايي که از «هود» و «هواکشهاي» مناسب براي خارج کردن دود از فضاي خانه استفاده نميکنند بيشتر است.همچنين بررسيها نشان ميدهد از زماني که شيوه زندگي افراد تغيير كرده و ديوارهاي آشپزخانه فروريخته بيماريهايي مانند آسم و آلرژي در افراد افزايش يافته است چرا كه دود غذاهاي همين ساختمانهاي به ظاهر شيكي كه آشپزخانه هاي «اپن» دارد اثر مخربي بر روي دستگاه تنفسي ميگذارد.
بخش چهارم :
آشپزخانه اپن اسلامي نيست!
از معايب ديگر اين نوع آشپزخانهها آن كه، به گونهاي طراحي شدهاند كه از سمت سالن پذيرايي ديد دارند. يعني اگر مهماني وارد شود و بخواهد در سالن بنشيند درست روبهروي آشپزخانه و در مقابل خانم خانه قرار خواهد گرفت. مسلما اين شرايط براي يك كدبانوي اصيل ايراني سخت و طاقتفرسا خواهد بود. معمولا اكثر خانمها هنگامي كه در خانه مهماني دارند دوست دارند بدون آنكه در معرض ديد مهمان باشند كارهاي خود را انجام داده و از نگاه ديگران مصون و محفوظ بمانندآشپزخانه اپن ميتواند تا حدود زيادي رفتوآمدهاي خانوادگي را هم دچار مشكل سازد.
چندي پيش ، حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي، در ديدار اعضاي کميته تخصصي شهرسازي سازمان نظام مهندسي کشور فرمودند: ساختن خانه هاي داراي آشپزخانه هاي به اصطلاح "open"که صاحبخانه و ميهمان نتوانند به درستي رعايت حجاب را کنند و نتوانند خود را حفظ کنند، اسلامي نيست.
اين استاد برجسته حوزه علميه قم عقل، استدلال و برهان را عنصريترين محور در ساخت و ساز اسلامي عنوان کرد و افزود: ساختن خانههاي با آشپزخانههاي به اصطلاح open که در آن صاحبخانه نتواند خود را از مهمان مصون و مستور نگه دار اسلامي نيست.
ايشان افزودند : معماري اسلامي بدان معني نيست که آيهاي در قرآن باشد تا بر اساس آن عمل کرد اما اينگونه ميتوان عنوان کرد اگر هر چيزي از ابتدا تا انتهاي آن محکم و علمي نباشد و بر اين اساس عمل نشود آن امر اسلامي نيست. ملتي که به پيشرفتهاي علمي در ابعاد مختلف دست نيابد نميتوان به آن مسلمان گفت و چيزي که عقل آن را نميپسندد اسلامي نيست.
وي با تاکيد بر اينکه معماري اسلامي يعني معماري عميق علمي افزود: در روايتي آمده است که پيامبر(ص) به شخصي که در حال کندن قبر بود تاکيد کرد که قبري مستحکم بسازد و اين امر نشاندهنده تاکيد اسلام بر انجام کارهاي اصولي است.
ايشان خاطر نشان کردند: مرگ از پوست در آمدن است ، انسان مرگ را مي ميراند و در صحنه مصاف با آن پيروز است لذا يک موجود ابدي بايد کارهاي ابدي انجام دهد.
معظم له تبيين کردند : خانه بايد طوري بنا شود که اهل خانه از درون و بيرون داراي حجاب باشند، لذا مکاني که ميهمان در آن مستقر مي شود بايد از جاي صاحب خانه مستور باشد.
بخش پاياني :
!آشپزخانه اپن در سبک زندگي غربي صله رحم را از بين برد
به گزارش خبرنگار«خبرگزاري دانشجو» از بجنورد،جليل معمارياني فعال در اولين همايش سبک زندگي،گفت: اگر براي زندگي خود يک طرح کلي نداشته باشيم، ناچار بايد از طرحي که ديگران تهيه کرده اند استفاده کنيم.در واقع اگر سبک زندگي نداشته باشيم ناخواسته ديگران سبک زندگي خود را با تمام غلط ها و انحرافاتش تحميل مي کنند، مثلا اگر نتوانيم يک مدل لباس از خودمان براي سليقه هاي متفاوت تهيه کنيم، نتيجه اش مي شود اينکه جوان ما از مدهاي متنوع غربي استفاده مي کند و به آن جذب مي شودشلوارهاي پاره و لباس تنگ و کوتاه مي پوشد.
وي افزود: سبک زندگي در تمام عرصه هاي حيات بشر تاثير مستقيم دارد، به طور مثال در معماري وقتي ما نتوانستيم از نوع معماري خودمان دفاع و اهميت آن را به نسل هاي بعد منتقل کنيم، ناگهان ديوار آشپز خانه مان فروريخت و سبک غالب آشپز خانه ها اپن شد، حتي افراد ارزشي و مدعي نيز از اين سبک پيروي کردند. آن گاه خانم خانه وقتي مهمان مي آمد معذب مي شد و رفته رفته گفتند اصلا مهمان نيايد يا کمتر بيايد بهتر است. در نتيجه صله رحم روز به روز کمرنگ و اهميت خود را از دست داد، تا جايي که امروزه بيشتر مهماني هاي ما در رستوران برگزار مي شود.
معمارياني با بيان اينکه امپراطوري غرب آنقدر انسان ها را درگير کار مي کند که زندگي در خدمت کار قرار مي گيرد و ديگر زماني براي تفکر باقي نمي ماند، خاطرنشان کرد: در سبک زندگي غربي فرد بايد تمام طول هفته را بدود و کار کند، وقت براي پخت و پز ندارد، پس ناچاراً فست فود مي خورند و از حال خانواده خود بي خبرند، آنگاه آخر هفته اين خستگي تلمبار شده روي هم را در پارک هاي شادي و لذت ها و سرگرمي هاي مهيج تخليه مي کنند.
وي اضافه کرد: پس از آن هم با طراحي و ساخت مکان هايي براي وقت گذراني و خوشگذراني هاي افراطي، تمام عمر فرد را هدر مي دهند تا ديگر زماني براي تفکر و در نتيجه اعتراض به وضع موجود پيش نيايد، اما در منطق اسلام، کار در خدمت زندگي است و يک لحظه تفکر از هفتاد سال عبادت بالاتر است. اينجاست که در مي يابيم اسلام به دنبال آگاهي بيشتر انسانها و بهبود وضع زندگي دنيوي و اخروي آنهاست.
معمارياني در ادامه با تاکيد بر لزوم داشتن يک برنامه کلي بر طبق منطق اسلام اذعان داشت: بزرگترين و اساسي ترين مشکل ما اين است که فکر مي کنيم هر چه از طرف متفکران و دانشمندان غربي مطرح مي شود، علمي است و متون اسلامي چندان علمي و قابل اعتماد نيستند؛ در حالي که امروز دنيا هم به اين نتيجه رسيده که انسان موفق و سالم انسان متعادل است؛ چيزي که اسلام قرن ها پيش بيان کرده است.
اين فعال عرصه فرهنگ بيان داشت: متاسفانه خيلي ها فکر مي کنند فردي که ثروتمند تر است موفق تر هم هست، در حالي که آيا موفقيت و حاصل عمر انسان تنها شش شاخه تيرآهن و پاره آجر است؟!
وي با بيان اينکه امام علي (ع) مي فرمايند «خدايا آن گناهاني را که بلا را نازل مي کنند، ببخش و بيامرز» تصريح کرد: ما بايد بدانيم که دنيا دنياي رابطه هاست، يک گناه سيستم زندگي ما را تحت تاثير قرار مي دهد و ظرف وجودي ما را درهستي کوچک مي کند.
مسئول موسسه کتاب پردازان سبک زندگي ديني را سبک زندگي هدفمند دانست و تاکيد کرد: اولين رابطه انسان، رابطه او با خودش است که البته انسان روابط ديگري نيز مثل رابطه با خدا، رابطه با خلق و رابطه با طبيعت دارد که از همه مهمتر خودشناسيست که مقدمه خداشناسي است.
با اين حال با ورود فرهنگ غرب به ايران و تقليد کورکورانه از آن، از جمله جايگزيني معماري غربي به جاي معماري اسلامي که هم داراي منطق علمي و هم زيبايي کم نظير است، عارضه هايي نظير بيماريهاي فوق الاشاره، سلامتي هموطنان را در معرض تهديد قرار داده است.به جاست تا مسئولين فرهنگي کشور در برنامه ريزيهاي خود نسبت به اينگونه تهديدات فرهنگي که آسيبهاي جسماني نيز به همراه دارد،بي تفاوت نباشند.