به گزارش پايگاه خبري پيرغار به نقل از مشرق، سلطه جهاني ابرقدرت ها بر کشورهاي ديگر به کمک عوامل گوناگوني صورت مي گيرد ، يکي ازاين عوامل تهديدات دريايي با آموزش، اجيرکردن و استفاده از دزدان دريايي براي تسلط ،غارت و حمله به کشتي هاي تجاري و نظامي کشورها است.
درچند سال گذشته، جامعه بين المللي شمار فزاينده اي از آشوب هاي سياسي، تغييرات ژئوپوليتکي و تجديد ساختارتکنولوژي را تجربه کرده است. بي ترديد بسط و گسترش رويدادهايي همانند دزدي دريايي درآب هاي بين المللي – نوع جديد تهديدات سازمان يافته - به عنوان يکي ازنگران کننده ترين اين چالش ها پديدارشده است.
در چند سال گذشته حملات متعدد دزدان دريايي درآب هاي بين المللي به ويژه منطقه خليج عدن به شناورها و کشتي هاي تجاري ابعاد جديدي ازتجاوزات منطقه اي و تهديدات فرامنطقه اي سازمان يافته را دربرابر کشورهاي منطقه قرارداده است.
از زماني که جولان دزدان دريايي درمنطقه خليج عدن باعث اخلال در روند عادي مبادلات تجاري و تردد کشتي هاي تجاري ايران در اين منطقه شد، نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران هم طبق وظيفه ذاتي خود و ماموريت ابلاغي واردعمل شد و با اعزام مستمر ناوگروه هاي دريايي به منطقه عدن تا حد زيادي از صدمات و آسيب هاي دزدان دريايي جلوگيري کرد.
اين حضور مقتدرانه ناوگروه هاي ايران به آب هاي بين المللي و خليج عدن نه تنها پاسخ کوبنده اي به دزدان دريايي حاضر در اين منطقه بود بلکه براي قدرت هاي بزرگ هم پيام آمادگي و قدرت يگان هاي دريايي ارتش را دربرداشت.
دراين سلسله گزارش ها به بررسي ابعاد مختلف حضور ناوگروه هاي نيروي دريايي ارتش به خليج عدن مي پردازيم . در بخش اول اين گزارش مباحث و تاثيرات دفاعي و امنيتي اين حضورمورد واکاوي و بررسي قرار گرفته است.
دزدان دريايي منافع خود را به کشورها تحميل مي کنند
به باوربسياري ازکارشناسان مافياي دزدان دريايي تاثيرات گوناگوني متفاوتي درجوامع مي گذارند، آنها سيستم ترانزيت دريايي را آلوده مي کنند و بدين ترتيب اجناس قاچاق وارد حوزه تجارت آزاد مي شود. دزدان دريايي که بعضا به صورت سازمان يافته و مافيايي هدابت مي شوند درمواجهه با کشتي هاي مختلف دردريا به ويژه کشتي هاي تجاري همچون گروه هاي فشارعمل مي کنند و با غارت اموال و بارهاي موجود دراين کشتي ها نه تنها به منافع غارت گرانه خود مي رسند، بلکه تهديد و خطرحضورخود در يک منطقه دريايي را به کشورهاي ديگر تحميل مي کنند.
تحقيقات به عمل آمده ازچگونگي ارتباط برخي کشورها با گروه هاي سازمان يافته دزدان دريايي نشان مي دهد که ساختاراداري ، امنيتي و قضائي اين کشورها دربرابر رشوه ها و تطميع دزدان دريايي متزلزل مي شود و فساد ناشي از ارتباط با سرشاخه هاي دزدان دريايي، در بدنه حکومت ها و برخي کشورهاي منطقه مشاهده مي شود.
دراين شرايط و ازسرنابخردي سردمداران حکومت هاي به اصطلاح مدرن ، ثروت و قدرت اين حکومت ها توسط شبکه هاي مافيايي دزدان دريايي به تاراج مي رود و دريک پروسه زماني نسبتا طولاني حکومت ها قسمت اعظم حاکميت واستقلال خود را ازکف مي دهند، اما درنقطه مقابل دزدان دريايي روز به روز قدرتمند مي شوند!
قاطعيت برخورد به جاي نوازش دزدان دريايي
بررسي ها نشان مي دهد که برخود نوازش گونه و پرداخت مبالغ هنگفت به عنوان رشوه و حق تردد دريايي به باندهاي مافيايي دزدان دريايي نه تنها باعث جولان آنها درآب هاي بين المللي و بسط و گسترش سيطره فعاليت آنها مي شود بلکه تهديد جدي براي امنيت يک منطقه درياي است.
امنيت کشتي هاي ايران دربرابرتهديدات دريايي
اما در آن سوي ماجرا با توجه به تردد کشتي هاي تجاري متعدد با پرچم ايران ازمنطقه خليج عدن وآب هاي بين المللي برقراري امنيت کامل کشتي ها در زمان تردد از منطقه خطر و ايجاد چترامنيتي لازم دو چندان اهميت دارد.
تامين امنيت دردريا امري پرابلماتيک است. يعني اين امرمستلزم مواجه مدبرانه با شرايطي است که غالبا همراه با تنگناها تغييرمي کند. نگرش ها، تدبيرها و درنهايت تصميمات مديريتي دراين عرصه بايد قاطعانه واثربخش باشد. نيروي دريايي ارتش براي مقابله با تهديد دزدان دريايي درراستاي ماموريت ذاتي و ماموريت ابلاغي خود روشي را دردستورکار قرارداد که ازجهات مختلف قابل تامل و توجه است.
اين نيرو براي مقابله با پديده اي به نام دزدان دريايي و تامين امنيت کشتي هاي تجاري ازاستراتژي «فرادستي تاکتيکي و فرودستي استراتژيکي» استفاده کرد. دراين اصل مهم امنيتي نيروي دريايي اعزام مستمرناوگروه ها را ازاولويت هاي خود قرارداد. به صورتي که بلافاصله پس ازبازگشت يک ناوگروه ازخليج عدن ناوگروه بعدي با تمام قوا و امکانات اعزام مي شود .
دراين اصل نيروي دفاعي با سرعت عمل و واکنش سريعتر و درنهايت قدرت تدافعي بيشتربه مصاف دشمن مي رود و درحقيقت فرصت نفس کشيدن و جولان دادن را از دشمن مي گيرد. حالا اين دشمن چه تهديد نظامي باشد و چه تهديد از سوي دزدان دريايي .
ويژگي ديگراين استراتژي مهم که موجب اهميت يافتن نقش آموزش درآن مي شود، ويژگي مستمربودن آن است. دراين صحنه نبرد نيرويي شانس بيشتري براي پيروزي دارد که اين استراتژي را به خوبي اجرا کند و درطراحي برنامه هاي عملياتي خود به نقش آموزش به اندازه ديگرعناصر نظامي، سياسي و حتي بيشتر ازآنها اهميت دهد.
مصداق بارز اين موضوع استفاده از دانشجويان دانشگاه دريايي امام خميني (ره) درناوگروه هاي اعزامي به خليج عدن است. نيروي دريايي در راستاي استفاده بهينه از نقش آموزش درنبرد تعدادي از دانشجويان داشگاه دريايي امام خميني (ره) را هم همراه با ناوگروه ها به خليج عدن اعزام مي کند تا هم بعد دفاعي خود را تقويت و هم نقش آموزشي را براي دانشجويان داشته باشد.
استفاده از سيستم پدافند در دريا
علاوه برمواردي که اشاره شد، براي مقابله با پديده دزدان دريايي بايد توجه داشت که شناخت ، طرح ريزي و مداخله در چنين سيستمي نيازمند حد بالايي ازهوشمندي و چابکي است. درچنين شرايطي نيروي مقابله کننده بايد چونان توري هوشمند درعرصه دريا پهن شود و ازطريق پالايش علائم ضغيف طرف مقابل به شناخت نقاط قوت و اهرم هاي فشارخود براي مقابله بپردازد. اين نقاط قوت و اهرم ها که به صورت پويا و توزيع شده درابعاد مختلف قابل شناسايي هستند، کليدهاي مديريت نظامي برعرصه به شمارمي آيند و بازيگران امنيتي مي توانند با تصاحب يا اعمال قدرت برآنها زيرسيستم هاي امنيتي را به سمت پيروزي و نشان دان قدرت و توانايي سوق دهند.
هيچ جنبنده اي جرات تجاوز ندارد
نمونه اين کاردرمقابله ناوگروه هاي نيروي دريايي با دزدان خليج عدن کاملا مشخص است. برنامه ناوگروه هاي اعزامي به خليج عدن به صورتي طراحي شده است که اين ناوگروه ها ازابتداي ورود يک کشتي به منطقه تهديد، شناور را تا نقطه رهايي از تهديد اسکورت مي کنند، اين در حالي است که در زمان عبورکشتي ها با ناوگروه نظامي ارتش هيچ جنبنده اي جرات تجاوز و حمله براي دزدي به کشتي را ندارد.
جالب اينجاست که طراحان مبتکرو خلاق عمليات هاي نيروي دريايي براي عملکرد بهتردرماموريت خليج عدن تصميم گرفته اند که تمامي کشتي هاي تجاري اعم ازايراني وغيرايراني قبل از ورود به منطقه تهديد با ناوگروه هاي ايراني هماهنگ شوند تا در فرصت لازم برنامه ريزي براي اسکورت کشتي ها انجام شود.
زماني که کشتي هايي عبوري به ويژه کشتي هايي که با پرچم ايران ازاين منطقه تهديد درخليج عدن عبورمي کنند و با ناوگروه مستقر درمحل هماهنگ مي شوند، ناوگروه نيروي دريايي براساس ماموريت هاي محوله و درکوتاه ترين زمان برنامه ريزي هاي لازم را براي حفاظت از کشتي ها درزمان عبورازمنطقه تهديد انجام مي دهد.
چنانچه دراين ميان برخي ازکشتي ها اين هماهنگي را انجام ندهند، بدون شک در زمان عبورازمنطقه تهديد با مشکل مواجه مي شوند. براي مثال در فروردين سال جاري يک کشتي ايتاليايي که تماسي با ناوگروه ارتش نداشته ازطرف دزدان دريايي تهديد و دچارمشکل شد. در حال حاضرهم نيروي دريايي با توجه به نوع ماموريت و ابلاغيه هايي صادره ازسوي ستاد کل نيروهاي مسلح براي خود اولويت هايي را تعيين کرده است، درماموريت هاي خليج عدن درابتدا حفاظت ازکشتي هايي که با پرچم جمهوري اسلامي تردد مي کنند، درمرحله دوم کشتي هاي بازرگاني که با کشورايران همکاري دارند و درمرحله سوم تمام کشتي هاي عبوري ازاين منطقه در تورهاي حفاظتي نيروي دريايي قرارخواهند داشت.
از سوي ديگر تمامي نيروهاي اعزامي به خليج عدن قبل ازاعزام درچندين جلسه آموزشي توجيه لازم مي شوند، چرا که نوع برخورد در دريا با يگان شناوردزدان دريايي ويگان شناور دشمن متفاوت است و بايد نيروها نسبت به اصل واکنش سريع و مهارت درمقابله توجيه شوند. علاوه براين طبق روال معمول تمامي اين نيروها آموزش هاي زندگي طولاني مدت دردريا، چگونگي مقابله با دشمن ، شناخت تهديدات را فرا مي گيرند.
به هر روي ويژگي فرامکاني و راهبردي بودن نيروي دريايي اين امکان را براي اين نيروي قدرتمند فراهم کرده تا از طريق حضور درآب هاي بين المللي اهداف خود را در سطح وسيع تري دنبال کند و راندمان کاري خود را بهبود بخشد. حضور نيروي دريايي در خليج عدن ترکيبي از مثلث اقتدار، آموزش و مقابله با تهديد است.
ابابيل ارتش در برابر لشکر ابرهه
اگر بگوييم که اين روزها نيروي دريايي ارتش همچون ابابيل ارتش در برابر لشکر ابرهه است، سخني به گزاف نگفته ايم. براي درک بهتر اين موضوع با بخش دوم اين سلسله گزارش ها همراه باشيد. در بخش دوم نقش نيروي دريايي درسال هاي گذشته و دلايل حضورمستمر ناو گروه هاي نيروي دريايي ارتش در آب هاي خليج فارس و خليج عدن با توجه ويژه به نقش «تدافعي - آموزش»مورد بررسي قرار گرفته است.
همانطورکه اشاره شد، درچند سال گذشته جامعه بين المللي شمار فزاينده اي از آشوب هاي سياسي، تغييرات ژئوپليتکي، درگيري هاي نظامي درمناطق گوناگون و تجديد ساختار تکنولوژي را تجربه کرده است. بي ترديد- جنايت سوداگرانه و خصمانه سازمان يافته- نوع تازه اي ازهجمه عليه کشورها است که اين روزها شاهد گسترش آن در برخي مناطق جهان هستيم. اين موضوع به عنوان يکي از نگران کننده ترين چالش هاي عرصه بين المللي پديدارشده است.
اين نوع جنايت مي تواند امنيت داخلي، بين المللي و حتي سياسي يک کشور را تهديد کند. اين جنايت ظرفيت گسترش فعاليت ها و هدف قراردادن امنيت و اقتصاد کشورها، به ويژه کشورهاي درحال توسعه و کشورهاي درحال گذار را داراست.
به همين دليل نظام هاي گوناگون درجهان براي دست و پنجه نرم کردن با اين نوع جنايت و مواجه با آن بايد با ارائه راهکارهاي منطقي، اصولي و استراتژي مناسب را براي پايداري کشور، امنيت مردم، محافظت ازساختارجامعه و درنهايت کارآمدي و توسعه بيشتراقتصادي کشورشان ارائه کنند.
دراين نوع جنايت خصمانه، قدرت هاي جنايت پيشه با شگردهاي گوناگوني وارد ميدان نبرد مي شوند تا بتوانند تاثيرات متفاوتي بر جوامع باقي بگذارند و درحقيقت اثرگذار باشند. نمايندگان اين جريان درمجامع بين الملل با تاکتيک هاي ويژه خود به گونه اي عمل مي کنند تا جمع حاضر را نسبت به موضوعي که آنها مي پسندند و يا در راستاي اهدافشان است متقاعد کنند.
کشورهاي جنايت پيشه دستگاه ديپلماسي کشورهاي هم پيمان را آلوده مي کنند و درمواجه با هم پيمانان خود همچون گروه هاي فشارعمل مي کنند. بدين ترتيب منافع خود را عليه يک کشوربه هم پيمانانشان تحميل مي کنند. ساختارهاي ديپلماسي کشورهاي گوناگون به ويژه کشورهايي که دراصطلاح به «شرکاي دزد» مشهورهستند، غالبا دربرابرکشورهاي جنايت پيشه متزلزل مي شود. درنهايت اين سياست هاي خصمانه و اهرم هاي فشارمنجر به تصويب يک قطعنامه ، تحريم هاي اقتصادي و تهديد نظامي عليه يک کشور در منطقه مي شود.
خليج فارس، محور ناآرامي هاي منطقه
مصداق بارز موضوعي که به آن اشاره شد را مي توان در حوزه خليج فارس و نگاه طمع ورزانه قدرت هاي بزرگ به اين منطقه جستجو کرد. درچند سال گذشته، منطقه خليج فارس به وسعت 240 هزار کيلومترهمواره دستخوش تحول و دگرگوني بوده است. به گونه اي که ازاين منطقه به عنوان منطقه همزاد «تغيير» و «تحول» نام برده شده است. تحولات سياسي، اقتصادي و نظامي حوزه خليج فارس درسده اخير بيشتردرچارچوب ساختارسياسي و نظامي کشورهاي حاکم براين حوزه دنبال شده است. به عبارت ديگر ويژگي هاي رژيم هاي حاکم برمنطقه و کارگردانان سياسي اين دولت ها محورناآرامي هاي سياسي اين حوزه به حساب مي آيد.
نکته قابل توجه نوع ارتباط کشورهاي حاشيه خليج فارس با يکديگر و موضع گيري عليه مسائل اين منطقه است. به جرات مي توان گفت که تقريبا همه کشورهاي جنوبي و عربي حوزه خليج فارس آنچنان درسيستم بين الملل و سياست هاي دولت هاي قدرتمند هضم شده اند که نمي توان برايشان هويت مستقل درنظرگرفت. سردمداران اين کشورها به دليل شدت وابستگي، گاهي با تصميماتي هم آوا و هماهنگ مي شوند که ازمبنا با منافع و مصالح کشورشان و حتي مسائل منطقه سازگار نيست.
خوش رقصي عرب ها با ساز آمريکايي
براي مثال مي توان به خوش رقصي شيوخ عرب با ساز دو کشور آمريکا و اسرائيل اشاره کرد. اجازه احداث و توسعه پايگاه هاي نظامي امريکا درکشورهاي حاشيه خليج فارس از جمله عربستان ، قطر و عمان و يا ادعاهاي واهي و دروغ پراکني کاذبي که هراز چند گاهي درباره تسلط و مالکيت بر جزايرسه گانه توسط شيخ نشينان اماراتي مطرح مي شود، اشاره کرد. از سوي ديگر حضور سنگين و پرحجم نيروهاي آمريکايي و جنگ افزارهاي پيشرفته اين کشور و تلاش براي استمرار آن، روي ديگر سکه گرايش غرب براي تسلط برمنطقه و سياست هاي خصمانه و سازمان يافته است.
بي شک درچنين شرايطي که کشورهاي غربي و در راس آن آمريکا همواره درمنطقه خليج فارس حضور داشته و دارند و خود را تجهيزمي کنند. درمجامع بين المللي با اهرم هاي تحريم و فشارعليه جمهوري اسلامي ايران صف آرايي کرده اند و هر از چند گاهي تهديد نظامي و البته پوشالي خود را تکرارمي کنند و تهديدهاي گوناگون امنيتي و نظامي در منطقه خليج فارس وجود دارد. بايد در برابراين لشکرعظيم ابرهه با اقتدار و قدرت مثال زدني ظاهر شد تا جرات هرگونه اشتباه از آنها سلب شود و تيرهايشان هميشه در خشاب باقي بماند.
در چند سال گذشته در تحليل و واکاوي وضعيت کنوني خليج فارس، يک جنبه مهم کمتر مورد توجه قرارگرفته و به نوعي مغفول مانده است. اين جنبه همان فعاليت ها و حضورمثبت نيروي دريايي ارتش به عنوان يک نيروي بازدارنده و راهبردي درمنطقه خليج فارس است. اين نيروي راهبردي و اثرگذارنقش مهم و برجسته اي داشته و دارد. نيروي دريايي توانسته با استفاده از تجهيز سازمان نظامي خود براساس يافته هاي ملي و اتکا به صنايع داخلي، افزايش توان علمي پرسنل دريايي درسطوح گوناگون، شناخت استراتژي هاي مناسب ملي در رزم دريايي، تمرينات فراوان و شناسايي نقاط ضعف و قوت درعمليات دريايي، تلاش براي دستيابي به آخرين و جديد ترين اطلاعات نظامي که در رزم دريا بسيار تعيين کننده است، وحدت روال ، روحيه و فرمان در عمليات رزم و هر آنچه که براي دفاع و بازدارندگي لازم است را توانسته به بهترين شکل ممکن به نمايش بگذارد.
نمونه بارز اين گفتار را مي توان در نتايج درخشان رزمايش هاي گوناگون و متعدد نيروي دريايي ارتش در اين منطقه جستجو کرد، رزمايش هايي که هر کدام يک درس، يک امتحان و در نهايت يک تجربه تازه براي بدنه فعال اين نيرو بوده است. علاوه براين در حالي که بيشتر توجه جهان به فعاليتهاي هستهاي جمهوري اسلامي معطوف شده است. نيروي دريايي ارتش درسالهاي گذشته پيشرفت قابل توجهي درجنبه ديگري از امورامنيتي داشته و ظرفيت و توانمنديهاي بالقوه خود را ارتقاء داده است.
نيروي دريايي و سياست خارجه
اين روزها اين نيرو به خوبي سازماندهي شده و بهترين آموزشها براي نيروهاي آن درنظرگرفته شده است. علاوه براين نيروي دريايي ايران تجهيزات خوبي دراختيار دارد و به عنوان يک مدافع فعال درسياست خارجي ايران به شمار ميرود. اين درحالي است که مقامات ايراني نيزبارها بر ظرفيتهاي نيروي دريايي تاکيد کرده اند. شواهد موجود هم گوياي اين موضوع است که نيروي دريايي ايران درسالهاي اخير توسعه يافته است. ناوهاي ايراني از کانال سوئز عبور کردند و زيردريايي هاي ايران به درياي سرخ رسيدند.
«ناوهاي نظامي ايران از کانال سوئز عبور کردند» خبر کوتاه و مهم بود. براي اولين بارشبکه تلويزيوني العالم اعلام کرد که ناوهاي ارتش جمهوري اسلامي ايران ازکانال سوئز عبور کردند و وارد آبهاي مديترانه شدند. هر چند که رژيم صهيونيستي با رصد اين اقدام بيسابقه ايران، بشدت از آن ابراز نگراني و ادعا کرد که اين اقدام براي اسرائيل، تحريکآميز است. اما به اذعان بسياري از کارشناسان نظامي اين اقدام ايران از سال 1357 سال پيروزي انقلاب اسلامي ايران بي سابقه بوده است.
ابابيل ارتش در برابر لشکر ابرهه
اما ماجراي حضور نيروي دريايي در آب هاي بين المللي و نقش تاثيرگذار اين نيرو به همين جا ختم نمي شود. پرونده «خليج عدن» به عنوان نقطه روشن و کارنامه مثبت نيروي دريايي در سال هاي 88 و 89 است.
منابع تهديد در فضاي جهاني شدن منابع جداگانه اي هستند. کنشگران جديد منطقه اي و جهاني به طور روزافزوني در حال افزايش هستند و مقابله با اين موضوع تدابير ويژه اي مي طلبد. از سوي ديگر گروه هاي جنايت پيشه و وابسته به طورسازمان يافته تر و در مقياس فراملي عمل مي کنند. نزديکي جوامع و از بين رفتن بسياري از مرزهاي پيشين باعث شده است، کشورها با مسائل جديدي مواجه شوند. دراين شرايط ايران در وهله اول همچون بسياري ازکشورها، در معرض تهديد حاکميت ملي قراردارد. حاکميت ملي از سوي بلوک هاي جديد قدرت در حال تهديد است. آمريکا به عنوان يکي از نيروهاي اصلي حاکميت ملي ايران را مورد هدف قرار داده است. مصداق بارز اين موضوع را مي توان در مناقشه هاي هسته اي شاهد بود.
اما درآن سوي ماجرا، موضع گيري ها و شيطنت هاي دزدان دريايي درمنطقه عدن که به دزدان سومالي شهرت دارند، باعث تهديدات گوناگوني براي کشتي هاي ايراني در اين منطقه شده است. بخشي ازاين تهديد به عمق جامعه کشور سومالي و کشورهاي حاشيه خليج عدن مربوط مي شود و بخش ديگري از آن به فعاليت ها و تحريک دزدان دريايي ازسوي عوامل خارجي و کشورهاي جنايت پيشه مربوط مي شود.
دزدان دريايي سومالي دريک مقطع زماني خاص به راحتي به کشتي هاي تجاري ايران و کشورهاي ديگر تجاوزمي کردند و هر آنچه در اين کشتي ها به عنوان بارحمل مي شد را به غارت مي بردند و حتي در برخي موارد پا را از اين فراتر گذاشته و اقدام به جنايت هايي همانند ربودن پرسنل کشتي مي کردند. در اين شرايط بود که نيروي دريايي ارتش به توجه به وظيفه ذاتي خود براي مقابله با اين پديده ناوگروه هاي مجهز و آموزش ديده خود را به خليج عدن فرستاد.
نيروي دريايي و هدف گيري با يک تير به دو نشان
ماجراي درگيري هاي ناوگروه هاي ارتش با دزدان دريايي و نجات کشتي هاي عبوري از اين منطقه از چنگال دزدان دريايي، آنقدر با اهميت، پر حاشيه و مهم است که پرداختن به آن در دو، سه سطرنمي گنجد و اين موضوع بايد به صورت دقيق و کارشناسي توسط کارشناسان مجرب در نيروهاي مسلح مورد واکاوي و بررسي قرار گيرد.
اما از آنجا که تمرکز اين بخش از اين سلسله گزارش ها، بررسي نقش «تدافعي – آموزشي» نيروي دريايي در سال هاي گذشته و به ويژه در ماجراي خليج عدن است. بايد به اين موضوع اشاره کرد که يکي از ثمرات اصلي و نتايج مثبت حضور ايران در آب هاي آزاد و مقابله با دزدان دريايي، آموزش دانشجويان، درجه داران و افسران نيروي دريايي درحين خدمت بود.
يک نيروي نظامي دردريا بايد بداند هرمقدار که دشمن از لحاظ تکنولوژي برتري داشته باشد، نقاط ضعف فراواني هم دارد که در يک عمليات رزمي زمينگيرمي شود. درمقابل کشوري که از خاک، آب، امکانات، ابتکار و نيروي انساني خود براي دفاع از آب، خاک، آرمان هاي الهي و انساني اش استفاده مي کند هرچند از نظرتکنولوژي درسطح دشمن نباشد، درعمليات موفقتر است و دروازه هاي فتح و عزت را روبه روي خود دارد.
يک نيروي نظامي جوان براي اينکه درآينده با محيط واقعي جنگ و درگيري بيگانه نباشد و درمواقع لزوم بتواند درکمترين زمان ممکن خود را با شرايط جنگي هماهنگ کند، نيازمند قرارگرفتن در اين شرايط درطول دوران تحصيل است. موضوعي که اين روزها در ارتش هاي جهان و درسطوح آموزش هاي نظامي به آن توجه ويژه اي مي شود تا ازيک طرف نيرويي مستعد، کارآمد و همه فن حريف تربيت شود و از سوي ديگر کارآمدي يک سيستم نظامي دردريا درحد ايده آل و عالي باشد.
نيروي دريايي ارتش براي رسيدن به اين اصل مهم، ازفرصت حضور در آب هاي خليج عدن و مقابله با دزدان دريايي به بهترين شکل ممکن استفاده کرد و در حقيقت با يک تير دو نشان را به هدف زد. نيروي دريايي با استفاده از تاکتيک «آموزش براساس تجربه» هم وظيفه ذاتي و ماموريت محوله را انجام داد و هم نيروهاي جوان و دانشجويان دانشکده هاي نظامي اين نيرو درجريان آموزش هاي واقعي قرارگرفتند.
بي شک تلفيقي از اين دو هدف درنيروي دريايي درکنار فاکتورهاي مهمي همچون عشق به وطن و جهاد در راه دفاع از ارزش ها، نقش پيشران و هدايت گر نيروهاي جوان و دانشجويان درعرصه دفاع از کشور را داراست. در اين رويکرد همه رفتارها، از انگيزه ها نشات مي گيرد و انگيزه ها خود ريشه در احساسات، نيازها، دانش ، تجربه و باورها و اعتقادات نيروهاي يک مجموعه نظامي دارد. اين ريشه ها همگي در زمان لازم به انگيزه هاي قوي و استواري تبديل مي شود که هيچ متجاوزي نمي تواند در برابرآن مقاوت کند. اينجاست که مي توان با جرات و اقتدارگفت که نيروي دريايي ابابيل ارتش در مقابله با لشکر ابرهه است.
نيروي دريايي ، از ساحل خليج فارس تا آب هاي درياي سرخ
دردو بخش گذشته اين سلسله گزارش ها حضور مستمر ناوگروه هاي نيروي دريايي ارتش در آب هاي خليج عدن و نقش اين نيرو در سال هاي گذشته براي حراست از حريم آبي کشور مورد بررسي و واکاوي قرارگرفت. در بخش سوم و نهايي به صورت اجمالي به بررسي نقش فرامنطقه اي نيروي دريايي ارتش در شرايط کنوني مي پردازيم.
درحال حاضر نيروي دريايي همانطور که رهبر معظم انقلاب هم بارها در سخنان خود به آن تاکيد داشته اند، يک نيروي راهبردي و فرامنطقه اي است که بايد در راستاي اين مهم به انجام ماموريت هاي محوله بپردازد. نقش فرامنطقه اي و راهبردي نيروي دريايي از دو بعد بررسي مي شود. يکي از بعد منطقه اي و حضور درمنطقه خاورميانه و ديگري بعد خارجي و حضوري بين المللي.
از لحاظ بعد منطقه اي حضور نيروي دريايي در منطقه خاورميانه باعث ارتقاء امنيت ملي، ايجاد ياس و نااميدي درميان مخالفان و هم پيمانان دشمنان در اين منطقه مي شود. علاوه بر اين حضور نيروي دريايي ، باعث برانگيخته شدن احساسات و وحدت ملي و تقويت روحيه دفاع از وطن مي شود.
در بعد بين المللي و فرامنطقه اي هم حضورمستمر ناوگروه هاي نيروي دريايي ارتش مي تواند از يک سو ثبات، پيشرفت، توانايي و قدرت جمهوري اسلامي به کشورهاي گوناگون و يا کشورهاي سلطه جو را در پي داشته باشد و از طرف ديگر به صورت غير مستقيم پيام صلح و دوستي ملت ايران را در عرصه بين المللي تنين اندازمي کند.
حضور مستمر سربازان و دلاورمردان نيروي دريايي در آب هاي بين المللي از بعد داخلي هم حائز اهميت و ارزش است، چرا که ايجاد اعتماد و دلگرمي را در پي دارد و پشتوانه قدرتمندي براي دولت، ملت و دوستداران انقلاب است.
حضور فرامنطقه اي و شيطنت هاي سياسي
اما نکته قابل توجه در ماجراي حضور مستمر قواي دريايي ارتش ايران در آب هاي بين المللي زماني مشخص مي شود که در مقابل شيطنت هاي سياسي و تهديدات گوناگوني که هرازچند گاهي به بهانه هاي واهي متوجه ايران مي شود، اين حضور پاسخ بازدارنده اي نسبت به اين تحرکات در منطقه و جهان خواهد بود.
کارشناسان نظامي ، بازدارندگي را اينگونه تعريف کرده اند:
« بازدارندگي تلاش براي بازداشتن کشور مقابل از هر گونه اقدامي که احتمالا درصدد آن است، با استفاده از تاکتيک ها و روش هاي استراتژيکي تعريف مي شود. اين تاکتيک ها در قالب حضور مستمر و نشان دادن قواي مسلح کشور، قدرت نمايي در برابر دشمنان و اتکا به قواي مسلح و ارزش هاي والاي کشور تعريف مي شود.»
ايران و مثلث اقتداردريايي
براي يک بازدارندگي موثر، اراده قدرتمند، تجهيزات پيشرفته و آمادگي کامل مورد نياز است و درحقيقت براي تحقق کامل بازدارندگي و پيشگيري از هرگونه تهاجم کشورهاي متخاصم ترکيبي از اين سه اصل مهم در يک نيروي دريايي تمام عيار و قدرتمند لازم و ضروري است. بخش هاي مهمي که سه ضلع مثلث اقتدار دريايي را تشکيل مي دهند. که براي درک بهتر اين موضوع به بررسي وظايف هر يک از اضلاع اين مثلت اقتدار مي پردازيم.
ضلع اول/ اراده قدرتمند
اولين و درحقيقت اصلي ترين ضلع اين مثلث «اراده و اقتدار قدرتمند دريايي » است. منظور از اين مهم اين است که يک نيروي دريايي همواره براي مقابله با هرگونه تهديد احتمالي آماده باشد و در برابر هر گونه تهديدي چه تهديد پوشالي و از سوي يک کشور نه چندان قدرتمند باشد و چه تهديد از طرف يک ابر قدرت جهاني ، آمادگي لازم را با توجه به اصل اراده و اقتدار نيروها دارا باشد. اين موضوع درچند سال گذشته با تزريق سياست هاي اتکا به تخصص هاي داخلي و تکيه بر فعاليت هاي جهادي در نيروهاي مسلح به طور کامل در نيروي دريايي ارتش محقق شده است.
ضلع دوم / تجهيزات پيشرفته
نيروي دريايي ارتش در سال هاي گذشته با به کار گيري تخصص هاي مورد نياز و اتکا به نيروي بومي و ارزش هاي استفاده از يک نيروي داخلي توانسته در بحث ساخت و توليد تجهيزات دريايي از شناور و ناوشکن گرفته تا زير دريايي و موشک هاي ساحل به دريا به نقطه مطلوب و ايده عالي از نظر تجهيزات پيشرفته برسد.
مصداق بارز اين سخن، ساخت ناو شکن جماران است که مدتي پيش ماموريت خود را در آب هاي خليج فارس آغاز کرد و اين روزها در گروه ناو چه هاي ايران به خليج عدن هم اعزام شده است.
از سوي ديگر توليد ناوشکن ديگري به نام «ولايت» در آب هاي خزر نمونه ديگري از توانمندي هاي ايران در توليد انواع گوناگوني از تجهيزات دريايي است. بي شک با مشخص شدن جزئيات بيشتري از اين ناوشکن در آينده اي نزديک همگان به تحقق کامل ضلع دوم مثلث اقتدار دريايي بيشتر از گذشته پي مي برند.
ضلع سوم / آمادگي
اگر بگوييم که نيروي دريايي ارتش دراين ضلع مثل اقتدار دريايي، بهترين عملکرد را داشته است، سخن به گزاف نگفته ايم. تنها کافي است يک بار ديگر پرونده رزمايش ها و ماموريت هاي اين نيرو در يکسال گشذته را ورق بزنيم . در سال هاي گذشته رزمايش يکي از مهمترين برنامه هاي نيروي دريايي بوده است که به صورت مرتب و در زمان هاي مشخص اجرايي شده است.
اين رزمايش ها براي رسيدن به اهدافي نظير آمادگي روحي و جسمي نيروها، آمادگي فرماندهان براي هدايت و فرماندهي نيروهاي تحت امر در شرايط بحران، استفاده مطلوب از تجهيزات و ادوات نظامي ، ايجاد نظم و انضباط بين نيروها ، تطبيق و اجراي آموخته هاي تئوري درميدان نبرد و در نهايت تحقق کامل اصل آموزش در نيروي دريايي بر پايه رزمايش انجام شده است.
بي شک تلفيقي از اين سه ضلع مهم مثلث اقتدار با تدبير فرماندهان و وجود فاکتور مهمي به نام جهاد و شهادت در بين کارمندان و نيروي هاي ارتش جمهوري اسلامي ، اين روزها نيروي دريايي را به يکي از اثرگذار ترين نيروهاي نظامي کشور تبديل کرده است که در کنار قواي نظامي ديگر به انجام رسالت و وظيفه ذاتي خود مي پردازد.
/ما زنده برآنيم که آرام نگيريم************* موجيم که آسودگي ما عدم ماست/